step on the gas


(خودمانی) گاز دادن، پا روی گاز گذاشتن

جمله های نمونه

1. She stepped on the gas but the car didn't budge.
[ترجمه گوگل]پا روی گاز گذاشت اما ماشین تکان نخورد
[ترجمه ترگمان]او روی گاز گذاشت ولی ماشین از جایش تکان نخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Step on the gas, we're late.
[ترجمه گوگل]بنزین بزن، دیر شدیم
[ترجمه ترگمان] گاز بده، دیرمون شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We stepped on the gas and sped away.
[ترجمه گوگل]روی گاز گذاشتیم و با سرعت دور شدیم
[ترجمه ترگمان]پدال گاز را فشار دادیم و با سرعت از آنجا دور شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A movement toward the driver halted as he stepped on the gas, forcing the woman to jump out of his way.
[ترجمه گوگل]حرکت به سمت راننده با پا گذاشتن روی گاز متوقف شد و زن مجبور شد از سر راهش بپرد
[ترجمه ترگمان]یک حرکت به سمت راننده متوقف شد، همان طور که پا روی گاز گذاشت ایستاد و زن را مجبور کرد که از مسیرش خارج شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He stepped on the gas suddenly.
[ترجمه گوگل]ناگهان پا روی گاز گذاشت
[ترجمه ترگمان]ناگهان گاز گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Miguel stepped on the gas, roaring past all of them with a gust of dirt.
[ترجمه گوگل]میگل پا روی گاز گذاشت و با غرش خاک از کنار همه آنها غرش کرد
[ترجمه ترگمان]میگوئل داخل گاز شد و با یک مشت گرد و خاک آن ها را از کنار آن ها رد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Then he stepped on the gas and sped away from him.
[ترجمه گوگل]سپس پا روی گاز گذاشت و با سرعت از او دور شد
[ترجمه ترگمان]سپس پدال گاز را فشار داد و با سرعت از او دور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Miguel stepped on the gas and grinned.
[ترجمه گوگل]میگل پا روی گاز گذاشت و پوزخندی زد
[ترجمه ترگمان]میگوئل پدال گاز را فشار داد و لبخند زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. According to his lawyer, Brooks claims he heard some one utter the N-word, so he stepped on the gas.
[ترجمه گوگل]به گفته وکیلش، بروکس ادعا می کند که شنیده است که برخی کلمه N را بیان می کنند، بنابراین او روی گاز پا گذاشته است
[ترجمه ترگمان]با توجه به وکیلش، بروکس ادعا می کنه که یه سری کلمه \"ن\" رو شنیده، واسه همین پاش رو گذاشت روی گاز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The driver stepped on the gas and tried to escape.
[ترجمه گوگل]راننده پا روی گاز گذاشت و سعی کرد فرار کند
[ترجمه ترگمان]راننده روی گاز قدم گذاشت و سعی کرد فرار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A car honked behind him, and Miguel gratefully stepped on the gas.
[ترجمه گوگل]ماشینی پشت سرش بوق زد و میگل با قدردانی پا روی گاز گذاشت
[ترجمه ترگمان]اتومبیلی پشت سر او بوق زد، و میگوئل با خوشحالی روی گاز قدم گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They may step on the gas when it's time to stop the car.
[ترجمه گوگل]ممکن است وقتی زمان توقف خودرو فرا می رسد، روی گاز پا بگذارند
[ترجمه ترگمان]ممکن است زمانی که زمان توقف اتومبیل فرا می رسد، روی گاز گام بردارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Step on the gas or we'll be late.
[ترجمه گوگل]پا روی گاز بگذار وگرنه دیر میرسیم
[ترجمه ترگمان]بیاین بنزین بزنیم وگرنه دیر می رسیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Elevate to new height, step on the gas and accelerate, Imma need two mics.
[ترجمه گوگل]به ارتفاع جدید بروید، روی گاز بگذارید و شتاب بگیرید، Imma به دو میکروفون نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]Elevate به ارتفاع جدید، قدم بر روی گاز و شتاب گرفتن، Imma به دو میکروفون نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Can you step on the gas?
[ترجمه گوگل]می توانی پا روی گاز بگذاری؟
[ترجمه ترگمان]میشه روی گاز وایسی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• increase the velocity; act rapidly

پیشنهاد کاربران

بپرس