• (2)تعریف: (slang) an informer or decoy, esp. for the police.
انگلیسی به انگلیسی
• (slang) informer to the police; delator, informant; stoolpigeon, snitch (slang) informer to the police; delator, informant; snitch
پیشنهاد کاربران
- **خبرچین یا مخبر:** - "stool pigeon" یعنی **کسی که برای پلیس یا مقامات اطلاعات جمع آوری می کند و به آن ها گزارش می دهد**، به ویژه در مورد فعالیت های غیرقانونی یا مشکوک. - **بار منفی:** - این اصطلاح معمولاً برای تحقیر یا توهین به چنین فردی استفاده می شود. ... [مشاهده متن کامل]
- **ریشه:** - ریشه این اصطلاح به قدیم برمی گردد؛ در گذشته از کبوتران ( pigeons ) برای فریب پرندگان دیگر استفاده می شد و بعداً به افراد خبرچین اطلاق شد. - - - ## **مثال ها** - **"He turned stool pigeon and gave the police all the information. "** ( او خبرچین شد و تمام اطلاعات را به پلیس داد. ) - **"Nobody trusts him anymore—he’s a stool pigeon. "** ( دیگر هیچ کس به او اعتماد نمی کند—او یک خبرچین است. ) - - - ## **معادل های فارسی** - **خبرچین** - **مخبر** - **جاسوس** ( در برخی موارد ) - **مزدور پلیس** ( در زبان محاوره ) - **آدم فروش** ( در زبان محاوره )
آدم فروش و خیانتکار، کسی که به خاطر منافع شخصی دوستان و همدستانش را می فروشد.
در فارسی کلاغ نماد خبرچینی است . Stool :چهارپایه Pigeon : کبوتر معنی تحت الفظی : کبوتر روی چهارپایه - کنایه از کبوتر نامه رسان خبرچین - مخبر