stockinged

جمله های نمونه

1. He padded across the room in his stockinged feet .
[ترجمه گوگل]با پاهای جوراب دارش در سراسر اتاق حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]با عجله از اتاق خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He tip-toed to the door in his stockinged feet.
[ترجمه گوگل]با پاهای جوراب دارش با نوک پا به سمت در رفت
[ترجمه ترگمان]با پا پا به در اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The sound of stockinged legs moving across the room finally broke the silence.
[ترجمه گوگل]صدای حرکت پاهای جوراب دار در سراسر اتاق بالاخره سکوت را شکست
[ترجمه ترگمان]صدای پا پا در اتاق به حرکت در آمد و بالاخره سکوت را شکست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Mrs Palichuk planted her stockinged feet squarely on the white and beige tiles of the kitchen floor, and looked around her.
[ترجمه گوگل]خانم پالیچوک پاهای جوراب دارش را کاملاً روی کاشی های سفید و بژ کف آشپزخانه کاشت و به اطرافش نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]خانم Palichuk پا به روی کاشی های کف آشپزخانه گذاشت و به اطراف خود نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Then she eased off her shoes, put her stockinged feet on the fender and began to read.
[ترجمه گوگل]سپس کفش هایش را درآورد، پاهای جوراب دارش را روی گلگیر گذاشت و شروع به خواندن کرد
[ترجمه ترگمان]بعد کفش هایش را کنار گذاشت، پا به روی پیش بخاری گذاشت و شروع به خواندن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She dashed out through the door, her stockinged feet thumping softly as she ran up the stairs.
[ترجمه گوگل]وقتی از پله‌ها بالا می‌رفت، پاهای جوراب‌دارش به آرامی از در بیرون رفت
[ترجمه ترگمان]با عجله از در بیرون دوید و پا به پا کرد و پا به زمین گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Our feet often became too sore and blistered to be put into shoes, so we walked home in our stockinged feet.
[ترجمه گوگل]پاهای ما اغلب آنقدر درد می‌کردند و تاول می‌زدند که نمی‌توانستیم آن‌ها را در کفش بگذاریم، بنابراین با پاهای جوراب‌دارمان به خانه راه می‌رفتیم
[ترجمه ترگمان]پاهای ما اغلب بیش از حد مجروح و blistered شده بود تا آن ها را به جای کفش بگذارند، بنابراین ما با پاهای بی پا پا به خانه راه افتادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Earl Varney was squatting over the creek, dipping a stockinged foot into the water to wash his socks.
[ترجمه گوگل]ارل وارنی روی نهر چمباتمه زده بود و برای شستن جوراب هایش یک پای جوراب دار را در آب فرو می کرد
[ترجمه ترگمان]ارل نیوکام روی نهر چمباتمه نشسته بود و پا پا را در آب فرو می برد تا جوراب های او را بشوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But later, at her residence, when she curls her stockinged feet under her, she admits the wider crisis.
[ترجمه گوگل]اما بعداً در محل سکونتش، وقتی پاهای جوراب دار خود را زیر خود حلقه می کند، به بحران گسترده تری اعتراف می کند
[ترجمه ترگمان]اما بعدا، در محل اقامتش، وقتی پای برهنه اش را زیر پای او تکان می دهد، اقرار می کند که بحران گسترده تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• wearing stockings
someone who is in their stockinged feet is wearing socks, tights, or stockings, but no shoes.

پیشنهاد کاربران

stockinged feet
جوراب یا جوراب ساق بلند به پا پوشیده باشند

بپرس