stock taking


سیاهه برداری ازموجودی

جمله های نمونه

1. While all eight Nasdaq industry indexes were down yesterday, technology stocks took the biggest beating, by far.
[ترجمه گوگل]در حالی که هر هشت شاخص صنعت نزدک دیروز کاهش یافتند، سهام های فناوری بیشترین شکست را با اختلاف داشتند
[ترجمه ترگمان]در حالی که همه هشت شاخص صنعت Nasdaq دیروز کاهش یافت، سهام فن آوری بیش ترین ضربه را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Involve production, RM stock taking year end.
[ترجمه گوگل]شامل تولید، سهام RM در پایان سال است
[ترجمه ترگمان]فرآیند تولید و RM را وارد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. On time finish cycle counting and annual stock taking work assigned by warehouse supervisor.
[ترجمه گوگل]شمارش به موقع چرخه پایان و کار ذخیره سالانه که توسط سرپرست انبار تعیین می شود
[ترجمه ترگمان]در زمان پایان چرخه شمارش و سهام سالانه که توسط ناظر انبار اختصاص داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Cost is derived from the consumption figures, obtained by stock taking, applied to unit price of the product.
[ترجمه گوگل]بهای تمام شده از ارقام مصرف به دست آمده از انبارداری به دست می آید که بر قیمت واحد محصول اعمال می شود
[ترجمه ترگمان]هزینه از ارقام مصرف بدست آمده، به دست می آید، به دست می آید و برای واحد قیمت محصول اعمال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Applications of special interest to accountants include voice annotated balance sheets and accounts, and remote auditing and stock taking.
[ترجمه گوگل]کاربردهای مورد علاقه ویژه حسابداران شامل ترازنامه ها و حساب های مشروح صوتی و حسابرسی از راه دور و گرفتن سهام است
[ترجمه ترگمان]کاربرد توجه خاص حسابداران شامل ترازنامه و حساب و حساب و حسابرسی از راه دور و موجودی سهام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. By the middle of last week, Best Buy was still sitting on 90% of its stock taking up valuable space in its warehouse, after having to move just 2000 units.
[ترجمه گوگل]تا اواسط هفته گذشته، Best Buy هنوز 90 درصد از سهام خود را اشغال کرده بود، پس از اینکه مجبور بود تنها 2000 واحد را جابجا کند
[ترجمه ترگمان]در اواسط هفته گذشته، شرکت Best Buy، پس از نیاز به حرکت فقط ۲۰۰۰ واحد، ۹۰ درصد از سهام خود را در انبار خود جای می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Responsible f provide monthly spare parts stock rept in ge of spare parts monthly stock taking.
[ترجمه گوگل]مسئول ارائه ذخایر ماهانه قطعات یدکی در GE از قطعات یدکی ذخیره ماهانه
[ترجمه ترگمان]ج)مسیول تامین ماهیانه قطعات یدکی به صورت ماهانه در ge قطعات یدکی به صورت ماهانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. De Boer said: "We're at a very important moment in time, and at a very important moment of political stock taking.
[ترجمه گوگل]دی بوئر گفت: "ما در یک لحظه بسیار مهم از نظر زمان و در یک لحظه بسیار مهم از نظرسنجی سیاسی هستیم
[ترجمه ترگمان]De گفت: \" ما در زمان بسیار مهمی در زمان و در لحظه بسیار مهمی از سهام سیاسی هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She had some mental stocktaking to do.
[ترجمه گوگل]او باید مقداری بررسی ذهنی انجام دهد
[ترجمه ترگمان] اون یه سری کارای روانی داشت که باید انجام بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A new stocktaking system is currently under trial at the supermarket.
[ترجمه گوگل]یک سیستم جدید انبارداری در حال حاضر در سوپرمارکت در حال آزمایش است
[ترجمه ترگمان]یک سیستم پی گیری، در حال حاضر در سوپرمارکت در حال محاکمه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Efficient stocktaking is a key element in controlling these prices and expenditure - and that's where the Psion Organiser comes in.
[ترجمه گوگل]انبارداری کارآمد یک عنصر کلیدی در کنترل این قیمت‌ها و مخارج است - و اینجاست که Psion Organizer وارد عمل می‌شود
[ترجمه ترگمان]پی گیری کارآمد یک عامل کلیدی در کنترل این قیمت ها و هزینه ها است - و اینجاست که the Organiser وارد عمل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This stocktaking was painful, even unnecessary, I thought.
[ترجمه گوگل]فکر کردم این بررسی دردناک و حتی غیر ضروری بود
[ترجمه ترگمان]فکر کردم این stocktaking دردناک و حتی غیر ضروری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When we do our stocktaking here in Belize there will be much to ponder.
[ترجمه گوگل]هنگامی که ما در اینجا در بلیز بررسی های خود را انجام می دهیم، جای تامل زیادی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که ما پی گیری خود را در اینجا در بلیز انجام می دهیم، چیزهای زیادی برای اندیشیدن خواهیم داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Arrange the stocktaking periodically according to company policy, tracking all the difference occurred and solution.
[ترجمه گوگل]انبارداری را به صورت دوره ای مطابق با خط مشی شرکت ترتیب دهید، تمام تفاوت های رخ داده و راه حل را پیگیری کنید
[ترجمه ترگمان]منظم کردن پی گیری مستمر براساس سیاست شرکت، پی گیری تمام تفاوت ها و راه حل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Close up shop and stop Business for yearly stocktaking.
[ترجمه گوگل]فروشگاه را ببندید و کسب و کار را برای انبارداری سالانه متوقف کنید
[ترجمه ترگمان]بستن مغازه و توقف کسب وکار برای پی گیری هر سال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Conduct Monthly stocktaking and monthly yield and toll fee settlement with the co - packers.
[ترجمه گوگل]انجام انبارداری ماهانه و تسویه بازده و عوارض ماهانه با همبستگان
[ترجمه ترگمان]انجام معاملات مستمر و بازده ماهانه و تسویه ماهانه هزینه با تعاونی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. We are now closed for stocktaking.
[ترجمه گوگل]اکنون برای انبارداری تعطیل هستیم
[ترجمه ترگمان] الان برای \"stocktaking\" تعطیلیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Voucher checking, bank statements consolidation checking check cash stocktaking.
[ترجمه گوگل]چک کوپن، چک تجمیع صورت‌های بانکی، چک وجه نقد
[ترجمه ترگمان]Voucher چک کردن، بررسی صورت های بانکی، بررسی پی گیری پی گیری نقدی را بررسی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. Assist in cost reduction progress, and annual stocktaking audit.
[ترجمه گوگل]کمک به پیشرفت کاهش هزینه، و حسابرسی انبارداری سالانه
[ترجمه ترگمان]کمک به کاهش هزینه، و حسابرسی پی گیری سالیانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. To do well every time period's stocktaking work according to the schedule.
[ترجمه گوگل]انجام کار انبارداری هر دوره زمانی طبق برنامه به خوبی انجام شود
[ترجمه ترگمان]انجام خوب کار در هر دوره زمانی، مطابق با برنامه زمانبندی انجام دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. Methods of stocktaking vary according to the kind of stock records in use.
[ترجمه گوگل]روش‌های ذخیره‌سازی بسته به نوع سوابق موجودی مورد استفاده متفاوت است
[ترجمه ترگمان]روش های پی گیری، با توجه به نوع سوابق سهام مورد استفاده، متفاوت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. The warehouse is closed for the annual stocktaking.
[ترجمه گوگل]انبار برای انبارداری سالانه بسته است
[ترجمه ترگمان]این انبار برای پی گیری سالیانه تان بسته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] انبار گردانی، صورت برداری از انبار، فهرست برداری از موجودی انبار
[حقوق] صورت برداری از موجودی کالا

انگلیسی به انگلیسی

• act of taking inventory; evaluation of a situation
stocktaking is the activity of counting and checking all the goods that a shop or business has.

پیشنهاد کاربران

تجدیدنظر، بررسی و ارزیابی وضعیت یا انتخاب های یک فرد
پذیره نویسی سهام
انبارگردانی

بپرس