stenography

/stəˈnɒɡrəfi//stəˈnɒɡrəfi/

معنی: مختصر نویسی، تند نویسی، کوتاه نویسی
معانی دیگر: شرت هند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: stenographic (adj.), stenographically (adv.)
• : تعریف: the technique or process of writing, esp. taking dictation or recording a proceeding in shorthand.

جمله های نمونه

1. Stenography is no longer a marketable skill.
[ترجمه گوگل]تنگی نگاری دیگر یک مهارت قابل فروش نیست
[ترجمه ترگمان]stenography دیگه مهارت خاصی نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This job necessitated a knowledge of stenography and typewriting, which she soon acquired.
[ترجمه گوگل]این شغل مستلزم دانش تنگ نگاری و ماشین نویسی بود که به زودی به آن دست یافت
[ترجمه ترگمان]این کار مستلزم کمی استراحت و ماشین نویسی بود، که به زودی به آن دست یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. An important topic of stenography is, without question, how to enhance stego image quality and increase capacity.
[ترجمه گوگل]موضوع مهم تنگ نگاری، بدون تردید، چگونگی افزایش کیفیت تصویر استگو و افزایش ظرفیت است
[ترجمه ترگمان]یک موضوع مهم of، بدون سوال، چگونگی افزایش کیفیت تصویر stego و افزایش ظرفیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Please give me information on their shorthand, stenography, and typing abilities.
[ترجمه گوگل]لطفا اطلاعاتی در مورد توانایی های کوتاه نویسی، تنگ نویسی و تایپ آنها به من بدهید
[ترجمه ترگمان]لطفا به من اطلاعاتی درباره shorthand، stenography، و توانایی های تایپ بدهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. However, the training content of Yawei Stenography changes with the social situation changing.
[ترجمه گوگل]با این حال، محتوای آموزشی Yawei Stenography با تغییر وضعیت اجتماعی تغییر می کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، محتوای آموزشی Yawei stenography با تغییر وضعیت اجتماعی تغییر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. With stenography, you try to hide the fact that communication is going on at all.
[ترجمه گوگل]با تنگ نگاری، شما سعی می کنید این واقعیت را پنهان کنید که اصلاً ارتباط برقرار است
[ترجمه ترگمان]با stenography، شما سعی دارید این واقعیت را پنهان کنید که ارتباط در حال انجام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Having seen the vast employment prospects of the Stenography, the vocational colleges have opened Yawei Stenography Skills courses.
[ترجمه گوگل]کالج‌های حرفه‌ای با مشاهده چشم‌اندازهای شغلی گسترده استنوگرافی، دوره‌های مهارت‌های استنوگرافی Yawei را افتتاح کرده‌اند
[ترجمه ترگمان]دانشکده های حرفه ای و حرفه ای پس از این که چشم اندازه ای وسیع استخدام کنندگان را دیده اند، دوره های مهارت های stenography را افتتاح کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Tang said when he invented Yawei shorthand in the 1930s, he hoped "stenography would someday become a booming industry in China".
[ترجمه گوگل]تانگ گفت وقتی در دهه 1930 کوتاه نویسی Yawei را اختراع کرد، امیدوار بود "تنوگرافی روزی به یک صنعت پررونق در چین تبدیل شود"
[ترجمه ترگمان]تانگ در دهه ۱۹۳۰ گفت که امیدوار است \"stenography روزی تبدیل به یک صنعت پررونق در چین شود\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Nearly 80 years later, Tang said he shares the same dream because "stenography still plays a key role in recording history".
[ترجمه گوگل]نزدیک به 80 سال بعد، تانگ گفت که او هم همین رویا را دارد زیرا "تنوگرافی هنوز نقش کلیدی در ثبت تاریخ دارد"
[ترجمه ترگمان]نزدیک به ۸۰ سال بعد، تانگ گفت که او نیز همان رویا را دارد، زیرا \"stenography هنوز نقشی کلیدی در ثبت تاریخ ایفا می کند\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Stenography is an essential part of secretarial work.
[ترجمه گوگل]استنوگرافی بخش اساسی کار منشی است
[ترجمه ترگمان]stenography بخش مهمی از کار منشیگری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Throughout his entire life, Dr. Gutzler had maintained close ties with stenography .
[ترجمه گوگل]دکتر گاتزلر در تمام طول زندگی‌اش با تنگ‌نگاری ارتباط نزدیکی داشت
[ترجمه ترگمان]دکتر Gutzler سراسر زندگی خود را با کوتاه سازی حفظ کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I've taken such courses as secretarial principles, office ad-ministration, business English, public relations, etiquette, psychology, computer programming, typing, stenography, and file-keeping.
[ترجمه گوگل]من دوره هایی مانند اصول منشی، مدیریت اداری، انگلیسی تجاری، روابط عمومی، آداب معاشرت، روانشناسی، برنامه نویسی کامپیوتر، تایپ، تنگ نگاری و نگهداری پرونده را گذرانده ام
[ترجمه ترگمان]من این درس ها را به عنوان اصول دبیرخانه، تبلیغ بازرگانی، انگلیسی تجاری، روابط عمومی، آداب و رسوم، روانشناسی، برنامه نویسی کامپیوتر، تایپ، stenography و نگهداری فایل اجرا کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Both failures demonstrated that all-too-common activity that constitutes much of modern reporting: stenography for the powers that be.
[ترجمه گوگل]هر دو شکست نشان داد که فعالیت بسیار رایجی که بیشتر گزارش‌های مدرن را تشکیل می‌دهد: تنگ‌نگاری برای قدرت‌ها
[ترجمه ترگمان]هر دو شکست ها نشان دادند که تمام فعالیت های مشترک - که بسیاری از گزارش های مدرن را تشکیل می دهند: stenography برای قدرت هایی که وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. During her stay in our firm, she did the work of typist, bookkeeping, and stenography and proved herself highly satisfactory and trustworthy.
[ترجمه گوگل]در طول اقامتش در شرکت ما، کار تایپیست، حسابداری، و تنگ نگاری را انجام داد و ثابت کرد که بسیار رضایت بخش و قابل اعتماد است
[ترجمه ترگمان]او در مدت اقامت خود در شرکت ما کار ماشین نویسی، دفترداری، و stenography را انجام داد و خود را بسیار رضایت بخش و قابل اعتماد نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She knew no more shorthand than if she had been a graduate in stenography just let slip upon the world by a business college.
[ترجمه گوگل]او کوتاه‌نویسی بیشتر از این نمی‌دانست که اگر فارغ‌التحصیل در رشته تنگ‌نگاری بوده باشد، یک کالج بازرگانی اجازه می‌دهد دنیا را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]او بیش از این knew بود که اگر در stenography فارغ التحصیل شده بود در یک دانشگاه بازرگانی به دنیا برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مختصر نویسی (اسم)
shorthand, stenography

تند نویسی (اسم)
shorthand, stenography

کوتاه نویسی (اسم)
stenography

انگلیسی به انگلیسی

• art of writing in shorthand; material that has been written in shorthand

پیشنهاد کاربران

Stenography is the practice of writing in shorthand, a method of rapid writing by using symbols or abbreviations to represent words and phrases. It is often used to transcribe speech quickly.
استنوگرافی به تمرین نوشتن به صورت مختصر اشاره دارد، روشی از نوشتن سریع با استفاده از نمادها یا اختصارات برای نمایش کلمات و عبارات.
...
[مشاهده متن کامل]

این روش اغلب برای نسخه برداری سریع از گفتار استفاده می شود.
می تواند به هر شکل سریع یا مختصر ارتباط اشاره داشته باشد.
مترادف: Shorthand, tachygraphy, transcription, speedwriting
متضاد: Longhand, full writing, detailed writing
مثال؛
The court stenographer used stenography to record the proceedings accurately.
Stenography was essential for taking notes quickly during the lecture.
She learned stenography to become a more efficient secretary.

بپرس