1 - دست کج ( دزد )
2 - انگشتان نوچ - دست نوچ
The last person we hired as a cashier turned out to have sticky fingers
آخرین نفری که به عنوان صندوقدار استخدام کردیم، دست کج از آب در آمد
... [مشاهده متن کامل]
the little child had sticky fingers after eating chocolate
اون بچه کوچیک بعد از خوردن شکلات انگشتان نوچی داشت
2 - انگشتان نوچ - دست نوچ
آخرین نفری که به عنوان صندوقدار استخدام کردیم، دست کج از آب در آمد
... [مشاهده متن کامل]
اون بچه کوچیک بعد از خوردن شکلات انگشتان نوچی داشت
دستهای کثیف
دست کج بودن
دست های نوچ شده و چسبناک
توضیح درباره اصطلاح sticky fingers
اصطلاح انگشتان چسبناک داشتن به معنای این است که فرد تمایل به بلند کردن و دزدیدن چیزها دارد و اصطلاحا چیزها به دستش می چسبند!
منبع: سایت بیاموز
اصطلاح انگشتان چسبناک داشتن به معنای این است که فرد تمایل به بلند کردن و دزدیدن چیزها دارد و اصطلاحا چیزها به دستش می چسبند!
منبع: سایت بیاموز