1. What I would impose on a stepson for is some Internet lessons.
[ترجمه گوگل]چیزی که من برای پسرخوانده ای تحمیل می کنم چند درس اینترنتی است
[ترجمه ترگمان]چیزی که من بر a تحمیل می کنم چند درس اینترنتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. As for Phaedra, her stepson Hippolytus took no notice of her; he never noticed women.
[ترجمه گوگل]در مورد فدرا، پسر خوانده اش هیپولیتوس هیچ توجهی به او نکرد او هرگز متوجه زنان نشد
[ترجمه ترگمان]اما در مورد Phaedra و stepson هیچ توجهی به او نداشت؛ هرگز متوجه زنان نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Accompanied by his wife and stepson, he headed south, leaving his mark as a burglar.
[ترجمه گوگل]او با همراهی همسر و پسرخوانده اش به سمت جنوب رفت و اثری از خود به عنوان یک سارق به جا گذاشت
[ترجمه ترگمان]در حالی که همسرش و نا پسریم را می دید، به طرف جنوب به طرف جنوب حرکت کرد و جای خود را به عنوان دزد تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A: No disrespect to your stepson, but I would leave well enough alone.
[ترجمه گوگل]پاسخ: بی احترامی به پسرخوانده ات نیست، اما به اندازه کافی تنها خواهم بود
[ترجمه ترگمان]بی احترامی به stepson نیست ولی من به اندازه کافی تنها میرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. My husband sometimes scolds my stepson but more often blames my son.
[ترجمه گوگل]شوهرم گاهی پسر خوانده ام را سرزنش می کند اما بیشتر اوقات پسرم را سرزنش می کند
[ترجمه ترگمان]شوهرم گاهی اوقات stepson رو سرزنش می کنه اما بیشتر پسرم رو سرزنش می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I told you - Barbara's stepson.
[ترجمه گوگل]بهت گفتم - پسرخوانده باربارا
[ترجمه ترگمان]بهت که گفتم، پسر خونده \"باربارا\" - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She made her stepson heir.
8. Her stepson Michael Sellers is a diabetic.
[ترجمه گوگل]پسرخوانده او مایکل سلرز یک دیابتی است
[ترجمه ترگمان]فرزند خوانده او، \"مایکل فروشندگان\"، دیابت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The stepson was one of nine young men who killed themselves on the reservation that year.
[ترجمه گوگل]پسر خوانده یکی از 9 مرد جوانی بود که در آن سال خود را در رزرواسیون کشتند
[ترجمه ترگمان]The یکی از نه جوان بود که در همان سال خود را در محوطه رزرو کشته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I've tried to love my stepson but I really resent him.
[ترجمه گوگل]من سعی کرده ام پسر خوانده ام را دوست داشته باشم اما واقعا از او رنجیده ام
[ترجمه ترگمان]سعی کردم stepson را دوست داشته باشم، اما واقعا از او نفرت داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Robert, my stepson, is not to be given his grandfather's inheritance until he is thirty.
[ترجمه گوگل]رابرت، پسرخوانده من، تا سی سالگی به او ارث پدربزرگش داده نمی شود
[ترجمه ترگمان]رابرت، نا stepson، تا سن سی سالگی حق ارث به پدربزرگش داده نمی شه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Justin, a cameraman, and his stepson, Tom.
[ترجمه گوگل]جاستین فیلمبردار و پسر خوانده اش تام
[ترجمه ترگمان]جاستین، یه فیلم بردار و stepson، تام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Derek said her stepson is a quadriplegic.
[ترجمه گوگل]درک گفت پسر خوانده اش چهار پلژی است
[ترجمه ترگمان]درک گفته بود که stepson داره از دست میره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I would not impose thusly on a stepson if I were you.
[ترجمه گوگل]من اگر جای شما بودم اینطور به پسرخوانده تحمیل نمی کردم
[ترجمه ترگمان]اگه جای تو بودم، خیلی بهم می گفتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. His stepson is still very distant towards him.
[ترجمه گوگل]پسر خوانده اش هنوز خیلی از او دور است
[ترجمه ترگمان]stepson هنوز به او نزدیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید