stick out

/ˈstɪkˈaʊt//stɪkaʊt/

معنی: اصرار کردن، پیش امدگی داشتن، جلو آمدن
معانی دیگر: جلو امدن، متحمل شدن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to be prominent or conspicuous.
متضاد: blend in
مشابه: poke, protrude, tongue

- That purple suit makes him stick out in a crowd.
[ترجمه A.A] آن کت و شلوار زرشکی او را در میان جمعیت متمایز میکنه
|
[ترجمه گوگل] آن کت و شلوار بنفش باعث می‌شود که او را در میان جمعیت قرار دهد
[ترجمه ترگمان] آن کت و شلوار ارغوانی باعث می شود که او در میان جمعیت جمع شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Paul's ears stick out a bit, don't they.
[ترجمه A.A] گوشهای پل یک کمی متمایل به جلوست ، مگه نه
|
[ترجمه گوگل]گوش های پل کمی بیرون می آید، اینطور نیست
[ترجمه ترگمان]گوش های پل کمی بیرون می اید، اینطور نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The workers determined to stick out until they have their demands granted.
[ترجمه گوگل]کارگران مصمم شدند تا زمانی که خواسته‌هایشان برآورده نشود، کنار بیایند
[ترجمه ترگمان]کارگران تصمیم گرفتند تا زمانی که خواسته های خود را برآورده کنند، بیرون بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Can you stick out whether it is true or not?
[ترجمه گوگل]میشه تشخیص بدی که درسته یا نه؟
[ترجمه ترگمان]می توانید بفهمید که آیا این حرف درست است یا نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I wish my stomach didn't stick out so much.
[ترجمه رامين رضايي] کاش شکمم انقدر جلو نمیومد
|
[ترجمه گوگل]کاش شکمم اینقدر بیرون نمی آمد
[ترجمه ترگمان]ای کاش شکمم درد نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. What had Cutter done to make him stick out from the crowd?
[ترجمه علیرضا] کاتر چه کرده بود که او رو از بقیه برجسته ( متمایز ) میکنه؟
|
[ترجمه گوگل]کاتر چه کرده بود که او را از جمع دور کند؟
[ترجمه ترگمان]کاتر چی کار کرده که اون رو از جمعیت بیرون کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You stick out like a sore thumb in that uniform.
[ترجمه گوگل]در آن یونیفرم مثل انگشت شست زخمی بیرون می آیی
[ترجمه ترگمان] مثل یه انگشت درد توی اون لباس میمونی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He is determined to stick out the race even if he finishes last.
[ترجمه گوگل]او مصمم است که از مسابقه خارج شود حتی اگر آخری شود
[ترجمه ترگمان]او مصمم است که مسابقه را تمام کند، حتی اگر آخر کار را تمام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I hated to expose myself, to emerge, to stick out.
[ترجمه گوگل]از افشای خود، ظهور، بیرون آمدن متنفر بودم
[ترجمه ترگمان]از اینکه خودم را در معرض نمایش قرار دهم متنفر بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The demonstration may be repeated by pulling the stick out 4-5 inches more.
[ترجمه علیرضا] بابیرون کشیدن قطعه تا ۴ یا ۵ اینچ بیشتر ممکن است آزمایش ( تجربی ) تکرار شود.
|
[ترجمه گوگل]نمایش ممکن است با بیرون کشیدن چوب 4-5 اینچ بیشتر تکرار شود
[ترجمه ترگمان]این تظاهرات ممکن است با کشیدن چوب از ۴ تا ۵ اینچ بیشتر تکرار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Where the roots stick out the bank gives way to a hollow where the buffaloes are tethered during the day.
[ترجمه علیرضا] جایی که ریشه ها تا ( bank = دیواره رودخانه ) پیش می آیند، محلی هایی که بوفالوها در طی روز به آنها بسته شده اند ( همان ریشه ها ) تبدیل به حفره و گودالهایی میشود.
|
[ترجمه گوگل]جایی که ریشه‌ها بیرون می‌آیند، کرانه جای خود را به حفره‌ای می‌دهد که در آن گاومیش‌ها در طول روز بسته می‌شوند
[ترجمه ترگمان]جایی که ریشه ها به بیرون چسبیده اند، این بانک راهی به حفره ای ایجاد می کند که در آن بوفالو ها در طول روز بسته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You stick out like a sore thumb in that ghastly uniform, Charles.
[ترجمه گوگل]تو مثل انگشت شست دردناک با اون یونیفرم وحشتناک بیرون میای، چارلز
[ترجمه ترگمان]تو مثل یه شست زخم توی اون لباس وحشتناک میمونی، \"چارلز\"؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The rector had fished a stick out of the wood basket.
[ترجمه گوگل]رئیس از سبد چوبی یک چوب ماهیگیری کرده بود
[ترجمه ترگمان]کشیش چوبی را از سبد چوبی بیرون کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Washington Monument would stick out of it like a spike in a railroad tie.
[ترجمه گوگل]بنای یادبود واشنگتن مانند سنبله ای در کراوات راه آهن از آن بیرون می آمد
[ترجمه ترگمان]بنای یادبود واشنگتن مثل میخ چوبی از آن بیرون می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It pulled a long curved stick out of a holster.
[ترجمه گوگل]یک چوب منحنی بلند را از یک جلمه بیرون کشید
[ترجمه ترگمان]تکه چوبی بلندی از غلاف بیرون کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اصرار کردن (فعل)
urge, haggle, stick out, persist

پیش امدگی داشتن (فعل)
stick out

جلو آمدن (فعل)
stick out

انگلیسی به انگلیسی

• be outstanding, excel; hold a position

پیشنهاد کاربران

بیرون زدن چیزی از جای واقعی خودش.
مثلا شورت بزنه بیرون از شلوار می گیم:
The shorts are sticking out
stick it out ادامه دادن با وجود سختی و درد
stick sth out بیرون زدن چیزی از جای اصلیش مثلا
you r shirt stick out of your zipper
stick your tongue out
I took an oath and i'm stick it out till the end
من قسم خوردم و تاآخرش پاش میمونم.
ادامه دادن تو شرایط بد
جلو امدن
بیرون کشیدن
طاقت آوردن
1:بییرون آمدن، برآمدگی، برجسته بودن 2:تحمل کردن ، تاب آوردن
1 noticeable
2 be or push out
بیرون زدن بخشی از چیزی نسبت به یک سطح
A woman stuck her head out of the window and told us to come upstairs
تابلو، انگشت نما
دیده شدن یا در چشم بودن و نمایان بودن
برآمدگی
All over a cell membrane are proteins that stick out on both sides of the cell membrane. Some of these are ion channels.
متفاوت بودن
The bony part at the top of fingers that sticks out when you make a fist.
جمع شدن ، گره کردن مشت
بیرون زدن
بیرون آوردن
مثال: زبانتان را بیرون بیاورید
Stick out your tongue
خیلی برجسته و قابل توجه

بیرون زدن - نمایان بودن
خیلی مشخص بودن به خاطر متفاوت بودن ، ( به دلیل تفاوت خیلی زیاد ، به چشم اومدن ) ، ( معنی عامیانه آن ، مثل گاو پیشانی سفید بودن ) ،
Dye your hair orange, you will really stick out in small town
( موهاتو نارنجی رنگ کن و در این شهر کوچک به دلیل این رنگ متفاوت از موها خیلی مشخص و قابل توجه به نظر میرسی )
...
[مشاهده متن کامل]

جلو دادن
مثال: سینه جلو دادن stick out chest
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)

بپرس