• (1)تعریف: any work or construction of stone; stonemasonry.
• (2)تعریف: the technique, process, or art of working in stone.
جمله های نمونه
1. The stonework stands out from the rest of the wall.
[ترجمه گوگل]سنگ کاری از بقیه دیوار برجسته است [ترجمه ترگمان] [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The old stonework was crumbling away.
[ترجمه گوگل]سنگ کاری قدیمی در حال فرو ریختن بود [ترجمه ترگمان]ساختمان سنگی قدیمی در حال فروریختن بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Pollution has decayed the surface of the stonework on the front of the cathedral.
[ترجمه مهدی بهرامی صدر] آلودگی بر روی ( سطح ) نمای سنگی ( که ) در جلوی کلیسای اعظم ( قرار دارد ) ایجاد فرسایش کرده است.
|
[ترجمه گوگل]آلودگی سطح سنگ کاری جلوی کلیسای جامع را خراب کرده است [ترجمه ترگمان]آلودگی سطح of را در جلوی کلیسای جامع خراب کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Close inspection shows up the cracks in the stonework.
[ترجمه گوگل]بازرسی دقیق ترک های سنگ کاری را نشان می دهد [ترجمه ترگمان]بازرسی نزدیک، ترک ها را در اثر stonework نشان می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He did the pointing in the stonework himself.
[ترجمه گوگل]نقطۀ سنگ کاری را خودش انجام داد [ترجمه ترگمان]او خودش را به ساختمان سنگی ساختمان اشاره کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The stonework around the bay windows was crumbling and the upper front bay had developed a distinct list.
[ترجمه گوگل]سنگ کاری اطراف پنجره های خلیج در حال فرو ریختن بود و قسمت جلویی بالایی فهرست مشخصی ایجاد کرده بود [ترجمه ترگمان]سنگی که در اطراف پنجره های اطراف ریخته شده بود در حال فروریختن بود و قسمت بالای قسمت جلو یک لیست متمایز ایجاد کرده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The lumps of stonework that had remained standing now crumbled.
[ترجمه گوگل]توده های سنگ کاری که پابرجا مانده بود اکنون فرو ریخت [ترجمه ترگمان]تکه های سنگی سنگی که اکنون در حال ایستادن مانده بود، فرو ریخت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The surrounding carved stonework contained the date, and in the middle were metal panels displaying a dolphin with bulrushes.
[ترجمه گوگل]سنگکاریهای حکاکی شده اطراف حاوی تاریخ بود و در وسط آن صفحات فلزی وجود داشت که یک دلفین را با خرچنگها نشان میداد [ترجمه ترگمان]سنگ stonework در اطراف آن قرار داشت و در وسط صفحات فلزی قرار داشت که دلفین را با bulrushes نشان می داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The old stonework was crumbling and eroded and badly in need of repair.
[ترجمه گوگل]سنگ کاری قدیمی در حال فرو ریختن و فرسایش بود و به شدت نیاز به تعمیر داشت [ترجمه ترگمان]ساختمان سنگی قدیمی خرد و فرسوده شده بود و نیازمند تعمیر بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The stonework covered it completely, as if it had never existed.
[ترجمه گوگل]سنگ کاری آن را کاملاً پوشانده بود، گویی هرگز وجود نداشته است [ترجمه ترگمان]ساختمان سنگی آن را کاملا پوشانده بود، انگار که هرگز وجود نداشته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The stonework of the tower was crumbling, and the great clock had fallen disrepair.
[ترجمه گوگل]سنگ کاری برج در حال فرو ریختن بود و ساعت بزرگ خراب شده بود [ترجمه ترگمان]ساختمان سنگی برج در حال فروریختن بود و آن ساعت بزرگ به تعمیر افتاده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The marble is smooth and polished, making a strong contrast with the worn stonework around it.
[ترجمه گوگل]سنگ مرمر صاف و صیقلی است و تضاد شدیدی با سنگ کاری های فرسوده اطراف آن ایجاد می کند [ترجمه ترگمان]سنگ مرمر صیقلی و صیقلی است و سنگ فرش فرسوده اطراف آن را به خوبی مقایسه می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I scuffed the heel of my shoe on the stonework.
[ترجمه گوگل]پاشنه کفشم را روی سنگ کاری کوبیدم [ترجمه ترگمان]پاشنه کفشم روی سنگ فرش شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Long after I'd been smothered in bed I could hear them Riving at the religious stonework With screwdrivers and cold chisels.
[ترجمه گوگل]مدتها بعد از اینکه در رختخواب خفه شده بودم، میتوانستم صدایشان را بشنوم که با پیچ گوشتیها و اسکنههای سرد به سنگکاری مذهبی میچرخند [ترجمه ترگمان]مدت ها پس از اینکه در بس تر فرو رفتم می توانستم صدای آن ها را بشنوم که در آن ساختمان سنگی و screwdrivers و chisels cold [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
کارخانه سنگ بری (اسم)
stonework
سنگ کاری (اسم)
stonework
ساختمان سنگی (اسم)
stonework
تخصصی
[عمران و معماری] ساختمان سنگی - مصالح سنگی
انگلیسی به انگلیسی
• art of cutting and shaping stone, stonecutting; something made of stone stonework is objects or parts of a building that are made of stone.
پیشنهاد کاربران
۱. سنگ کاری ۲. بنای سنگی ۳. ( به صورت جمع ) محل سنگ تراشی. سنگ تراشی مثال: the stonework was painted with pastel paint سنگ کاری با رنگ پاستل نقاشی شده بود.