stooge

/ˈstuːdʒ//stuːdʒ/

معنی: الت دست، دلقک، دست نشانده، الت دست شدن
معانی دیگر: (تداعی منفی) آلت دست، (مجازی) عروسک، (عامیانه)، (در نمایش های مضحک یادلقک بازی) وردست دلقک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an assistant to a comedian who gives the comedian straight lines and is often the object of the audience's laughter.

(2) تعریف: any assistant or accomplice, esp. one who blindly obeys, or is callously used by, a superior.
مشابه: instrument, tool
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: stooges, stooging, stooged
• : تعریف: to act or serve as a stooge.

جمله های نمونه

1. a stooge of japanese companies
آلت دست کمپانی های ژاپنی

2. She's fed up with being her husband's stooge.
[ترجمه گوگل]او از اینکه دستفروش شوهرش باشد به ستوه آمده است
[ترجمه ترگمان]او از آلت دست شوهرش تغذیه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The charge that Harding was a political stooge may be a canard.
[ترجمه گوگل]این اتهام که هاردینگ یک دستفروش سیاسی بود، ممکن است بی‌احترامی باشد
[ترجمه ترگمان]اتهامی که هاردینگ یک stooge سیاسی بود ممکن است a باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The stooge who set up the question was a local Free Presbyterian elder!
[ترجمه گوگل]متصدی که این سوال را مطرح کرد، یک پیر پروتستان آزاد محلی بود!
[ترجمه ترگمان]The که این سوال را مطرح کرده بود یک برادر بزرگ پر سبیتری محلی بود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Nugent was supposed to be the stooge.
[ترجمه گوگل]قرار بود نوجنت دستفروش باشد
[ترجمه ترگمان] Nugent \"قرار بود آلت دست باشه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Even through quasi-delirium Jack recognized a Devane stooge.
[ترجمه گوگل]حتی از طریق شبه هذیان، جک یکی از دوان را تشخیص داد
[ترجمه ترگمان]حتی از طریق هذیان، جک یک stooge Devane را شناخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His role was to stooge for the popular comedian.
[ترجمه گوگل]نقش او جانشینی برای کمدین محبوب بود
[ترجمه ترگمان]نقش او stooge برای کمدین معروف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I'd play stooge to him in the performance.
[ترجمه گوگل]من در اجرا با او قاطی بازی می کردم
[ترجمه ترگمان]من آلت دست او را در نمایش اجر کرده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It doesn't mean that they grew up south of the Mason-Dixon Line or wave a certain kind of flag or--but the older term for it was "stooge. "
[ترجمه گوگل]این بدان معنا نیست که آنها در جنوب خط میسون-دیکسون بزرگ شده‌اند یا نوع خاصی از پرچم را به اهتزاز در می‌آورند یا - اما اصطلاح قدیمی‌تر برای آن "Sooge" بود
[ترجمه ترگمان]این بدان معنا نیست که آن ها در جنوب خط سن - دیکسون بزرگ شده اند یا نوع خاصی از پرچم را تکان می دهند یا - - اما واژه قدیمی تر آن \"stooge\" بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Don't stooge about! Do something useful.
[ترجمه گوگل]در موردش غر نزن! یه کار مفید انجام بده
[ترجمه ترگمان]about رو از دست نده! یه کار مفید انجام بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The newly appointed mayor is widely regarded as a government stooge.
[ترجمه گوگل]شهردار تازه منصوب شده به طور گسترده به عنوان یک دستفروش دولتی شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]شهردار جدید به طور گسترده به عنوان یک دولت الکترونیک در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He has vehemently rejected claims that he is a government stooge.
[ترجمه گوگل]او به شدت این ادعاها را رد کرده است که او یک دستفروش دولتی است
[ترجمه ترگمان]او به شدت ادعاهای مبنی بر اینکه او یک دولت stooge است را رد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Maybe Mikey Boyd is ready to act like a tree-hugger again after being a complete builder stooge so far this term.
[ترجمه گوگل]شاید مایکی بوید پس از اینکه در این دوره یک سازندگان کامل بوده، آماده است دوباره مانند یک درخت بغل کند
[ترجمه ترگمان]شاید \"مایکی بوید\" آماده باشه که بعد از اینکه یه stooge کامل بشه مثل یه tree تمام عیار رفتار کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Kim was frequently regarded in the West as a Soviet stooge but this was erroneous.
[ترجمه گوگل]کیم غالباً در غرب به عنوان یک دستفروش شوروی در نظر گرفته می شد، اما این اشتباه بود
[ترجمه ترگمان]کیم بارها در غرب به عنوان یک stooge شوروی در نظر گرفته می شد اما این اشتباه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

الت دست (اسم)
tool, automaton, guinea pig, stooge, cat's-paw

دلقک (اسم)
fool, stooge, buffoon, jester, pierrot, harlequin, loblolly, tomfool, merry-andrew

دست نشانده (اسم)
stooge, puppet, figurehead

الت دست شدن (فعل)
stooge

انگلیسی به انگلیسی

• straight man for a comedian; puppet, one who is used by another; informer, stool pigeon
a stooge is someone who is used by another person to do unpleasant or dishonest tasks; an informal word.

پیشنهاد کاربران

کله پوک - عروسک - دلقک
برای بهتر حفظ کردن
فیلم the three stooges : فیلم سه کله پوک
slang / someone who is taken advantage of by another/ a person who is forced or paid by someone in authority to do an unpleasant or secret job for them
اصطلاح عامیانه/ دست نشانده، آلت دست، مهره و فرمانبر
...
[مشاهده متن کامل]

The newly appointed mayor is widely regarded as a government stooge.
"Party stooges put there to do a job on behalf of central office. "

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/stooge
کله پوک

بپرس