sternocleidomastoid

جمله های نمونه

1. The combined platysma and sternocleidomastoid myocutaneous flap was used to reconstruct the tongue and the floor of the mouth.
[ترجمه گوگل]برای بازسازی زبان و کف دهان از فلپ میوکوتنیوس پلاتیسما و استرنوکلیدوماستوئید ترکیبی استفاده شد
[ترجمه ترگمان]دریچه ترکیبی ماهیچه جناغی - پستانی و ماهیچه جناغی - پستانی به منظور بازسازی زبان و کف دهان مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Conclusion: Compared with the other two operative methods, sternocleidomastoid muscle lengthening is an effective and new way of treating congenital muscular torticollis.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: افزایش طول عضله استرنوکلئیدوماستوئید در مقایسه با دو روش جراحی دیگر روشی مؤثر و جدید برای درمان تورتیکولی عضلانی مادرزادی است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: در مقایسه با دو روش دیگر، ماهیچه جناغی - پستانی، روش موثر و جدیدی برای درمان درده ای عضلانی مادرزادی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Methods:Pierce with acupotome from the posterior border of sternocleidomastoid and directly release scalenus and levator scapulae.
[ترجمه گوگل]روش ها: با آکوپتوم از مرز خلفی استرنوکلیدوماستوئید سوراخ می شود و به طور مستقیم فلس و کتف بالابرنده آزاد می شود
[ترجمه ترگمان]روش ها: پیرس با acupotome از مرز پشتی جناغی - پستانی و آزادسازی مستقیم scalenus و levator scapulae
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective: To access the effect of sternocleidomastoid muscle flap in the restoration of sunken deformity of face, and preventing Frey's syndrome after parotidectomy.
[ترجمه گوگل]هدف: دسترسی به تأثیر فلپ عضله استرنوکلیدوماستوئید در ترمیم بدشکلی فرورفته صورت و پیشگیری از سندرم فری پس از پاروتیدکتومی
[ترجمه ترگمان]هدف: دستیابی به اثر دریچه ماهیچه جناغی - پستانی در ترمیم بدشکلی صورت، و جلوگیری از سندروم فری پس از parotidectomy
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Surface electromyographic activity was recorded bilaterally from the sternocleidomastoid, anterior scalene (AS), cervical extensor (CE) and UT muscles.
[ترجمه گوگل]فعالیت الکترومیوگرافی سطحی به صورت دو طرفه از عضلات استرنوکلیدوماستوئید، اسکالن قدامی (AS)، اکستانسور گردن رحم (CE) و عضلات UT ثبت شد
[ترجمه ترگمان]فعالیت electromyographic سطحی به صورت دو طرف از ماهیچه جناغی - فوقانی، scalene قدامی (مانند)، گردنه رحم (CE)و ماهیچه های UT به ثبت رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Site: cases in sternocleidomastoid muscle, 3 cases in thyroid, 1 cases in para tracheal, 2 cases near carotid sheath, 3 cases in superficial lamella, 1 case in pre-epiglottis space.
[ترجمه گوگل]محل: موارد در عضله استرنوکلیدوماستوئید، 3 مورد در تیروئید، 1 مورد در پارا تراشه، 2 مورد در نزدیکی غلاف کاروتید، 3 مورد در لاملا سطحی، 1 مورد در فضای پره اپی گلوت
[ترجمه ترگمان]در ماهیچه جناغی - پستانی، ۳ مورد در تیروئید، ۱ مورد در para، ۲ مورد در near، ۲ مورد در غلاف carotid، ۳ مورد در lamella سطحی، ۱ مورد در lamella سطحی، ۱ مورد در فضای قبل از epiglottis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective To explore the effects of sternocleidomastoid muscle flap transfer during parotidectomy on the repair of facial deformities, and prevention of Frey s syndrome.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اثرات انتقال فلپ عضله sternocleidomastoid در طول پاروتیدکتومی بر ترمیم بدشکلی های صورت و پیشگیری از سندرم فری
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی اثرات انتقال دریچه ماهیچه جناغی - پستانی در طول parotidectomy بر روی تعمیر deformities صورت و جلوگیری از سندروم فری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Methods:The shape, blood supply and distribution of the sternocleidomastoid muscle and its relation to the clavicle were observed on 40 adult cadavers.
[ترجمه گوگل]روش کار: شکل، خون رسانی و توزیع عضله استرنوکلیدوماستوئید و ارتباط آن با ترقوه بر روی 40 جسد بالغ مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: شکل، عرضه خون و توزیع ماهیچه جناغی - پستانی و ارتباط آن با ترقوه، در ۴۰ جسد بزرگ سال مشاهده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Results: In patients underwent transplantation of sternocleidomastoid muscle-great auricular nerve flap, the ratio of recovery of facial function was 9 3% and average time of recovery was 2 5 weeks.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: در بیمارانی که تحت پیوند عضله استرنوکلئیدوماستوئید فلپ عصب بزرگ گوش قرار گرفتند، نسبت بهبودی عملکرد صورت 3/9 درصد و میانگین زمان بهبودی 2 و 5 هفته بود
[ترجمه ترگمان]نتایج: در بیماران دچار پیوند ماهیچه جناغی - great و عصب شنوایی بالا، نسبت بازیابی عملکرد صورت ۹ % و میانگین زمان ریکاوری ۲ هفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Results : Positive and negative waves could be recorded in bilateral sternocleidomastoid when stimulating the infraorbital nerve on one side of normal subjects .
[ترجمه گوگل]يافته ها : در هنگام تحريك عصب فرواوربيتال در يك طرف افراد طبيعي امواج مثبت و منفي در استرنوكلئيدوماستوييد دو طرفه ثبت شد
[ترجمه ترگمان]نتایج: امواج مثبت و منفی می توانند در هنگام تحریک عصب infraorbital در یک طرف موضوعات عادی، در ماهیچه جناغی - جانبه ثبت شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But pronounced difference was found between anterior digastricus during gum chewing movement and together with sternocleidomastoid during cervical-head movement in patient group.
[ترجمه گوگل]اما تفاوت آشکاری بین دیگاستریک قدامی در حین حرکت جویدن آدامس و همراه با استرنوکلئیدوماستوئید در حین حرکت سر گردن در گروه بیمار مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]اما تفاوت مشخص بین digastricus قدامی در طول حرکت آدامس جویدن و همراه با ماهیچه جناغی - پستانی در طول حرکت سر رحم در گروه بیمار یافت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In order to find a new method to treat paralyzed vocal cord, accessory sternocleidomastoid neuromuscular pedicle flap embeded in denervated posterior cricoarytenoid muscle was studied in dogs.
[ترجمه گوگل]به منظور یافتن روشی جدید برای درمان تارهای صوتی فلج شده، فلپ عضلانی عصبی عضلانی استرنوکلئیدوماستوئید تعبیه شده در عضله کریکوآریتنوئید خلفی عصب کشی شده در سگ ها مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]برای پیدا کردن یک روش جدید برای درمان یک طناب صوتی، ماهیچه جناغی - پستانی سمت راست و ماهیچه جناغی - پستانی در ماهیچه cricoarytenoid پشتی در سگ ها مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To study the methods and results of a combination of forehead skin flap and sternocleidomastoid island myocutaneous flap in the reconstruction of large through-and-through defect of check.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه روش‌ها و نتایج ترکیبی از فلپ پوستی پیشانی و فلپ میوکتونی جزیره‌ای استرنوکلیدوماستوئید در بازسازی نقص بزرگ از طریق و از طریق چک
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه روش ها و نتایج ترکیبی از لبه پیشانی و لبه جلویی جزیره جناغی - پستانی در بازسازی نقاط بزرگ - و - از طریق نقص چک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To study the methods and effects of endoscope-assisted partial thyroidectomy through subclavicular approach between the cervical anterior muscles and the sternocleidomastoid muscle.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه روش ها و اثرات تیروئیدکتومی جزئی به کمک آندوسکوپ از طریق رویکرد ساب ترقوه بین عضلات قدامی گردن و عضله استرنوکلیدوماستوئید
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه روش ها و اثرات thyroidectomy جزیی endoscope - assisted از طریق رویکرد subclavicular بین ماهیچه گردنی گردنی و ماهیچه جناغی - پستانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• muscle on either side of the neck

پیشنهاد کاربران

ماهیچه جناغی ترقوه ای پستانکی یا عضله استرنوکلیدوماستوئید
عضله جناغی_چنبری_پستانی
ماهیچه جناغی ترقوی پستانی
عضله استرنوکلیدوماستوئید

بپرس