stole

/stoʊl//stəʊl/

معنی: خرقه
معانی دیگر: (روم باستان - زنانه) ردا، روپوش بلند، (در مراسم برخی کلیساها) شال، شانه پوش، زمان گذشته ی: steal، در کلیسا جامه سفید حمایل دار

بررسی کلمه

( verb )
• : تعریف: past tense of steal.
اسم ( noun )
(1) تعریف: a woman's long, scarflike garment of fur or cloth.

(2) تعریف: a narrow piece of fabric worn over one or both shoulders as part of the vestments of some clergy.

جمله های نمونه

1. he stole a glance at the pretty girls
یواشکی به دخترهای خوشگل نظر انداخت.

2. he stole his mother-in-law's gold coins
او سکه های طلای مادرزنش را دزدید.

3. he stole secret documents and sold them to the enemy
او اسناد سری را می دزدید و به دشمن می فروخت.

4. he stole the simple shepherd's cash
نقدینه ی شبان ساده لوح را دزدید.

5. he stole to his mistress' chamber under the cloak of night
او در تاریکی شب،دزدانه به اتاق معشوق رفت.

6. somebody stole ahmad's bicycle
یک نفر دوچرخه ی احمد را دزدید.

7. you stole my heart with one look . . .
با یک نگه دل از برم ربودی . . . .

8. the blighter stole my book
بی معرفت کتابم را بلند کرد.

9. the fairies stole her child
(جن و پری) پری ها بچه اش را دزدیدند.

10. a pair of thieves stole some gold . . . .
دو نفر دزد زری دزدیدند . . .

11. he was hungry and stole bread out of desperation
او گرسنه بود و از زور ناچاری نان دزدید.

12. ahmad picked the lock and stole the jewelry
احمد قفل را دزدانه باز کرد و جواهرات را سرقت کرد.

13. he is the one who stole the money all right!
مسلما او همان کسی است که پول ها را دزدیده است !

14. it is true that he stole the book
صحت دارد که کتاب را دزدید.

15. when the child fell asleep, i stole out of the room
وقتی که بچه به خواب رفت آهسته از اتاق بیرون رفتم.

16. the leader of a band of juveniles who stole
رهبر یک دسته نوجوانانی که دزدی می کردند.

17. this valentine is for the girl who stole my heart.
[ترجمه گوگل]این ولنتاین برای دختری است که قلب من را ربود
[ترجمه ترگمان]این عشق برای دختری که قلب منو دزدید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. We stole on the enemy at midnight.
[ترجمه گوگل]نیمه شب روی دشمن دزدی کردیم
[ترجمه ترگمان]ما نیمه شب دشمن رو دزدیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. She stole to keep her boyfriend in luxury.
[ترجمه گوگل]او دزدی کرد تا دوست پسرش را در تجمل نگه دارد
[ترجمه ترگمان]اون دزدید تا دوست پسرش رو توی تجمل نگه داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Jacelin often picked and stole when he was at school.
[ترجمه گوگل]ژاسلین اغلب زمانی که در مدرسه بود، می چید و می دزدید
[ترجمه ترگمان]اغلب اوقات که او در مدرسه بود غالبا picked و دزدیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. He stole away without anyone seeing him.
[ترجمه گوگل]بدون اینکه کسی او را ببیند دزدی کرد
[ترجمه ترگمان]بی آن که کسی او را ببیند، از او دور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خرقه (اسم)
cloak, sackcloth, mantle, robe, gown, stole, hairshirt

انگلیسی به انگلیسی

• long strip of cloth worn as part of an ecclesiastical vestment; long women's scarf of fur or cloth
stole is the past tense of steal.

پیشنهاد کاربران

( دزدیدن )
Three big men attacked him and ( stole ) his money
سه مرد بزرگ به او حمله کردند و پول های او را دزدیدند
گذشته steal -
آهسته رفتن - خزیدن
Her plain white dress was set off by a bright red stole
سادگی لباس سفیدش تنیده شده بود با یک شال بلند قرمز روشن
Plain هرچیز ساده و بدون نقش
Was set off تنیده شده بود
Stole شال بلند
فکر کنم میشه گذشته steal
به معنای دزدیدن
You stole my heart
یعنی تو قلب من دزدیدی
ی جمله عاشقانه زیبا برای ابراز علاقه است
دزدیدن
دزدیدن
My key has been stolen
( Somebody has stolen it )
کش رفتن
شانه پوش تشریفاتی
چیزی به مانندِ شال دراز و باریک تشریفاتی عیسوی که برای کشیشان نشانه وقار و قدرتِ جایگاه و وظایف آ ن هاست
گذشته steal به معنای دزدیده شده - دزدیدن
سرقت کردن دزدیدن

ربوده شدن چیزی مثال:
someone stole my wallet
یکی کیف منو دزدید
دزدیده شدن چیزی

دزدیزن
به سرقت بردن
دزدیدن، دزدی
ربوده شده
دزدی کردن
دزدی
دزدی کردن
دزدی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)

بپرس