1. We will never stop short of the goal.
[ترجمه گوگل]ما هرگز از رسیدن به هدف کوتاه نمی آییم
[ترجمه ترگمان]ما هرگز از هدف خود دست نخواهیم کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما هرگز از هدف خود دست نخواهیم کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Yet we stop short of analysing what it is.
[ترجمه گوگل]با این حال ما از تجزیه و تحلیل آنچه که هست کوتاهی می کنیم
[ترجمه ترگمان]با این حال، ما از تجزیه و تحلیل آنچه که هست متوقف می شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، ما از تجزیه و تحلیل آنچه که هست متوقف می شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. These were understood to stop short of deployment of major ground forces.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که اینها در برابر استقرار نیروهای زمینی اصلی متوقف می شوند
[ترجمه ترگمان]این ها به منظور توقف کوتاهی از استقرار نیروهای زمینی اصلی درک شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این ها به منظور توقف کوتاهی از استقرار نیروهای زمینی اصلی درک شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Doctors stop short of saying the disease is always fatal, but medical literature paints a bleak picture.
[ترجمه گوگل]پزشکان نمی گویند که این بیماری همیشه کشنده است، اما ادبیات پزشکی تصویر تیره ای را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]پزشکان توقف کوتاهی از گفتن این که این بیماری همیشه مرگبار است، متوقف کردند، اما ادبیات پزشکی یک تصویر غم انگیز را ترسیم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پزشکان توقف کوتاهی از گفتن این که این بیماری همیشه مرگبار است، متوقف کردند، اما ادبیات پزشکی یک تصویر غم انگیز را ترسیم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Yet the argument against Ashdown's triumphalism has to stop short of encouraging the same fatal hubris among Labour politicians.
[ترجمه گوگل]با این حال، استدلال علیه پیروزی اشدون باید از تشویق همان غرور مهلک در میان سیاستمداران حزب کارگر متوقف شود
[ترجمه ترگمان]با این وجود، بحث بر علیه triumphalism Ashdown باید متوقف شود که همان غرور کشنده و کشنده در بین سیاستمداران حزب کارگر را تشویق کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این وجود، بحث بر علیه triumphalism Ashdown باید متوقف شود که همان غرور کشنده و کشنده در بین سیاستمداران حزب کارگر را تشویق کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I know people who would maim and yet stop short of murder.
[ترجمه گوگل]من افرادی را می شناسم که ناقص می شوند و در عین حال از قتل خودداری می کنند
[ترجمه ترگمان]من مردمی رو می شناسم که ممکنه ناقص باشن و با این وجود یه کم دیگه قتل رو متوقف کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من مردمی رو می شناسم که ممکنه ناقص باشن و با این وجود یه کم دیگه قتل رو متوقف کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Both stop short of demanding censorship, though Mary Whitehouse is characteristically less tentative.
[ترجمه گوگل]هر دوی آنها از خواستار سانسور کوتاهی می کنند، اگرچه مری وایت هاوس مشخصاً کمتر آزمایشی است
[ترجمه ترگمان]هر دو توقف کوتاهی از سانسور را متوقف کرده اند، هر چند که مری Whitehouse به طور معمول از احتیاط کمتری برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر دو توقف کوتاهی از سانسور را متوقف کرده اند، هر چند که مری Whitehouse به طور معمول از احتیاط کمتری برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In fact, the submission appears to stop short of taking such an extreme position.
[ترجمه گوگل]در واقع، به نظر میرسد که تسلیم از اتخاذ چنین موضع افراطی کوتاهی میکند
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، این تسلیم به نظر می رسد که توقف کوتاهی از اتخاذ چنین موضع افراطی را متوقف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، این تسلیم به نظر می رسد که توقف کوتاهی از اتخاذ چنین موضع افراطی را متوقف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Chilblains are only one stop short of frostbite, you know, and occur in all the same places.
[ترجمه گوگل]می دانید که چلبلین ها تنها یک نقطه از سرمازدگی فاصله دارند و در همه مکان ها اتفاق می افتد
[ترجمه ترگمان]می دانید، تنها یک توقف از سرمازدگی وجود دارد، می دانید، و در همه جا اتفاق می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]می دانید، تنها یک توقف از سرمازدگی وجود دارد، می دانید، و در همه جا اتفاق می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Will the city council actually stop short of increasing taxes?
[ترجمه گوگل]آیا واقعاً شورای شهر از افزایش مالیات ها کوتاهی می کند؟
[ترجمه ترگمان]آیا شورای شهر در واقع از افزایش مالیات ها جلوگیری می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا شورای شهر در واقع از افزایش مالیات ها جلوگیری می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. We will never stop short of goal.
[ترجمه گوگل]ما هرگز از رسیدن به هدف کوتاه نمی آییم
[ترجمه ترگمان]ما هرگز از هدف خود دست نخواهیم کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما هرگز از هدف خود دست نخواهیم کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Education is a continuous process which does not stop short this side of the grave.
[ترجمه گوگل]آموزش فرآیندی مستمر است که از این طرف قبر کوتاه نمی آید
[ترجمه ترگمان]تحصیل یک فرآیند مداوم است که این طرف قبر را متوقف نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تحصیل یک فرآیند مداوم است که این طرف قبر را متوقف نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I may not like her but I would stop short of calling her names.
[ترجمه گوگل]من ممکن است او را دوست نداشته باشم، اما از نام بردن او کوتاهی می کنم
[ترجمه ترگمان]ممکن است او را دوست نداشته باشم، اما دلم نمی خواهد اسم او را بگذارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ممکن است او را دوست نداشته باشم، اما دلم نمی خواهد اسم او را بگذارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He wouldn't stop short at murder.
[ترجمه گوگل]او در قتل کوتاه نمی آمد
[ترجمه ترگمان]اون موقع قتل دست از کار بر نمی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون موقع قتل دست از کار بر نمی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید