اسم ( noun )
مشتقات: stereoscopic (adj.)
مشتقات: stereoscopic (adj.)
• (1) تعریف: the study or use of techniques to give pictures the illusion of three-dimensionality.
• (2) تعریف: the perception of objects as three-dimensional.
stereoscopy
معنی: جهان نما، مبحث اشکال برجسته، دوربین یا عینک برجسته نما، برجسته بینی
معانی دیگر: برجسته نمایی، استرئوسکوپی
بررسی کلمه
مترادف ها
جهان نما (اسم)
orrery, stereoscope, stereoscopy
مبحث اشکال برجسته (اسم)
stereoscope, stereoscopy
دوربین یا عینک برجسته نما (اسم)
stereoscope, stereoscopy
برجسته بینی (اسم)
stereoscopy
تخصصی
[زمین شناسی] برجسته بینی
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
stereoscopy ( مهندسی نقشهبرداری )
واژه مصوب: برجستهنمایی
تعریف: دانش و فنّاوری ایجاد تصویر ذهنی سهبعدی بر پایۀ عکس های هم پوش از شیء یا بهرهگیری از قابلیت دستگاه بینایی انسان
واژه مصوب: برجستهنمایی
تعریف: دانش و فنّاوری ایجاد تصویر ذهنی سهبعدی بر پایۀ عکس های هم پوش از شیء یا بهرهگیری از قابلیت دستگاه بینایی انسان