stipendiary

/staɪˈpendɪəri//staɪˈpendɪəri/

معنی: وظیفه خور
معانی دیگر: در مقابل دستمزد، پولی (نه مجانی)، حقوق بگیر، وظیفه خوار، مزد بگیر، راستادگر، مزدور

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: receiving a stipend.

(2) تعریف: paid for by way of a stipend.

(3) تعریف: of or relating to a stipend.
اسم ( noun )
حالات: stipendiaries
• : تعریف: a recipient of a stipend.

جمله های نمونه

1. stipendiary services
خدمات در برابر دستمزد

2. He was appointed as a stipendiary priest in the diocese of York.
[ترجمه گوگل]او به عنوان کشیش حقوقی در اسقف نشین یورک منصوب شد
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک کشیش stipendiary در قلمرو روحانیت نیویورک منصوب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. At the hearing of the information, the stipendiary magistrate dismissed the charge.
[ترجمه گوگل]در شنیدن این اطلاعات، قاضی حقوقی این اتهام را رد کرد
[ترجمه ترگمان]رئیس دادگاه با شنیدن این اطلاعات رئیس دادگاه رئیس دادگاه را مرخص کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A single stipendiary magistrate or three lay magistrates sit in the Magistrates'Court.
[ترجمه گوگل]یک قاضی مستخدم یا سه قاضی غیر روحانی در دادگاه قاضی حضور دارند
[ترجمه ترگمان]یک قاضی stipendiary یا سه قاضی کشیک در دادگاه Magistrates در دادگاه حضور داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Article Stipendiary public bidding will be hold up for a certain percentage of provisional permitted export quantity, and the rest will be distributed in line achievements.
[ترجمه گوگل]ماده مناقصه عمومی برای درصد معینی از مقدار مجاز صادرات موقت متوقف و مابقی در دستاوردهای خط توزیع می شود
[ترجمه ترگمان]ماده bidding عمومی برای درصد معینی از کمیت صدور مجاز نگهداری خواهد شد و بقیه در دستاوردهای خط توزیع خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Stipendiary Business Service: customer resource development, investigation of market, analysis of products brand, consultant and education training etc.
[ترجمه گوگل]خدمات بازرگانی مستمری: توسعه منابع مشتری، بررسی بازار، تجزیه و تحلیل برند محصولات، آموزش مشاور و آموزش و غیره
[ترجمه ترگمان]stipendiary خدمات تجاری: توسعه منابع مشتری، بررسی بازار، تحلیل محصولات برند، مشاور و آموزش آموزش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Stipendiary Assistance: organize varies publication activities such as press conferences, new products promotion and keynote speech for your company.
[ترجمه گوگل]کمک هزینه: سازماندهی فعالیت های انتشارات مختلف مانند کنفرانس های مطبوعاتی، تبلیغات محصولات جدید و سخنرانی اصلی برای شرکت شما
[ترجمه ترگمان]کمک های مالی: سازماندهی فعالیت های انتشار مثل کنفرانس های خبری، تبلیغات محصولات جدید و سخنرانی اصلی برای شرکت تان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Solicitors and barristers may be appointed as Recorders or stipendiary magistrates.
[ترجمه گوگل]وکلا و وکلای دادگستری ممکن است به عنوان قاضی ثبت یا قاضی حقوقی منصوب شوند
[ترجمه ترگمان]Solicitors و barristers ممکن است به عنوان قاضی recorders یا stipendiary منصوب شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Now here is a quick answer for this difference: It is because the evaluation system and policy of stipendiary (salary) .
[ترجمه گوگل]اکنون پاسخی سریع برای این تفاوت وجود دارد: به این دلیل است که نظام ارزشیابی و سیاست مستمری (حقوق)
[ترجمه ترگمان]اکنون پاسخ سریعی برای این تفاوت وجود دارد: به این دلیل است که سیستم ارزیابی و سیاست of (حقوقی)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Some boroughs have full-time paid magistrates who are lawyers and who are known as stipendiary magistrates.
[ترجمه گوگل]برخی از بخش ها دارای قاضی حقوقی تمام وقت هستند که وکیل هستند و به عنوان قاضی حقوقی شناخته می شوند
[ترجمه ترگمان]در بعضی از محله ها، قضات حقوقی تمام وقت هستند که وکلای دادگستری هستند و به عنوان قاضی stipendiary شناخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Magistrate who is not usually a qualified lawyer ( as opposed to a stipendiary magistrate ).
[ترجمه گوگل]قاضی که معمولاً یک وکیل واجد شرایط نیست (در مقابل یک قاضی حقوقی)
[ترجمه ترگمان]دادرس که معمولا یک وکیل واجد شرایط نیست (برخلاف یک قاضی stipendiary)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وظیفه خور (اسم)
annuitant, stipendiary, beneficiary, pensioner

انگلیسی به انگلیسی

• one who receives a stipend
receiving of a regular or fixed payment; of or pertaining to a stipend
a stipendiary is a person, usually a clergyman or a magistrate, who receives a stipend. count noun here but can also be used as an attributive adjective. e.g. ...stipendiary magistrates. ...the full-time stipendiary parish priest.

پیشنهاد کاربران

بپرس