stopover

/ˈstɒpoʊvə//ˈstɒpəʊvə/

معنی: توقفگاه بین راه
معانی دیگر: (در سفر) توقف، ایست، در وسط راه ایستادن، سرزدن به، به ملاقات کسی رفتن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a pause or short stay in the course of a journey.
مشابه: call
عبارت ( phrase )
• : تعریف: to stop briefly before traveling further.

- We stopped over and ate dinner.
[ترجمه گوگل] ایستادیم و شام خوردیم
[ترجمه ترگمان] توقف کردیم و شام خوردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. We had a three - day stopover in Hawaii.
[ترجمه گوگل]ما یک توقف سه روزه در هاوایی داشتیم
[ترجمه ترگمان] ما یه توقف سه روز تو هاوایی داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Our tickets to Australia include a stopover for two nights in Singapore.
[ترجمه گوگل]بلیط های ما به استرالیا شامل یک توقف برای دو شب در سنگاپور است
[ترجمه ترگمان]بلیط های ما به استرالیا شامل توقف دو شب در سنگاپور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We had our tickets checked at each stopover.
[ترجمه گوگل]در هر توقفی بلیط‌هایمان را چک می‌کردیم
[ترجمه ترگمان]ما tickets را در هر توقف چک کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Sunday flights will make a stopover in Paris.
[ترجمه گوگل]پروازهای یکشنبه در پاریس توقف خواهند داشت
[ترجمه ترگمان]پروازهای یکشنبه باعث توقف در پاریس می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We had a two-day stopover in Fiji on the way to Australia.
[ترجمه گوگل]یک توقف دو روزه در فیجی در راه استرالیا داشتیم
[ترجمه ترگمان]یک توقف دو روزه در فیجی در راه استرالیا داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. During our two - day stopover in Bangkok we saw most of the sights.
[ترجمه گوگل]در طول توقف دو روزه خود در بانکوک، بیشتر مناظر را دیدیم
[ترجمه ترگمان]در طول اقامت دو روزه ما در بانکوک بیشتر این مناظر را دیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The journey includes a two-day stopover in Miami before flying on to Mexico.
[ترجمه گوگل]این سفر شامل یک توقف دو روزه در میامی قبل از پرواز به مکزیک است
[ترجمه ترگمان]این سفر شامل توقف دو روزه در میامی قبل از پرواز به مکزیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. After all, Miyako was an unplanned stopover for Hsu Fu.
[ترجمه گوگل]هرچه باشد، میاکو یک توقف برنامه ریزی نشده برای هسو فو بود
[ترجمه ترگمان]به هر حال، Miyako توقف برنامه ریزی نشده برای Hsu Fu بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The brief encounter often comes with the brief stopover in the oasis of a job.
[ترجمه گوگل]برخورد کوتاه اغلب با توقفی کوتاه در واحه یک شغل همراه است
[ترجمه ترگمان]این برخورد کوتاه اغلب با توقف کوتاه در واحه یک کار صورت می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The stopover ended in an uproar when Alvin insisted that the company would not leave without its sets and costumes.
[ترجمه گوگل]توقف زمانی که آلوین اصرار داشت که شرکت بدون دکور و لباس‌هایش را ترک نمی‌کند، با غوغا پایان یافت
[ترجمه ترگمان]وقتی که الو ین اصرار داشت که شرکت بدون آرایش و لباس ها از آنجا خارج نشود، توقف و جنجال به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Earlier, during a stopover visit to Guam, Cheney had promised to consider closing the base.
[ترجمه گوگل]پیش از این، چنی در یک بازدید توقفگاهی از گوام، قول داده بود که این پایگاه را ببندد
[ترجمه ترگمان]پیش از این در طی یک دیدار stopover از گوام، چنی قول داده بود که این پایگاه را تعطیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Chinese authorities have not commented on his stopover in Indonesia.
[ترجمه گوگل]مقامات چینی در مورد توقف وی در اندونزی اظهار نظری نکرده اند
[ترجمه ترگمان]مقامات چینی در مورد توقف خود در اندونزی اظهار نظری نکرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. "Stopover" means a scheduled stop on your journey at a point between the place of departure and the place of destination.
[ترجمه گوگل]«موقع» به معنای توقف برنامه ریزی شده سفر شما در نقطه ای بین محل عزیمت و مقصد است
[ترجمه ترگمان]\" \" به معنی توقف برنامه ریزی شده در سفر شما در یک نقطه بین مکان حرکت و مکان مقصد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I improved my stopover in Singapore by visiting a friend there.
[ترجمه گوگل]من توقف خود را در سنگاپور با بازدید از یکی از دوستانم در آنجا بهبود بخشیدم
[ترجمه ترگمان]اقامت من در سنگاپور را با دیدار یک دوست در آنجا بهتر کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A: Yes, it was great, especially the stopover in Honolulu!
[ترجمه گوگل]پاسخ: بله، عالی بود، به خصوص توقف در هونولولو!
[ترجمه ترگمان]الف): بله، عالی بود، به خصوص توقف در هونولولو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The plane stops over in Dubai on the way to India.
[ترجمه گوگل]هواپیما در مسیر هند در دبی توقف می کند
[ترجمه ترگمان]هواپیما در راه هند در دبی متوقف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Truck convoys often stop over for lunch here.
[ترجمه گوگل]کاروان های کامیون اغلب برای ناهار در اینجا توقف می کنند
[ترجمه ترگمان]کامیون های کامیون اغلب برای ناهار اینجا توقف می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. I wanted to stop over in India on the way to Australia.
[ترجمه گوگل]می خواستم در راه استرالیا در هند توقف کنم
[ترجمه ترگمان]می خواستم در راه استرالیا در هند توقف کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. We stopped over a night in a hotel last night.
[ترجمه گوگل]دیشب یک شب در هتل توقف کردیم
[ترجمه ترگمان]دیشب توی یه هتل توقف کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. They're stopping over in Malaysia for a couple of nights on the way to Australia.
[ترجمه گوگل]آنها در راه استرالیا برای چند شب در مالزی توقف می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها در حال توقف در مالزی برای چند شب در راه استرالیا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. Example 2 deals with an approach to playing static double stops over chord changes.
[ترجمه گوگل]مثال 2 به رویکردی برای نواختن دو استاپ ایستا بر روی تغییرات آکورد می پردازد
[ترجمه ترگمان]مثال ۲ با رویکردی به بازی کردن دو طرفه ثابت بر روی تغییرات chord سر و کار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. Many motorists were forced to stop over in that town because of floods.
[ترجمه گوگل]بسیاری از رانندگان مجبور به توقف در آن شهر به دلیل سیل شدند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از رانندگان به دلیل سیل مجبور به توقف در این شهر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. We stop over in Hong Kong on the way to Australia.
[ترجمه گوگل]در راه استرالیا در هنگ کنگ توقف می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما در هنگ کنگ در راه استرالیا توقف کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. Is it possible to stop over at Beirut?
[ترجمه گوگل]آیا می توان در بیروت توقف کرد؟
[ترجمه ترگمان]آیا این امکان وجود دارد که در بیروت توقف کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. Can I stop over on the way?
[ترجمه گوگل]آیا می توانم در راه توقف کنم؟
[ترجمه ترگمان]می تونم سر راه متوقفش کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. Is it possible for me to stop over at New Delhi?
[ترجمه گوگل]آیا می توانم در دهلی نو توقف کنم؟
[ترجمه ترگمان]آیا برای من امکان دارد که در دهلی نو توقف کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. Yes, you can stop over in Montreal if you like.
[ترجمه گوگل]بله، اگر دوست دارید می توانید در مونترال توقف کنید
[ترجمه ترگمان] آره، اگه دوست داری میتونی از \"مونترال\" بری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. Stop over analyzing, all emotions are beautiful.
[ترجمه گوگل]از تجزیه و تحلیل دست بردارید، همه احساسات زیبا هستند
[ترجمه ترگمان]تمام احساسات را رها کنید، تمام احساسات زیبا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. As for the countries it will stop over and its specific schedule, I suggest you refer your questions to the relevant shipping company.
[ترجمه گوگل]در مورد کشورهایی که متوقف می شود و برنامه مشخص آن، پیشنهاد می کنم سوالات خود را به شرکت حمل و نقل مربوطه ارجاع دهید
[ترجمه ترگمان]اما در مورد کشورهایی که این کار را متوقف خواهد کرد و برنامه خاص آن، من پیشنهاد می کنم که سوالات خود را به شرکت حمل و نقل مربوطه ارجاع دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

30. And he says the nation should consider a stop over stop - over base the Martian moon Phobos.
[ترجمه گوگل]و او می‌گوید که ملت باید توقفی بیش از توقف در نظر بگیرند - بر پایه قمر مریخ فوبوس
[ترجمه ترگمان]و او می گوید که ملت باید توقف متوقف سازی ماه مریخ را متوقف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

توقفگاه بین راه (اسم)
stopover

انگلیسی به انگلیسی

• stopping place on a trip, break at an intermediate point of a journey
a stopover is a short stay in a place between parts of a journey.
make a stop in the middle of a journey

پیشنهاد کاربران

توقف بین راهی
stopover ( گردشگری و جهانگردی )
واژه مصوب: اتراق
تعریف: توقفی کوتاه در طول سفر برای صرف غذا و استراحت یا دیدار دوستان
توقف در مسیر هوایی مقصد بیش از ۲۴ ساعت
a break in a journey

بپرس