1. Stepping forward can't finish the distance while going backwards can't get rid of the memory.
[ترجمه گوگل]گام به جلو نمی تواند مسافت را تمام کند در حالی که به عقب نمی تواند حافظه را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]قدمی به جلو بر می دارم و نمی توانم راه را به پایان برسانم، در حالی که به عقب می روم و از شر این خاطره خلاص نمی شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قدمی به جلو بر می دارم و نمی توانم راه را به پایان برسانم، در حالی که به عقب می روم و از شر این خاطره خلاص نمی شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Many students now see university as a stepping stone to a good job.
[ترجمه گوگل]اکنون بسیاری از دانشجویان دانشگاه را پله ای برای رسیدن به یک شغل خوب می دانند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از دانش آموزان در حال حاضر دانشگاه را به عنوان یک گام گذاشتن بر روی یک شغل خوب می دانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از دانش آموزان در حال حاضر دانشگاه را به عنوان یک گام گذاشتن بر روی یک شغل خوب می دانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We wandered along the shore, stepping over the flotsam that had washed up in the night.
[ترجمه گوگل]ما در امتداد ساحل پرسه زدیم، از روی فلوتسام که در شب آب شده بود، قدم گذاشتیم
[ترجمه ترگمان]در طول ساحل سرگردان بودیم و از over که در شب شسته بود، قدم می زدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در طول ساحل سرگردان بودیم و از over که در شب شسته بود، قدم می زدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Visiting her house was like stepping back in time/stepping back 50 years.
[ترجمه گوگل]بازدید از خانه او مانند قدم گذاشتن در زمان به عقب / 50 سال به عقب بود
[ترجمه ترگمان]ملاقات به خانه او مثل قدم برداشتن در زمان بود و پنجاه سال به عقب می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ملاقات به خانه او مثل قدم برداشتن در زمان بود و پنجاه سال به عقب می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I apologized to her for stepping on her foot.
[ترجمه گوگل]از او عذرخواهی کردم که پا به پایش گذاشتم
[ترجمه ترگمان]از او معذرت خواستم که پایش را روی پای او گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از او معذرت خواستم که پایش را روی پای او گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He safely negotiated the slippery stepping - stones.
[ترجمه گوگل]او با خیال راحت روی سنگ های لغزنده مذاکره کرد
[ترجمه ترگمان]او با خیال راحت با سنگ های لغزنده برخورد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با خیال راحت با سنگ های لغزنده برخورد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He hesitated before stepping across the threshold.
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه از آستانه عبور کند تردید کرد
[ترجمه ترگمان]پیش از آن که از آستانه در بگذرد، تردید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پیش از آن که از آستانه در بگذرد، تردید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The doctor has said that I can start stepping down my medication in a few days' time.
[ترجمه گوگل]دکتر گفته است که تا چند روز دیگر می توانم داروهایم را کنار بگذارم
[ترجمه ترگمان]دکتر گفته است که من می توانم ظرف چند روز داروهای خود را کم کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دکتر گفته است که من می توانم ظرف چند روز داروهای خود را کم کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The union is considering stepping up its industrial action.
[ترجمه گوگل]اتحادیه در حال بررسی افزایش فعالیت های صنعتی خود است
[ترجمه ترگمان]اتحاد با توجه به قدم زدن به یک حرکت صنعتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اتحاد با توجه به قدم زدن به یک حرکت صنعتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The police are stepping up their efforts to fight crime.
[ترجمه گوگل]پلیس تلاش های خود را برای مبارزه با جرم افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]پلیس تلاش های خود برای مبارزه با جرم را افزایش داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پلیس تلاش های خود برای مبارزه با جرم را افزایش داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. They knew they were stepping out on each other.
[ترجمه گوگل]آنها میدانستند که دارند به همدیگر حمله میکنند
[ترجمه ترگمان]آن ها می دانستند که آن ها از یکدیگر جدا شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها می دانستند که آن ها از یکدیگر جدا شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I'm not worried about stepping on anybody's toes.
[ترجمه گوگل]من نگران پا گذاشتن روی انگشتان کسی نیستم
[ترجمه ترگمان]من نگران قدم زدن به پای هرکسی نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من نگران قدم زدن به پای هرکسی نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This device is used for stepping down the voltage.
[ترجمه گوگل]این دستگاه برای پایین آوردن ولتاژ استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]این وسیله برای پایین رفتن ولتاژ استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این وسیله برای پایین رفتن ولتاژ استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I see this job just as a stepping stone to better things.
[ترجمه گوگل]من این شغل را به عنوان یک پله برای چیزهای بهتر می بینم
[ترجمه ترگمان]من این شغل رو به عنوان یه سنگ در حال قدم زدن به چیزای بهتر می بینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من این شغل رو به عنوان یه سنگ در حال قدم زدن به چیزای بهتر می بینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The course will be a stepping stone to another career.
[ترجمه گوگل]این دوره پله ای برای یک حرفه دیگر خواهد بود
[ترجمه ترگمان]این دوره سنگی است که به حرفه دیگری تبدیل خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این دوره سنگی است که به حرفه دیگری تبدیل خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید