stoical

/ˈstoʊɪkəl//ˈstəʊɪkəl/

خویشتندار، بردبار، بی توجه به لذات و آلام دنیوی، بی توجه به مال و منال

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: stoically (adv.)
• : تعریف: showing little or no emotion in reaction to painful or pleasant experiences; stoic.

- He remained stoical even when he received the news that his son had also been killed.
[ترجمه مادلین] حتی زمانی که خبر آوردند پسرش هم کشته شده، او همچنان خویشتنداری کرد
|
[ترجمه گوگل] او حتی زمانی که خبر کشته شدن پسرش را دریافت کرد، رواقی ماند
[ترجمه ترگمان] حتی هنگامی که خبر کشته شدن پسرش را شنید، خونسردی خود را حفظ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. She never ceased to admire the stoical courage of those in Northern Ireland.
[ترجمه گوگل]او هرگز از تحسین شجاعت رواقی کسانی که در ایرلند شمالی بودند دست برنمی‌داشت
[ترجمه ترگمان]او هرگز شهامت stoical کسانی را که در شمال ایرلند بودند تحسین نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Her great-grandfather had clearly been a dedicated and stoical traveller.
[ترجمه گوگل]پدربزرگ او به وضوح یک مسافر فداکار و رواقی بوده است
[ترجمه ترگمان]پدر بزرگ پدربزرگش به وضوح یک مسافر سرسخت و stoical بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Local people were stoical about the damage caused by the hurricane.
[ترجمه گوگل]مردم محلی در مورد خسارات ناشی از طوفان اظهار نظر کردند
[ترجمه ترگمان]مردم محلی نسبت به صدمات ناشی از طوفان شکاک بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For a time he adopted a Stoical attitude to outface suffering, but this only brought on middle age prematurely.
[ترجمه گوگل]او برای مدتی نگرش رواقیونی را برای غلبه بر رنج در پیش گرفت، اما این امر فقط باعث ایجاد میانسالی زودرس شد
[ترجمه ترگمان]برای مدتی او یک نگرش stoical نسبت به رنج روحی اتخاذ کرد، اما این مورد فقط در میانه پیش از موعد آورده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He is stoical and resigned, while his father is emotional.
[ترجمه گوگل]او رواقی و مستعفی است، در حالی که پدرش احساساتی است
[ترجمه ترگمان]او خونسرد است و استعفا می دهد، در حالی که پدرش احساساتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The actual doctoring I've become pretty stoical about.
[ترجمه گوگل]دکتری واقعی که من در مورد آن بسیار رواقی شده ام
[ترجمه ترگمان]طبابت واقعی در این مورد کاملا stoical
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He hadn't answered, just existed, staying there, stoical, not crying because you didn't cry.
[ترجمه گوگل]او جواب نداده بود، فقط وجود داشت، آنجا ماند، رواقی، گریه نکرد چون تو گریه نکردی
[ترجمه ترگمان]او پاسخ نداده بود، فقط وجود داشت، در آنجا باقی می ماند، نه گریه می کرد، نه گریه می کرد، چون گریه نمی کردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A stoical metronome, she moves only to brush a hand across her brow from time to time.
[ترجمه گوگل]او که یک مترونوم رواقی است، فقط برای اینکه هر از گاهی دستی را روی ابروی خود بکشد حرکت می کند
[ترجمه ترگمان]metronome stoical، فقط با یک دست حرکت می کند و گاه گاهی یک دستش را روی پیشانی اش می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The story is narrated by Eva, a stoical woman who is constantly surprised at what life throws at her.
[ترجمه گوگل]داستان توسط ایوا روایت می شود، زنی رواقی که مدام از آنچه زندگی به سرش می زند شگفت زده می شود
[ترجمه ترگمان]داستان توسط اوا، زن stoical که پیوسته از چیزی که زندگی به او می ریزد، متعجب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But Gandhi was stoical in his bearing, cheerful, and confident in his conversations, and had a kindly eye.
[ترجمه گوگل]اما گاندی در رفتارش رواقی، شاد و با اعتماد به نفس در گفتگوهایش بود و چشم مهربانی داشت
[ترجمه ترگمان]اما گاندی با این روحیه، شاد و بااعتماد به نفسی که در مکالمات او بود، stoical بود و چشم مهربانی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Thus you trudge along, stoical, uncomplaining.
[ترجمه گوگل]بنابراین، شما در امتداد حرکت می کنید، رواقی، بدون شکایت
[ترجمه ترگمان]از این رو به راه خود ادامه می دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I have foun that you can be as stoical as any one, when you please.
[ترجمه گوگل]دریافته ام که هر وقت بخواهی می توانی مثل هر کس دیگری رواقی باشی
[ترجمه ترگمان]من خیال کردم که شما مثل هر کسی که هستید، مثل هر کسی که هستید، خونسرد و خونسرد باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He had been stoical at their parting.
[ترجمه گوگل]او در فراق آنها رواقی بود
[ترجمه ترگمان]پس از وداع خود را حفظ کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. By contrast, Asia is stoical.
[ترجمه گوگل]در مقابل، آسیا رواقی است
[ترجمه ترگمان]در مقابل، آسیا stoical است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• unemotional, impassive, unaffected by strong emotions

پیشنهاد کاربران

رواقی ( فلسفه )
پرهیزگارانه
صبور
تحمل درد بدون شکایت
he taught a stoical acceptance of suffering

بپرس