stoplight

/ˈstɑːˌplaɪt//ˈstɑːˌplaɪt/

معنی: چراغ ترمز، چراغ علامت توقف وسائط نقلیه
معانی دیگر: (راهنمایی رانندگی) چراغ قرمز، چراه علامت توقف وسائط نقلیه، چراه ترمز، چراهایست در اتومبیل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a traffic light or signal.

(2) تعریف: a light on the back of a vehicle that lights up when the driver presses the brake pedal; brake light.

جمله های نمونه

1. Walk unstil you get to the second stoplight.
[ترجمه گوگل]راه بروید تا به چراغ توقف دوم برسید
[ترجمه ترگمان]به راه خود ادامه دهید تا به بخش دوم برسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. At the first stoplight she leaned over and kissed him.
[ترجمه Ahmagh] کنار مسترا او را زد
|
[ترجمه گوگل]در اولین چراغ توقف، خم شد و او را بوسید
[ترجمه ترگمان]به چراغ قرمز خم شد و او را بوسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. After the second stoplight the walk is pleasant.
[ترجمه گوگل]بعد از چراغ دوم، پیاده روی دلپذیر است
[ترجمه ترگمان]بعد از دومین گردش، پیاده روی لذت بخش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Keep going straight and turn at the first stoplight.
[ترجمه هما] مستقیم به راه خود ادامه دهید و در اولین چراغ راهنما بپیچید
|
[ترجمه گوگل]مستقیم به راه خود ادامه دهید و در اولین چراغ توقف بپیچید
[ترجمه ترگمان]به سمت راست حرکت کنید و به خط اول برگردید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Walk until you get to the first stoplight.
[ترجمه M] به راه رفتن ادامه دهید تا به اولین چراغ قرمز برسید
|
[ترجمه گوگل]راه بروید تا به اولین چراغ توقف برسید
[ترجمه ترگمان]به راه خود ادامه دهید تا به اولین stoplight برسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A year ago, I was waiting at a stoplight on a Taipei street corner one day when suddenly I saw a little boy blunder out into the road, oblivious to the red light.
[ترجمه گوگل]یک سال پیش، یک روز در گوشه خیابان تایپه پشت چراغ توقف منتظر بودم که ناگهان پسر بچه‌ای را دیدم که در جاده اشتباه می‌کند، غافل از چراغ قرمز
[ترجمه ترگمان]یک سال پیش، من یک روز در خیابان Taipei در خیابان Taipei منتظر بودم که ناگهان یک پسر کوچولو را دیدم که در جاده اشتباه می کرد و به چراغ قرمز بی توجه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He gunned his motor at the stoplight.
[ترجمه گوگل]او موتورش را در چراغ توقف تیراندازی کرد
[ترجمه ترگمان]او موتور خود را در the به ضرب گلوله از پای درآورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Walk until you get to the second stoplight.
[ترجمه Fate] به راه رفتن ادامه دهید تا به دومین چراغ قرمز برسید
|
[ترجمه گوگل]پیاده روی کنید تا به چراغ توقف دوم برسید
[ترجمه ترگمان]تا رسیدن به مرحله دوم پیاده راه بروید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The power of the stoplight to control traffic seems to be waning everywhere.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد قدرت چراغ توقف برای کنترل ترافیک در همه جا رو به کاهش است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد قدرت کنترل ترافیک در همه جا رو به کاهش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Bikes in large groups go from stoplight, cars along, and people stroll in the summer air.
[ترجمه گوگل]دوچرخه‌ها در گروه‌های بزرگ از چراغ توقف حرکت می‌کنند، ماشین‌ها کنار می‌روند و مردم در هوای تابستان قدم می‌زنند
[ترجمه ترگمان]Bikes در گروه های بزرگ از stoplight، ماشین ها و مردم عبور می کنند و مردم در هوای تابستانی قدم می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Just turn left at the next stoplight.
[ترجمه گوگل]فقط در چراغ توقف بعدی به چپ بپیچید
[ترجمه ترگمان] فقط به چراغ قرمز بعدی بپیچ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A stoplight party is a party at which guests wear different colors indicating their relationship - seeking status.
[ترجمه گوگل]مهمانی استاپ لایت مهمانی است که در آن مهمان‌ها رنگ‌های متفاوتی را می‌پوشند که نشان‌دهنده رابطه آنها - به دنبال وضعیت هستند
[ترجمه ترگمان]مهمانی stoplight حزبی است که در آن میهمانان رنگ های مختلفی می پوشند که نشان دهنده وضعیت جستجوی رابطه شان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I was sitting in my car at a stoplight intersection listening to the radio.
[ترجمه گوگل]من در ماشینم در تقاطع چراغ توقف نشسته بودم و به رادیو گوش می دادم
[ترجمه ترگمان]من توی ماشینم نشسته بودم و به رادیو گوش می دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Don't jump a stoplight.
[ترجمه آروین] از چراغ قرمز رد نشو
|
[ترجمه گوگل]از چراغ توقف نپرید
[ترجمه ترگمان] به چراغ قرمز نپر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چراغ ترمز (اسم)
stoplight

چراغ علامت توقف وسائط نقلیه (اسم)
stoplight

تخصصی

[عمران و معماری] چراغ ایست وسیله نقلیه - چراغ ترمز وسیله نقلیه

انگلیسی به انگلیسی

• brake lights, light on the rear of an automobile that lights up when the driver steps on the brake pedal; traffic light
a stoplight is the same as a traffic light; used in american english.
red light at a cross walk

پیشنهاد کاربران

قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی:
hood ( American ) / bonnet ( British ) = کاپوت
headlight / headlamp ( British ) = چراغ جلو
taillight / rear light ( British ) = چراغ عقب
front bumper = سپر جلو
...
[مشاهده متن کامل]

rear bumper = سپر عقب
windscreen ( British ) / windshield ( American ) = شیشه جلو
rear window = شیشه عقب
side window = شیشه بغل
windscreen wiper ( British ) / windshield wiper ( American ) = برف پاک کن
roof = سقف
sunroof = پنجره سقفی
roofrack = باربند

trunk ( American ) / boot ( British ) = صندوق عقب
antenna ( American ) / aerial ( British ) = آنتن
tailpipe / exhaust / exhaust pipe = لوله اگزوز
wing ( British ) / fender ( American ) = گلگیر
tire ( American ) / tyre ( British ) = چرخ
hubcap / wheel cover / wheel trim = قالپاق
spare tire / spare tyre = لاستیک زاپاس
chassis = شاسی
number plate ( British ) / license plate ( American ) = پلاک
gas pedal ( American ) / accelerator ( British ) = پدال گاز
brake pedal = پدال ترمز
clutch = کلاچ
emergency brake ( American ) / handbrake ( British ) = ترمز دستی
brake pad = لنت ترمز
wing mirror ( British ) / side - view mirror ( American ) = آینه بغل
rear - view mirror = آینه وسط
steering wheel = فرمان
horn = بوق
ignition = استارت
gear lever ( British ) / gear stick ( British ) / gear shift ( American ) = دسته دنده
instrument panel = صفحه نشانگر آمپر ها
milometer ( British ) / mileometer ( British ) / odometer ( American ) / the clock ( informal ) = کیلومتر شمار
speedometer = سرعت سنج
fuel gauge = آمپر سوخت
tachometer / rev counter = تاکومتر، دور سنج موتور
satnav / sat nav ( satellite navigation ) = مسیریاب، مکان یاب
glove compartment / glove box = جعبه داشبورد
dashboard = داشبورد
seat belt = کمربند ایمنی
door handle = دستگیره در
cooler = کولر
heater = بخاری
air vent = دریچه کولر ( و بخاری )
headrest = پشت سری صندلی
visor = آفتاب گیر
driver's seat = صندلی راننده
passenger seat = صندلی شاگرد
stop light / brake light = چراغ ترمز
reversing light ( British ) / backup light ( American ) = چراغ دنده عقب
turn signal ( American ) / indicator ( British ) / blinker ( informal ) = راهنما
oil filter = فیلتر روغن
air filter = فیلتر هوا
radiator = رادیاتور
fuel tank = باک بنزین
gas cap / filler cap = درپوش باک بنزین
spark plug / sparking plug = شمع
fuel injection system = کاربُراتور
radiator hose = شلنگ رادیاتور
fan belt / serpentine belt / alternator belt = تسمه پروانه، تسمه دینام
timing belt = تسمه تایم
alternator = دینام
cylinder = سیلندر
piston = پیستون
gearbox = گیربکس
coolant = مایع خنک کننده
airbag = کیسه هوا
automatic transmission ( AT ) = دنده اتوماتیک
manual transmission ( MT ) = گیربکس دستی، دنده دستی

چراغ راهنمایی
چراغ راهنما
چراغ قرمز

بپرس