stillbirth

/ˈstɪlbɜːrθ//ˈstɪlbɜːθ/

معنی: زایمان بچه مرده، جنین مرده بدنیا امده
معانی دیگر: (جنین) مرده پیش از یا هنگام تولد، افگانه، نوزاد مرده، بچه ی سر زا رفته، stillborn زایمان بچه مرده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a birth in which the child or fetus is born dead.

(2) تعریف: a child or fetus so born.

جمله های نمونه

1. For women who've had previous miscarriages, abortions or stillbirths, anxiety can be particularly acute.
[ترجمه گوگل]برای زنانی که قبلا سقط جنین، سقط جنین یا مرده زایی داشته اند، اضطراب می تواند به ویژه حاد باشد
[ترجمه ترگمان]برای زنانی که سقط جنین، سقط جنین یا زایمان داشته اند، اضطراب می تواند به طور خاص حاد باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Thus, these clever devices are curious stillbirths in our genealogy of automation.
[ترجمه گوگل]بنابراین، این دستگاه های هوشمند در شجره نامه اتوماسیون ما، مرده زایی کنجکاو هستند
[ترجمه ترگمان]بنابراین، این دستگاه های هوشمند در شجره نامه ما از خودکارسازی بسیار عجیب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It causes many complications, including small placenta size, stillbirth and low birthweight.
[ترجمه گوگل]عوارض زیادی از جمله جفت کوچک، مرده زایی و وزن کم هنگام تولد ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]این بیماری موجب مشکلات زیادی می شود، از جمله یک جفت کوچک، مرده متولد و مرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Danger, suspense, pregnancy, stillbirths, and nuclear dangers combine in this story set in a small rural town.
[ترجمه گوگل]خطر، تعلیق، بارداری، مرده‌زایی و خطرات هسته‌ای در این داستان که در یک شهر کوچک روستایی اتفاق می‌افتد ترکیب می‌شوند
[ترجمه ترگمان]خطر، تکلیفی، بارداری، زایمان و خطرات هسته ای در این داستان در یک شهر کوچک روستایی با هم ترکیب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. CONCLUSION: Stillbirth may be a risk marker for premature mortality among parous women.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: مرده زایی ممکن است یک نشانگر خطر برای مرگ و میر زودرس در بین زنان حامله باشد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: ممکن است stillbirth نشانگر ریسک مرگ و میر زود هنگام در میان زنان parous باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Perinatal fatality was 2 07 %, stillbirth 12 %, newborn baby death 2 08 %.
[ترجمه گوگل]مرگ و میر پری ناتال 2 07 درصد، مرده زایی 12 درصد، مرگ نوزاد 2 08 درصد بود
[ترجمه ترگمان]تلفات جانی ۲ ۰۷ %، مرده متولد شدن ۱۲ %، مرگ نوزاد ۲ % و مرگ نوزاد ۲ % بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The eidence for recommended diagnostic tests for stillbirth are discussed.
[ترجمه گوگل]در مورد آزمایشات تشخیصی توصیه شده برای مرده زایی بحث شده است
[ترجمه ترگمان]The برای تست تشخیصی پیشنهادی برای مرده متولد شدن، مورد بحث و بررسی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Premature rupture of membranes was associated with intrapartum stillbirth among whites and African Americans, but intrapartum fever was associated with intrapartum stillbirth among African Americans.
[ترجمه گوگل]پارگی زودرس غشاها با مرده زایی در بین سفیدپوستان و آمریکایی های آفریقایی تبار همراه بود، اما تب حین زایمان با مرده زایی در بین آمریکایی های آفریقایی تبار همراه بود
[ترجمه ترگمان]مرگ زودرس غشاها با مرده متولد شدن در میان سفیدپوستان و آمریکایی های آفریقایی تبار همراه بود، اما تب intrapartum در بین آمریکایی های آفریقایی تبار مرگ و میر زیادی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. His mother Alice, a professional cook, had a stillbirth at the age of 2 and was told she was unlikely to have a live birth, and it was a surprise when she gave birth at 3
[ترجمه گوگل]مادرش آلیس، آشپز حرفه ای، در سن 2 سالگی مرده به دنیا آورد و به او گفته شد که بعید به نظر می رسد زنده به دنیا بیاید، و وقتی او در 3 سالگی به دنیا آمد تعجب آور بود
[ترجمه ترگمان]مادرش آلیس، یک آشپز ماهر، در سن ۲ سالگی مرده بدنیا آمد و به او گفته شد که بعید است یک تولد زنده داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Knowledge on timing of stillbirth specific risk factors may help clinicians in decreasing antepartum and intrapartum stillbirth risks through monitoring and timely intervention.
[ترجمه گوگل]دانش در مورد زمان‌بندی عوامل خطر خاص مرده‌زایی ممکن است به پزشکان در کاهش خطرات مرده‌زایی قبل از زایمان و حین زایمان از طریق نظارت و مداخله به موقع کمک کند
[ترجمه ترگمان]آگاهی در مورد زمان بندی متولد شدن مرده متولد شدن، ممکن است به متخصصین بالینی در کاهش خطرات مرده و مرده متولد شده از طریق نظارت و به موقع مداخله کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The main causes of stillbirth were malformation, pregnancy complication and umbilical cord events.
[ترجمه گوگل]علل اصلی مرده زایی ناهنجاری، عوارض بارداری و حوادث بند ناف بود
[ترجمه ترگمان]عوامل اصلی مرده متولد شدن، ناهنجاری، پیچیدگی دوران بارداری و رویداده ای بندناف بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The evidence for recommended diagnostic tests for stillbirth are discussed.
[ترجمه گوگل]شواهد مربوط به آزمایش های تشخیصی توصیه شده برای مرده زایی مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]شواهد مربوط به تست های تشخیصی پیشنهادی برای مرده متولد شدن، مورد بحث و بررسی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Neonatal death and stillbirth are the most severe adverse pregnancy outcomes.
[ترجمه گوگل]مرگ نوزادان و مرده زایی شدیدترین پیامدهای نامطلوب بارداری هستند
[ترجمه ترگمان]مرگ و میر اطفال (نوزادان)جدی ترین پیامد در دوران بارداری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The supposed mechanism that increases stillbirth and congenital anomaly rate includes insulin resistance and impending or undiagnosed diabetes.
[ترجمه گوگل]مکانیسم فرضی که باعث افزایش میزان مرده زایی و ناهنجاری های مادرزادی می شود شامل مقاومت به انسولین و دیابت قریب الوقوع یا تشخیص داده نشده است
[ترجمه ترگمان]مکانیزم مورد انتظار که مرده بدنیا آمده و میزان ناهنجاری مادرزادی افزایش یابد شامل مقاومت انسولین و دیابت قرار یا تشخیص داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زایمان بچه مرده (اسم)
stillbirth

جنین مرده بدنیا امده (اسم)
stillbirth

انگلیسی به انگلیسی

• birth of a dead fetus; fetus that is born dead
a stillbirth is the birth of a dead baby.

پیشنهاد کاربران

مرده زایی ( دامپزشکی )
stillbirth ( علوم سلامت )
واژه مصوب: مرده زایی
تعریف: به دنیا آوردن جنین مرده بعد از هفتۀ بیستم حاملگی

بپرس