stocker

جمله های نمونه

1. They're selling off last year's stock at half price.
[ترجمه گوگل]آنها سهام سال گذشته را به نصف قیمت می فروشند
[ترجمه ترگمان]آن ها سهام سال گذشته را به نصف قیمت می فروشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Wall Street's collapse raised spectres of the 1987 stock market crash.
[ترجمه گوگل]سقوط وال استریت شبح سقوط بازار سهام در سال 1987 را برانگیخت
[ترجمه ترگمان]فروپاشی وال استریت spectres از سقوط بازار سهام ۱۹۸۷ را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A buffer stock of grain was held in case of emergency shortages.
[ترجمه گوگل]ذخیره بافر غلات در صورت کمبود اضطراری برگزار شد
[ترجمه ترگمان]یک انبار غله ذخیره در صورت کمبود برق برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Our stock of food is greatly depleted.
[ترجمه گوگل]ذخایر مواد غذایی ما به شدت کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]ذخایر غذایی ما بسیار کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. That particular model is not currently in stock.
[ترجمه گوگل]آن مدل خاص در حال حاضر در انبار موجود نیست
[ترجمه ترگمان]این مدل خاص در حال حاضر در بازار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She slowly peeled off one stocking.
[ترجمه گوگل]او به آرامی یک جوراب ساق بلند را کند
[ترجمه ترگمان]آهسته یکی از جورابش را باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Bahrain's stock exchange closed up 09 points today at 2160. 0
[ترجمه گوگل]بورس بحرین امروز با 09 واحد افزایش در 2160 0 بسته شد
[ترجمه ترگمان]بازار بورس اوراق بهادار بحرین امروز ۰۹ امتیاز در مجموع ۲۱۶۰ ثانیه بسته بود ۰
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Red tights are out of stock.
[ترجمه گوگل]جوراب شلواری قرمز موجود نیست
[ترجمه ترگمان]لباس تنگ و شلوار تنگ هم خارج از سهام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We have a large stock of tinned fruit.
[ترجمه گوگل]ما انبار زیادی از میوه های کنسرو شده داریم
[ترجمه ترگمان]ما یه عالمه میوه کنسرو داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He spends his time wheeling and dealing on the stock exchange.
[ترجمه گوگل]او وقت خود را صرف چرخ زدن و معامله در بورس می کند
[ترجمه ترگمان]او زمان خود را صرف گردش و معامله با بورس سهام می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I called my broker for advice about investing in the stock market.
[ترجمه گوگل]من با کارگزارم تماس گرفتم تا در مورد سرمایه گذاری در بورس مشاوره کنم
[ترجمه ترگمان]من broker را برای نصیحت درباره سرمایه گذاری در بازار سهام فرا خواندم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It was improper of the broker to withhold the information from the stock exchange.
[ترجمه گوگل]مخفی نگه داشتن اطلاعات از بورس اوراق بهادار از سوی کارگزار نادرست بود
[ترجمه ترگمان]نادرست از کارگزار برای نگه داشتن اطلاعات از بورس اوراق بهادار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. English derives in the main from the common Germanic stock.
[ترجمه گوگل]انگلیسی در اصل از سهام آلمانی رایج مشتق شده است
[ترجمه ترگمان]انگلیسی در اصل از بازار مشترک آلمانی به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He makes periodic visits to all the shops which stock his products.
[ترجمه گوگل]او به طور دوره ای از تمام مغازه هایی که محصولاتش را ذخیره می کنند بازدید می کند
[ترجمه ترگمان]او دیدارهای دوره ای از تمام مغازه هایی را ترتیب می دهد که محصولات خود را عرضه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Stock prices bounced back after a steep plunge earlier this week.
[ترجمه گوگل]قیمت سهام پس از سقوط شدید در اوایل هفته جاری بازگشت
[ترجمه ترگمان]پس از سقوط شدید در اوایل این هفته، قیمت سهام بالا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• young animal that will be fattened and sold on the market; young animal that is suited for use for breeding

پیشنهاد کاربران

اتوموبیل
ب شخصی اطلاق میشود که مسئول پر کردن قفسه های فروشگاه است

بپرس