1. She never ceased to admire the stoical courage of those in Northern Ireland.
[ترجمه گوگل]او هرگز از تحسین شجاعت رواقی کسانی که در ایرلند شمالی بودند دست برنمیداشت
[ترجمه ترگمان]او هرگز شهامت stoical کسانی را که در شمال ایرلند بودند تحسین نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Her great-grandfather had clearly been a dedicated and stoical traveller.
[ترجمه گوگل]پدربزرگ او به وضوح یک مسافر فداکار و رواقی بوده است
[ترجمه ترگمان]پدر بزرگ پدربزرگش به وضوح یک مسافر سرسخت و stoical بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Local people were stoical about the damage caused by the hurricane.
[ترجمه گوگل]مردم محلی در مورد خسارات ناشی از طوفان اظهار نظر کردند
[ترجمه ترگمان]مردم محلی نسبت به صدمات ناشی از طوفان شکاک بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. For a time he adopted a Stoical attitude to outface suffering, but this only brought on middle age prematurely.
[ترجمه گوگل]او برای مدتی نگرش رواقیونی را برای غلبه بر رنج در پیش گرفت، اما این امر فقط باعث ایجاد میانسالی زودرس شد
[ترجمه ترگمان]برای مدتی او یک نگرش stoical نسبت به رنج روحی اتخاذ کرد، اما این مورد فقط در میانه پیش از موعد آورده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He is stoical and resigned, while his father is emotional.
[ترجمه گوگل]او رواقی و مستعفی است، در حالی که پدرش احساساتی است
[ترجمه ترگمان]او خونسرد است و استعفا می دهد، در حالی که پدرش احساساتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The actual doctoring I've become pretty stoical about.
[ترجمه گوگل]دکتری واقعی که من در مورد آن بسیار رواقی شده ام
[ترجمه ترگمان]طبابت واقعی در این مورد کاملا stoical
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He hadn't answered, just existed, staying there, stoical, not crying because you didn't cry.
[ترجمه گوگل]او جواب نداده بود، فقط وجود داشت، آنجا ماند، رواقی، گریه نکرد چون تو گریه نکردی
[ترجمه ترگمان]او پاسخ نداده بود، فقط وجود داشت، در آنجا باقی می ماند، نه گریه می کرد، نه گریه می کرد، چون گریه نمی کردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A stoical metronome, she moves only to brush a hand across her brow from time to time.
[ترجمه گوگل]او که یک مترونوم رواقی است، فقط برای اینکه هر از گاهی دستی را روی ابروی خود بکشد حرکت می کند
[ترجمه ترگمان]metronome stoical، فقط با یک دست حرکت می کند و گاه گاهی یک دستش را روی پیشانی اش می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The story is narrated by Eva, a stoical woman who is constantly surprised at what life throws at her.
[ترجمه گوگل]داستان توسط ایوا روایت می شود، زنی رواقی که مدام از آنچه زندگی به سرش می زند شگفت زده می شود
[ترجمه ترگمان]داستان توسط اوا، زن stoical که پیوسته از چیزی که زندگی به او می ریزد، متعجب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. But Gandhi was stoical in his bearing, cheerful, and confident in his conversations, and had a kindly eye.
[ترجمه گوگل]اما گاندی در رفتارش رواقی، شاد و با اعتماد به نفس در گفتگوهایش بود و چشم مهربانی داشت
[ترجمه ترگمان]اما گاندی با این روحیه، شاد و بااعتماد به نفسی که در مکالمات او بود، stoical بود و چشم مهربانی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Thus you trudge along, stoical, uncomplaining.
[ترجمه گوگل]بنابراین، شما در امتداد حرکت می کنید، رواقی، بدون شکایت
[ترجمه ترگمان]از این رو به راه خود ادامه می دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I have foun that you can be as stoical as any one, when you please.
[ترجمه گوگل]دریافته ام که هر وقت بخواهی می توانی مثل هر کس دیگری رواقی باشی
[ترجمه ترگمان]من خیال کردم که شما مثل هر کسی که هستید، مثل هر کسی که هستید، خونسرد و خونسرد باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He had been stoical at their parting.
14. By contrast, Asia is stoical.