• (slang) informer to the police; delator, informant; snitch
پیشنهاد کاربران
کلمهٔ "stoolie" ( شکل عامیانه و کوتاه شدهٔ "stool pigeon" ) در زبان انگلیسی عامیانه به معنی: خبرچین، جاسوس، لو دهنده ( برای پلیس یا مقامات ) معادل های فارسی: • خبرچین • جاسوس • لو ده ... [مشاهده متن کامل]
• خبرکش • سگ پلیس ( در برخی موقعیت ها، توهین آمیز ) چرا بهش می گن "stoolie" یا "stool pigeon"? ریشه ش جالبه: • در گذشته شکارچی ها برای گرفتن پرنده ها، یک کبوتر دست آموز را به چهارپایه ( stool ) می بستند تا پرنده های دیگر را به دام بیندازد. • این کبوتر دست آموز = stool pigeon شد نماد خیانت یا همکاری با دشمن. • بعداً، این واژه وارد زبان عامیانه شد برای کسی که دیگران را لو می دهد، مخصوصاً برای پلیس. "Stoolie" هم شکل کوتاه شده و عامیانه همون عبارته. مثال ها با ترجمه: 1 He got arrested because a stoolie ratted him out. او دستگیر شد چون یک خبرچین او را لو داد. 2 No one trusts him anymore—they think he's a stoolie. دیگه هیچ کس به او اعتماد نداره؛ فکر می کنن خبرچینه. 3 The gang was betrayed by a stoolie working for the cops. دار و دسته توسط یک خبرچین که برای پلیس کار می کرد، لو رفتن. chatgpt
یک فردی که برای پلیس و نیروی انتظامی فاسد است و به آنان ضرر و زیان میرساند