stipend

/ˈstaɪpənd//ˈstaɪpend/

معنی: حقوق، مواجب، دستمزد
معانی دیگر: مقرری، حقوق ثابت، حقوق ماهیانه، راستاد، مستمری، مواجب ماهیانه (به ویژه کشیش) (رجوع شود به: salary)، جیره

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any periodic payment of money, such as a salary or allowance.
مترادف: allowance, emolument, remittance, remuneration
مشابه: dole

- She was granted a stipend by the university but it was not enough to live on.
[ترجمه گوگل] دانشگاه به او کمک هزینه ای اعطا کرد اما برای ادامه زندگی کافی نبود
[ترجمه ترگمان] از سوی دانشگاه کمک هزینه تحصیلی اعطا شد، ولی برای امرار معاش کافی نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. his award consisted of a stipend plus free room and board
جایزه ی او عبارت بود از کمک هزینه بعلاوه ی خوابگاه و خوراک مجانی.

2. Each receives some kind of government stipend, and Harry talks his way into a computer job while Kate does laundry.
[ترجمه گوگل]هر کدام نوعی کمک هزینه دولتی دریافت می‌کنند و هری در حالی که کیت لباس‌های شست‌و‌شوی می‌کند، وارد یک کار کامپیوتری می‌شود
[ترجمه ترگمان]هر کدام از آن ها نوعی کمک هزینه دولتی دریافت می کنند و هری هنگام شستن لباس ها در یک شغل کامپیوتر صحبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He also introduced the Marlborough stipend system - but, unprecedently, for untried artists.
[ترجمه گوگل]او همچنین سیستم کمک هزینه مارلبورو را معرفی کرد - اما، به طور بی سابقه، برای هنرمندان آزمایش نشده
[ترجمه ترگمان]او همچنین سیستم حقوق مارلبره را نیز معرفی کرد - ولی، unprecedently، برای هنرمندان untried
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For much of his Mastership the stipend paid by the Company actually fell below the far from lavish £10 to only £
[ترجمه گوگل]برای بسیاری از دوره های کارشناسی ارشد او، کمک هزینه پرداخت شده توسط شرکت در واقع به کمتر از 10 پوند و تنها £ کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]برای بسیاری از mastership، دست مزد پرداخت شده توسط شرکت در واقع از ۱۰ پوند به فقط ۱۰ پوند کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The stipend of the professorship is at present £3467 perannum.
[ترجمه گوگل]کمک هزینه استادی در حال حاضر 3467 پوند سالانه است
[ترجمه ترگمان]مقرری مقام استادی در حال حاضر ۳۴۶۷ perannum پوند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Staff were made redundant, the Secretary's stipend withdrawn and the Bond interest was first unpaid, then waived.
[ترجمه گوگل]کارمندان بیکار شدند، حقوق وزیر منتفی شد و سود اوراق قرضه ابتدا پرداخت نشد، سپس لغو شد
[ترجمه ترگمان]کارکنان اخراج شدند، حقوق وزیر کنار گذاشته شد و سود باند برای اولین بار پرداخت نشد، سپس از آن چشم پوشی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. WAO will contribute a monthly stipend and yearly travel expenses.
[ترجمه گوگل]WAO کمک هزینه ماهانه و هزینه های سالانه سفر کمک خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]WAO یک مقرری ماهیانه و هزینه های سفر سالانه را تامین خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Rural medics an average stipend of $ 65 a year, leading some to overcharge their patients.
[ترجمه گوگل]پزشکان روستایی به طور متوسط ​​65 دلار در سال دستمزد دریافت می کنند که باعث می شود برخی از بیماران خود هزینه اضافی دریافت کنند
[ترجمه ترگمان]پزشکان روستایی به طور متوسط ۶۵ دلار در سال به پزشکان روستایی حقوق می دهند و برخی را به overcharge بیماران خود هدایت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We offer a monthly stipend plus a travel allowance.
[ترجمه گوگل]ما یک کمک هزینه ماهانه به اضافه کمک هزینه سفر ارائه می دهیم
[ترجمه ترگمان]ما کمک هزینه ماهانه به علاوه یک کمک هزینه سفر را ارائه می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Favourable stipend and professional training provided here.
[ترجمه گوگل]کمک هزینه تحصیلی مطلوب و آموزش حرفه ای در اینجا ارائه می شود
[ترجمه ترگمان]در اینجا کمک هزینه مطلوب و آموزش های حرفه ای ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Each woman saves a third of her weekly stipend so that once every 10 weeks, they get a lump-sum payment of $20 for larger purchases.
[ترجمه گوگل]هر زن یک سوم از دستمزد هفتگی خود را پس انداز می کند تا هر 10 هفته یک بار، مبلغ 20 دلار را برای خریدهای بزرگتر دریافت کنند
[ترجمه ترگمان]هر زن یک سوم از کمک هزینه هفتگی خود را پس انداز می کند، به طوری که هر ۱۰ هفته یک بار یک پرداخت مجموع ۲۰ دلاری برای خریده ای بزرگ تر دریافت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There will moreover be a stipend of fifty pounds a year.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، حقوقی معادل پنجاه پوند در سال وجود خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، یک مقرری سالانه پنجاه لیره به دست خواهد آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I receive a transportation stipend of NT $ 5000 every month.
[ترجمه گوگل]من هر ماه یک کمک هزینه حمل و نقل NT $ 5000 دریافت می کنم
[ترجمه ترگمان]من در هر ماه یک کمک هزینه حمل و نقل به میزان NT $ دریافت می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. All interships carry a stipend and most provide a tuition waiver.
[ترجمه گوگل]همه کارآموزی ها دارای کمک هزینه هستند و اکثر آنها معافیت شهریه ارائه می کنند
[ترجمه ترگمان]همه افراد داوطلب یک مقرری دریافت می کنند و اغلب پرداخت شهریه را فراهم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Rural medics get an average stipend of 65 dollars a year, leading some to overcharge their patients.
[ترجمه گوگل]پزشکان روستایی به طور متوسط ​​65 دلار در سال حقوق دریافت می کنند که باعث می شود برخی از بیماران خود هزینه اضافی دریافت کنند
[ترجمه ترگمان]پزشکان روستایی در سال به طور متوسط به ۶۵ دلار حقوق می گیرند و برخی را به overcharge بیماران خود هدایت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حقوق (اسم)
emolument, due, pension, law, salary, stipend

مواجب (اسم)
emolument, salary, stipend

دستمزد (اسم)
wage, fee, stipend

انگلیسی به انگلیسی

• regular payment of money, salary, allowance
a stipend is a sum of money paid regularly to a person, especially a clergyman, as a salary or as living expenses.

پیشنهاد کاربران

Wages ( دستمزد ساعتی ) : پولی که به کارگران در ازای تعداد ساعات کارشان پرداخت می شود.
Bonus ( پاداش ) : پرداخت اضافی به یک کارمند
Salary ( حقوق ثابت ) : مبلغ ثابتی است که به کارمند برای کاری که به طور منظم انجام می دهد پرداخت می شود، معمولاً کار یک سال را پوشش می دهد و هر دو هفته یا هر ماه پرداخت می شود. حقوق جبران خدمات ارائه شده به شرکت است.
...
[مشاهده متن کامل]

Stipend ( کمک هزینه/حمایت مالی/ کمک مالی/ راستاد ) : نوعی پرداخت است که در طول یک دوره خاص به کارورزان، کارآموزان یا دانشجویان برای پوشش هزینه های زندگی یا انجام فعالیت های خاص پرداخت می شود و اغلب به کسانی داده می شود که کار دستمزدی ندارند. این هدف برای جبران کار انجام شده نیست، بلکه برای حمایت از افراد در ارتباط با تحصیلات آموزشی یا مهارت آموزی، به آن ها اجازه می دهد تا نقشی را برعهده بگیرند بدون اینکه مجبور باشند برای پرداخت صورتحساب های خود شغل دیگری را به عهده بگیرند.
scholarship یا bourse ( راتبه/ بورسیه ) : کمک مالی است که به دانشجویان برای تسهیل تحصیل آن ها داده می شود و معمولا بر اساس شایستگی علمی، نیاز مالی یا سایر معیارها اعطا می شوند و هزینه های تحصیل و هزینه های تحقیقاتی را پوشش می دهند. معمولاً از حداقل نمره یا نمره آزمون استاندارد استفاده می شود و در نوع ورزشی بر اساس عملکرد ورزشی فرد است و به عنوان ابزاری برای جذب ورزشکاران با عملکرد بالا استفاده می گردد.
grant ( کمک هزینه تحصیلی/ وام بلاعوض/ پژوهانه ) : یک جایزه مالی است که توسط یک سازمان برای یک هدف خاص مانند پروژه های تحقیقاتی یا آموزشی داده می شود. معمولاً نیازی به بازپرداخت نیست و می تواند بر اساس معیارهای مختلفی از جمله نیاز مالی، شایستگی یا پیشنهادات پروژه اعطا شود.
Refund ( بازپس پول/ استرداد وجه/ رد مال ) : برگشت پولی است که پرداخت شده است.
Allowance ( پول توجیبی/ خرجی ) : مقدار منظم پولی که به کودک یا سایر افراد وابسته داده می شود.

منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Grant_(money)• https://en.wikipedia.org/wiki/Scholarship• https://en.wikipedia.org/wiki/Wage• https://en.wikipedia.org/wiki/Salary• https://en.wikipedia.org/wiki/Stipend• https://en.wikipedia.org/wiki/Allowance_(money)
حقوق، salary income

بپرس