• : تعریف: a manually operated automobile gearshift; manual transmission.
جمله های نمونه
1. Guys who love the way a stick shift or a remote feels in their hands.
[ترجمه گوگل]مردانی که عاشق نحوه تعویض چوب یا کنترل از راه دور هستند [ترجمه ترگمان]کسانی که راه را دوست دارند یک حرکت چوبی یا یک دست دور دست، احساس می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Because he insisted on using a stick shift.
[ترجمه گوگل]چون اصرار داشت از شیفت چوب استفاده کند [ترجمه ترگمان]زیرا او اصرار داشت که از یک تغییر چوب استفاده کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Does it have a stick shift?
[ترجمه فائزه] آیا دنده دستی هم دارد ؟
|
[ترجمه گوگل]آیا جابجایی چوب دارد؟ [ترجمه ترگمان]شیفت کاری هم داره؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Are there any cars with a stick shift?
[ترجمه گوگل]آیا خودروهایی با شیفت چوب وجود دارد؟ [ترجمه ترگمان]آیا هیچ ماشینی با دنده لج وجود دارد؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Sorry, we don't supply any cars with stick shift. They are all automatic.
[ترجمه گوگل]با عرض پوزش، ما هیچ خودرویی را با شیفت چوب عرضه نمی کنیم همه آنها اتوماتیک هستند [ترجمه ترگمان]متاسفم، ما هیچ ماشینی با دو شیفت نداریم همه شون اتوماتیک هستن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I love to drive a stick shift, but my wife's preference is automatic.
[ترجمه گوگل]من عاشق رانندگی با شیفت چوب هستم، اما ترجیح همسرم خودکار است [ترجمه ترگمان]من دوست دارم که یک تغییر ایجاد کنم، اما ترجیح همسرم به صورت خودکار است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Can you drive a stick shift?
[ترجمه Mahmood] میتونی ماشین دنده ای برونی؟
|
[ترجمه گوگل]آیا می توانید یک شیفت چوبی رانندگی کنید؟ [ترجمه ترگمان]میتونی یه شیفت کاری برونی؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Sorry, we don't supply any cars with stick shift.
[ترجمه گوگل]با عرض پوزش، ما هیچ خودرویی را با شیفت چوب عرضه نمی کنیم [ترجمه ترگمان]متاسفم، ما هیچ ماشینی با دو شیفت نداریم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Real men drive stick shift.
[ترجمه گوگل]مردان واقعی شیفت چوب را رانندگی می کنند [ترجمه ترگمان] مردای واقعی رانندگی میکنن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Climate controls follow down, just ahead of the short throw stick shift with ball shift knob.
[ترجمه گوگل]کنترلهای آب و هوا، درست جلوتر از جابجایی چوب پرتاب کوتاه با دستگیره تعویض توپ، دنبال میشوند [ترجمه ترگمان]کنترل های آب و هوا در حال انجام است، درست قبل از این که با تغییر شکل توپ به سمت بالا حرکت کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Climate controls follow down, just ahead of the short throw stick shift with cue ball shift knob .
[ترجمه گوگل]کنترلهای آب و هوا به دنبال آن هستند، درست جلوتر از جابجایی چوب پرتاب کوتاه با دستگیره تعویض توپ [ترجمه ترگمان]کنترل های آب و هوا در حال انجام است، درست قبل از این که حرکت چوب گلف به دکمه تغییر توپ اشاره داشته باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• a stick shift is a gear lever; used in american english.
پیشنهاد کاربران
یعنی دنده ی دستی ماشین. مثال: The police caught the robber, because the guy didn't know how to drive the car with a stick shift یعنی پلیس او گرفت بخاطر اینکه طرف نمیدانست چطور ماشین با دنده دستی را براند.
ماشینی که دنده معمولی یا دستی داره و اتوماتیک نیست
منظور همون ماشین دنده ای هست که دوستمون هم بهش اشاره کردند