1. He showed a stoic resignation towards his fate.
[ترجمه گوگل]او نسبت به سرنوشت خود تسلیم رواقی نشان داد
[ترجمه ترگمان]وی تسلیم stoic نسبت به سرنوشت خود نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The kids of Kobe try to be as stoic as their parents in this tragic situation.
[ترجمه گوگل]بچه های کوبی سعی می کنند در این موقعیت غم انگیز به اندازه والدین خود رواقی باشند
[ترجمه ترگمان]بچه ها کوب سعی می کنند به اندازه پدر و مادرشان در این وضعیت اسف بار صبر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. My father is a stoic by nature and found it hard to express his grief when my mother died.
[ترجمه گوگل]پدرم ذاتاً رواقی است و وقتی مادرم فوت کرد، ابراز ناراحتی برایش سخت بود
[ترجمه ترگمان]پدرم طبیعت stoic است و وقتی مادرم مرد، برای بیان اندوه او سخت تلاش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He accepted our fate like a stoic and refused to make a fuss.
[ترجمه گوگل]او سرنوشت ما را مانند یک رواقی پذیرفت و حاضر به هیاهو نشد
[ترجمه ترگمان]او سرنوشت ما را مثل یک ربات stoic پذیرفت و از ایجاد سر و صدا خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The Stoic tradition also reflected diverse perspectives.
[ترجمه گوگل]سنت رواقی نیز دیدگاه های گوناگونی را منعکس می کرد
[ترجمه ترگمان]سنت رواقی نیز دیدگاه های گوناگونی را منعکس می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. There is something stoic and self-contained about Rita but something warm and friendly as well.
[ترجمه گوگل]چیزی رواقی و خودکفا در مورد ریتا وجود دارد، اما چیزی گرم و دوستانه نیز وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در مورد ریتا چنین چیزی وجود دارد، اما یک چیز گرم و دوستانه نیز وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. But this is a bleak, stoic, death-wish kind of automation, with no hope of being great again.
[ترجمه گوگل]اما این یک نوع اتوماسیون غم انگیز، رواقی و آرزوی مرگ است، بدون امید به عالی شدن دوباره
[ترجمه ترگمان]اما این یک نوع اتوماسیون، ملایم، ملایم و آرزو دار است، بدون هیچ امیدی به اینکه دوباره بزرگ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It was only late in January that Primorye's stoic population began to protest.
[ترجمه گوگل]تنها اواخر ژانویه بود که جمعیت رواقی پریموریه شروع به اعتراض کردند
[ترجمه ترگمان]این اواخر در ماه ژانویه بود که جمعیت صبورانه Primorye شروع به اعتراض کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Spider shrugged it off reluctantly, his tone stoic.
[ترجمه گوگل]عنکبوت با اکراه، با لحن رواقی اش شانه هایش را کنار زد
[ترجمه ترگمان]عنکبوت با اکراه شانه هایش را بالا انداخت و مثل stoic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. West logic includes Aristotelian categorical logic and Stoic propositional logic in ancient time and modern mathematic logic.
[ترجمه گوگل]منطق غرب شامل منطق مقوله ای ارسطویی و منطق گزاره ای رواقی در دوران باستان و منطق ریاضی جدید است
[ترجمه ترگمان]منطق غرب شامل منطق مطلق ارسطویی و منطق گزاره ای Stoic در زمان باستان و منطق ریاضی مدرن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Leonus did not answer, but instead remained stoic.
[ترجمه گوگل]لئونوس پاسخی نداد، اما در عوض رواقی باقی ماند
[ترجمه ترگمان]Leonus پاسخی نداد، ولی به جای آن صبورانه ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Stoic person responds to hardship with imperturbation.
[ترجمه گوگل]فرد رواقی به سختی ها با آشفتگی پاسخ می دهد
[ترجمه ترگمان]فرد Stoic با imperturbation به سختی پاسخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. We revere our stoic American archetypes, like the Wild West gunslinger riddled by half a dozen slugs of lead who swears, "Aw heck, Doc, it's only a scratch. "
[ترجمه گوگل]ما به کهن الگوهای رواقی آمریکایی خود احترام می گذاریم، مانند تفنگچی غرب وحشی که توسط ده ها راب سرب آغشته شده و قسم می خورد، "اوه، دکتر، این فقط یک خراش است "
[ترجمه ترگمان]ما به الگوهای اولیه و صبورانه آمریکایی احترام می گذاریم، مثل gunslinger غرب وحشی که با نیم دوجین صدف از سرب سوراخ شده، \" خب، دکتر، این فقط یک خراش است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He's criticized for his stoic personality. They say he doesn't even smile on his birthday.
[ترجمه گوگل]او به خاطر شخصیت رواقی اش مورد انتقاد قرار می گیرد می گویند او حتی در روز تولدش لبخند نمی زند
[ترجمه ترگمان]او به خاطر شخصیت پرهیزکارانه خود مورد انتقاد قرار می گیرد می گویند حتی به روز تولدش هم لبخند نمی زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید