stem cell

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: stem-cell (adj.)
• : تعریف: a type of undifferentiated cell found in embryos or bodies of multicellular organisms, which reproduces by division and has the potential to become a specialized cell, such as a brain, muscle, blood, or bone cell.

جمله های نمونه

1. Some scientists believe stem cell research may provide a better solution.
[ترجمه گوگل]برخی از دانشمندان معتقدند تحقیقات سلول های بنیادی ممکن است راه حل بهتری ارائه دهد
[ترجمه ترگمان]برخی دانشمندان بر این باورند که تحقیقات سلول بنیادی ممکن است راه حل بهتری فراهم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. On this occasion it is stem cell research.
[ترجمه گوگل]به همین مناسبت تحقیق در مورد سلول های بنیادی است
[ترجمه ترگمان]در این مورد پژوهش سلول بنیادی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. As the cells proceed from the stem cell to the various mature blood cell types they divide many times.
[ترجمه گوگل]همانطور که سلول ها از سلول های بنیادی به انواع مختلف سلول های خونی بالغ می روند، چندین بار تقسیم می شوند
[ترجمه ترگمان]وقتی سلول ها از سلول بنیادی به انواع مختلف سلول های خونی بالغ ادامه می دهند، بارها تقسیم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Transplantation ; Apheresis ; Stem Cell ; High-Dose Chemotherapy ; Nursing Care ; Life ; Quality.
[ترجمه گوگل]پیوند؛ آفرزیس سلول های بنیادی؛ شیمی درمانی با دوز بالا؛ مراقبت های پرستاری ؛ زندگی؛ کیفیت
[ترجمه ترگمان]Transplantation؛ سلول بنیادی؛ شیمی درمانی با دوز، مراقبت پرستاری؛ زندگی؛ کیفیت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. What is the Stem Cell Theory of Renewal?
[ترجمه گوگل]نظریه تجدید سلول های بنیادی چیست؟
[ترجمه ترگمان]نظریه سلول بنیادی برای نوسازی چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They can, however, generate "uniparental" embryonic stem cell lines. Uniparental embryos with two maternal sets of chromosomes are known as parthenogenetic.
[ترجمه گوگل]با این حال، آنها می‌توانند رده‌های سلول‌های بنیادی جنینی «تک‌والدین» را تولید کنند جنین های تک والدینی با دو مجموعه کروموزوم مادری به عنوان پارتنوژنتیک شناخته می شوند
[ترجمه ترگمان]با این حال، آن ها می توانند خطوط سلول بنیادی جنینی \"uniparental\" را تولید کنند جنین های uniparental با دو مجموعه از کروموزوم ها به نام parthenogenetic شناخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. One of the most important issues in stem cell biology is understanding the mechanisms that regulate self-renewal .
[ترجمه گوگل]یکی از مهم ترین مسائل در زیست شناسی سلول های بنیادی، درک مکانیسم هایی است که خود نوسازی را تنظیم می کند
[ترجمه ترگمان]یکی از مهم ترین موضوعات در زیست شناسی سلول بنیادی، درک مکانیسم های تنظیم خودکار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Compared to xenogenic hematopoietic stem cell transplantation, autogenetic transplantation is more favourable in clinical application.
[ترجمه گوگل]در مقایسه با پیوند سلول های بنیادی خونساز خارجی، پیوند اتوژنتیک در کاربرد بالینی مطلوب تر است
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با پیوند سلول بنیادی خون ساز xenogenic، پیوند autogenetic در کاربردهای بالینی مطلوب تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Poor Peripheral Blood Stem Cell Mobilization or Poor Harvest?
[ترجمه گوگل]بسیج ضعیف سلول های بنیادی خون محیطی یا برداشت ضعیف؟
[ترجمه ترگمان]تجهیز سلول بنیادی خون محیطی و یا برداشت ضعیف؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. OBJECTIVE: To explore effects of muscle-derived stem cell transplantation on denervated gastrocnemius atrophy.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثرات پیوند سلول های بنیادی مشتق از عضله بر آتروفی گاستروکنمیوس عصب کشی شده
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE: برای بررسی اثرات پیوند سلول بنیادی مشتق شده از ماهیچه در atrophy gastrocnemius gastrocnemius
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The study will compare the benefits of the stem cell transplant with giving patients just monthly doses, but high ones, of Cytoxan.
[ترجمه گوگل]این مطالعه مزایای پیوند سلول های بنیادی را با دادن دوزهای ماهیانه به بیماران، اما دوزهای بالا، سیتوکسان مقایسه می کند
[ترجمه ترگمان]این مطالعه مزایای پیوند سلول بنیادی با دادن دوزهای ماهیانه بیماران به بیماران را مقایسه خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The research development of DC in allogeneic hematopoietic stem cell transplantation was reviewed in this article.
[ترجمه گوگل]توسعه تحقیقاتی DC در پیوند سلول های بنیادی خونساز آلوژنیک در این مقاله بررسی شد
[ترجمه ترگمان]توسعه تحقیقاتی DC در پیوند سلول بنیادی خونساز allogeneic در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Further studies are directed towards the understanding of the role which the stem cell control factor DIA/LIF plays in the normal embryo.
[ترجمه گوگل]مطالعات بیشتر به سمت درک نقشی است که فاکتور کنترل سلول های بنیادی DIA/LIF در جنین طبیعی ایفا می کند
[ترجمه ترگمان]مطالعات بیشتر به سمت درک نقشی که عامل کنترل سلول بنیادی در جنین نرمال بازی می کند، هدایت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. All the cells in the blood come, remarkably, from just one special progenitor cell - the multipotential stem cell.
[ترجمه گوگل]تمام سلول‌های خون، به‌طور قابل‌توجهی، فقط از یک سلول پیش‌ساز خاص - سلول بنیادی چند پتانسیل - می‌آیند
[ترجمه ترگمان]همه سلول های موجود در خون، از تنها سلول بنیادی مخصوص سلول بنیادی جنینی، به طور قابل ملاحظه ای رشد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

مثال:
In various scientific and research departments — such as in the nuclear sector, in the nanotechnology sector, in stem cell sector, and in various other departments that are an important part of global scientific and research areas — we've benefitted from the potential of these young people and made progress.
...
[مشاهده متن کامل]

در بخشهای علمی و تحقیقاتی گوناگون همچون بخش هسته ای، در بخش فناوری نانو، در بخش �سلولهای بنیادی�، و در بخشهای گوناگون دیگری که بخش مهمی از حوزه های علمی و تحقیقاتی جهانی هستند ما از ظرفیت این افراد جوان استفاده کرده ایم و پیشرفت کردیم.

stem cell ( ژن شناسی و زیست فنّاوری )
واژه مصوب: یاختة بنیادی
تعریف: هریک از یاخته هایی که برای خودزایش و تولید یاخته های متمایز از انواع دیگر یاخته توانایی نامحدود دارد
Stem cell research offers real promise for the treatment of currently incurable diseases
تحقیق روی سلول ( های ) بنیاد امید واقعی عرضه/پیشکش می کنه واسه درمان بیماری هایی که در حال حاضر غیر قابل درمان هستن
سلول بنیادی

سلول بنیادی
بُن یاخته

بپرس