stock clerk

/ˈstɑːkˈklɜːrk//stɒkklɑːk/

معنی: انبار دار
معانی دیگر: انباردار

جمله های نمونه

1. Reid reportedly worked as a stock clerk on the graveyard shift at a Wal-Mart in Mountain View.
[ترجمه گوگل]طبق گزارش ها، رید به عنوان کارمند سهام در شیفت قبرستان در وال مارت در ماونتین ویو کار می کرد
[ترجمه ترگمان]گزارش ها حاکی از آن است که رید به عنوان کارمند بورس در گورستان وال - مارت در مانتین ویو کار کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Entry level positions such as stock clerk receiving clerk, display person, warehouse person.
[ترجمه گوگل]موقعیت های سطح ورودی مانند کارمند سهام، کارمند دریافت کننده، شخص نمایش دهنده، شخص انبار
[ترجمه ترگمان]موقعیت های سطح وارد شده مانند کارمند بورس که کارمند، فرد، فرد انبار را دریافت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. B . Yes. We're looking for a stock clerk.
[ترجمه گوگل]ب آره به دنبال کارمند سهام هستیم
[ترجمه ترگمان]ب آ ره ما دنبال یه کارمند نمونه می گردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There are groups of employees with specific job specialties, such as cashiers, stock clerks, and meat-cutters.
[ترجمه گوگل]گروه‌هایی از کارمندان با تخصص‌های شغلی خاص مانند صندوق‌دار، کارمند سهام و گوشت‌بر وجود دارند
[ترجمه ترگمان]گروه هایی از کارمندان با تخصص های خاص شغلی مثل cashiers، کارمندان ذخیره و meat وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Give me a man without a goal, and I will give you a stock clerk.
[ترجمه گوگل]یک مرد بدون هدف به من بده، من به تو یک کارمند سهام می دهم
[ترجمه ترگمان]یک مرد بدون هدف به من بدهید و من به شما یک کارمند ذخیره خواهم داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

انبار دار (اسم)
storekeeper, stock clerk

تخصصی

[مهندسی گاز] انباردار

پیشنهاد کاربران

بپرس