stick together

جمله های نمونه

1. The two brothers always stick together at school.
[ترجمه Amir TR] دو برادر همیشه در مدرسه هوای هم را داشتند.
|
[ترجمه گوگل]این دو برادر همیشه در مدرسه با هم می مانند
[ترجمه ترگمان]این دو برادر همیشه در مدرسه با هم متحد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If we all stick together, we ought to be okay.
[ترجمه گوگل]اگر همه به هم بچسبیم، باید خوب باشیم
[ترجمه ترگمان]اگر همه ما با هم باشیم، ما باید خوب باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We're a family, and we stick together no matter what.
[ترجمه گوگل]ما یک خانواده هستیم و هر چه باشد به هم می چسبیم
[ترجمه ترگمان]ما یک خانواده هستیم و هیچ فرقی با هم نداریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He reminded her that they had resolved to stick together.
[ترجمه گوگل]او به او یادآوری کرد که آنها تصمیم گرفته اند با هم بمانند
[ترجمه ترگمان]به او یادآوری کرد که تصمیم گرفته اند با هم بمانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In marriage, you have to stick together through thick and thin.
[ترجمه گوگل]در ازدواج، شما باید از طریق ضخیم و نازک به هم بچسبید
[ترجمه ترگمان]در ازدواج شما باید با هم کنار هم باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If we keep calm and stick together, we'll be all right.
[ترجمه گوگل]اگر آرامش خود را حفظ کنیم و کنار هم بمانیم، همه چیز خوب است
[ترجمه ترگمان]اگر آرام باشیم و با هم بمونیم، همه چیز درست می شه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Proteins which like to stick together are thus likely to belong to the same biochemical pathway.
[ترجمه گوگل]بنابراین پروتئین هایی که دوست دارند به هم بچسبند احتمالاً به یک مسیر بیوشیمیایی تعلق دارند
[ترجمه ترگمان]Proteins که دوست دارند با هم متحد شوند به احتمال زیاد به مسیر بیوشیمیایی مشابه تعلق دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We tended to stick together too, although no-one accused us of being colonists.
[ترجمه گوگل]ما نیز تمایل داشتیم به هم بپیوندیم، اگرچه کسی ما را به استعمار بودن متهم نکرد
[ترجمه ترگمان]ما تمایل داشتیم که با هم متحد شویم، هر چند که هیچ کس ما را متهم به استعمارگران بودن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They stick together, and they stick close.
[ترجمه گوگل]به هم می چسبند و به هم نزدیک می شوند
[ترجمه ترگمان]با هم چوب می کنند و به هم نزدیک می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is important for families to stick together.
[ترجمه گوگل]این مهم است که خانواده ها در کنار هم باشند
[ترجمه ترگمان]این برای خانواده ها مهم است که با هم متحد شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They feel that they belong together, so they stick together.
[ترجمه گوگل]آنها احساس می کنند که به هم تعلق دارند، بنابراین به هم می چسبند
[ترجمه ترگمان]آن ها احساس می کنند که به هم تعلق دارند، بنابراین با هم متحد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Black girls tended to stick together, but me, I mix with everyone, I don't care.
[ترجمه گوگل]دختران سیاه‌پوست تمایل داشتند به هم بچسبند، اما من، با همه مخلوط می‌شوم، برایم مهم نیست
[ترجمه ترگمان]دختران سیاه با هم به هم نزدیک می شدند، اما من، با همه قاطی شدم، برایم مهم نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The great teams manage to stick together.
[ترجمه گوگل]تیم های بزرگ موفق می شوند کنار هم بمانند
[ترجمه ترگمان]تیم های بزرگ با هم متحد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The oil caused the birds' feathers to stick together and hurt their ability to fly.
[ترجمه گوگل]این روغن باعث شد پرهای پرندگان به هم بچسبند و به توانایی پرواز آنها آسیب برساند
[ترجمه ترگمان]روغن باعث شد که پره ای پرندگان به هم بچسبند و به توانایی آن ها برای پرواز آسیب رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. We've just got to pull ourselves together and stick together and we can pull out of this.
[ترجمه گوگل]ما فقط باید خودمان را جمع کنیم و به هم بچسبیم و می توانیم از این وضعیت بیرون بیاییم
[ترجمه ترگمان]ما فقط باید خودمون رو جمع و جور کنیم و با هم بمونیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• be close with each other; stay together

پیشنهاد کاربران

کنار هم ماندن
هوای همدیگر را داشتن
We stick together ما هوای همو داریم
هوای همدیگر رو داشتن و درکنار هم ماندن و پشتیبانی کردن.
با هم ماندن
متحد ماندن
پشت هم ایستادن
هم دیگروساپورت کردن
( INF )
Stay together and support each other

بپرس