2. He always plays his stereo with the bass turned right up.
[ترجمه گوگل]او همیشه استریوی خود را با باس به سمت بالا می نوازد [ترجمه ترگمان]اون همیشه آهنگ صداش رو با صدای بم درست می کنه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Your stereo is better than mine.
[ترجمه گوگل]استریوی شما بهتر از من است [ترجمه ترگمان]استریو تو از مال من بهتره [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We're being deafened by next door's stereo.
[ترجمه فاطیما دهقانی] آخرش با ( صدای ) پخش کننده موسیقیِ همسایه، کر می شیم.
|
[ترجمه گوگل]صدای پخش کننده ی همسایه ی ما ناشنوا می شود [ترجمه ترگمان]صدای استریو را کر می کنیم و کر می کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Who originated the concept of stereo sound?
[ترجمه گوگل]چه کسی مفهوم صدای استریو را ایجاد کرد؟ [ترجمه ترگمان]چه کسی مفهوم صدای استریو را منشا صدا درمی آورد؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The concert will be broadcast in stereo.
[ترجمه گوگل]این کنسرت به صورت استریو پخش خواهد شد [ترجمه ترگمان]این کنسرت در استریو پخش خواهد شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I've been looking for a new stereo system for my car, and this is just the job.
[ترجمه گوگل]من به دنبال یک سیستم استریو جدید برای ماشینم بودم و این فقط کار است [ترجمه ترگمان]من به دنبال یک سیستم استریو برای ماشینم بودم، و این فقط یک شغل بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The stereo is guaranteed against failure for a year.
[ترجمه گوگل]استریو در برابر خرابی به مدت یک سال ضمانت دارد [ترجمه ترگمان]این دستگاه به مدت یک سال در برابر شکست ضمانت شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Dance music blasted from the stereo.
[ترجمه گوگل]موسیقی رقص از استریو پخش شد [ترجمه ترگمان]موسیقی رقص از استریو منفجر شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Her stereo system reproduces every note perfectly.
[ترجمه گوگل]سیستم استریوی او هر نت را به خوبی بازتولید می کند [ترجمه ترگمان]دستگاه استریو همه چیز را به خوبی تولید می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Television sets and stereo sound sets are now in great demand.
[ترجمه گوگل]دستگاه های تلویزیون و دستگاه های صدای استریو اکنون تقاضای زیادی دارند [ترجمه ترگمان]مجموعه های تلویزیونی و دستگاه های صوتی استریو در حال حاضر تقاضای زیادی دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. His stereo is earthed.
[ترجمه گوگل]استریوی او ارت است [ترجمه ترگمان]استریو ارت شده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She had the stereo on at full blast.
[ترجمه گوگل]او استریو را به طور کامل روشن کرده بود [ترجمه ترگمان]ضبط the ضبط کرده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Cool summer dance sounds are drifting from the stereo indoors.
[ترجمه گوگل]صداهای خنک تابستانی رقص از استریو در داخل خانه پخش می شود [ترجمه ترگمان]صدای رقصی در هوای خنک تابستانی به گوش می رسد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. She had the car stereo on at full blast.
[ترجمه گوگل]او استریو ماشین را در حالت انفجار کامل روشن کرده بود [ترجمه ترگمان]ضبط ماشین ضبط کرده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
مخفف واژه های (اسم)
stereo
تخصصی
[برق و الکترونیک] استریو 1. واژه ای برای اشاره به دریافت یا بازسازی سه بعدی صدا، که با دو یا چند کانال صوتی استریو انجام می شود . آن را استریو فونیک نیز می نامند 2. stero sound system . - استریو - پیشوندی که نشان دهنده مشخصه سه بعدی است. [زمین شناسی] سه بعدی [ریاضیات] سه بعدی
انگلیسی به انگلیسی
• system which reproduces sound stereophonically; stereophonic sound; stereoscopic photography; stereoscopic photograph; stereotype, type of metal printing plate (printing) of or pertaining to stereophonic sound; of or pertaining to stereoscopic photography stereo is used to describe a record or a system of playing music in which the sound is directed through two different speakers. a stereo is a hi-fi or record player with two speakers; an informal use.
پیشنهاد کاربران
1. استریو 2. پخش صوت استریو 3. صفحه نواز استریو 4. استریویی. استریو مثال: I've been looking for a new stereo system for my car, and this is just the job. من در جستجوی یک سیستم پخش صوت استریوی جدید برای ماشینم بوده ام و این دقیقا همان چیزی است که می خواستم.