دیکشنری
مترجم
بپرس
stickman
(ورزش های چوگانی مانند هاکی) چوگاندار، (در کازینوها) متصدی میز، سرپرست میز
دنبال کنید
جمله های نمونه
1. he's a good stickman
او چوگاندار خوبی است.
پیشنهاد کاربران
مرد چوبی، آدمک، آدم چوبی
مرد چوبی
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها