stele

/ˈstiːli//ˈstiːli/

معنی: دستگیره، ستون سنگی یادبود، یاد بود یالوح سنگی، استوانه اوندی
معانی دیگر: (صفحه یا ستون سنگی که به طور عمود در زمین کار می گذارند و روی آن نوشته یا تصویر است) سنگ قبر، سنگ کیلومتر نما، پلمه، لوحه ی راست، ستونچه، (معماری) بخشی از دیوار که چیزی روی آن حک یا نوشته شده است، stela ستون سنگی یادبود

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: stelai, steles
مشتقات: stelar (adj.)
(1) تعریف: an upright stone slab or pillar bearing an inscription or design that is used as a monument, marker, or the like.

(2) تعریف: a surface on the face of a rock or building that is prepared to receive an inscription or design.

(3) تعریف: the central core of vascular tissue in plant stems and roots.

جمله های نمونه

1. A stele from Beaune museum shows him as the three-headed central figure of a triad of naked seated gods.
[ترجمه گوگل]مجسمه‌ای از موزه بوون او را به‌عنوان شخصیت مرکزی سه سر سه‌گانه خدایان برهنه نشسته نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]یک stele از موزه Beaune به او نشان می دهد که او به عنوان سه گروه در مرکز اصلی یک مشت خدایان لخت نشسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This type of stele was present in the earliest known vascular plants, such as Rhynia.
[ترجمه گوگل]این نوع استل در اولین گیاهان آوندی شناخته شده مانند رینیا وجود داشت
[ترجمه ترگمان]این نوع از ستون فقرات در اولین کارخانه های شناخته شده آوندی مانند Rhynia وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A stele that has a solid core of vascular tissue.
[ترجمه گوگل]ستونی که دارای یک هسته جامد از بافت عروقی است
[ترجمه ترگمان]ستون سنگی ستون سنگی که هسته محکمی از بافت آوندی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Results The secondary structure of the roots of Taxus chinensis var. mairei consisted of the periderm and vascular cylinder(stele). Axial and radial systems formed the secondary xylem of the roots.
[ترجمه گوگل]نتایج ساختار ثانویه ریشه Taxus chinensis var mairei شامل پریدرم و استوانه عروقی (استل) بود سیستم های محوری و شعاعی آوند چوبی ثانویه ریشه ها را تشکیل می دادند
[ترجمه ترگمان]نتایج ساختار دوم ریشه های of chinensis var mairei شامل سیلندر آوندی و آوندی (stele)می باشد Axial و سیستم های شعاعی بافت چوبی ثانویه ریشه ها را تشکیل دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. That black stele let me be shocked!
[ترجمه گوگل]آن ستون سیاه اجازه داد شوکه شوم!
[ترجمه ترگمان]این stele سیاه مرا شوکه کرد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The pith of this stemlike stele appears rather strongly like collenchyma tissue.
[ترجمه گوگل]مغز این ستون ساقه مانند به شدت شبیه بافت کلنشیمی به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]عمق مغز این ستون سنگی به شدت شبیه بافت collenchyma به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This is apparently the reliquary referenced by the stele .
[ترجمه گوگل]ظاهراً این یادگاری است که استل به آن اشاره کرده است
[ترجمه ترگمان]این ظاهرا the است که در ستون سنگی stele قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Renovate the historic building and the celebrity stele inscription . Construct reception and service facilities.
[ترجمه گوگل]بنای تاریخی و کتیبه استیل مشاهیر را بازسازی کنید تأسیسات پذیرش و خدمات را بسازید
[ترجمه ترگمان]به ساختمان تاریخی و کتیبه معروف لوحه سنگی اشاره کرد پذیرش و امکانات خدماتی ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Results The secondary structure of the roots of Taxus chinensis var. mairei consisted of the periderm and vascular cylinder (stele).
[ترجمه گوگل]نتایج ساختار ثانویه ریشه Taxus chinensis var mairei شامل پریدرم و استوانه عروقی (استل) بود
[ترجمه ترگمان]نتایج ساختار دوم ریشه های of chinensis var mairei شامل سیلندر آوندی و آوندی (stele)می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The stele records the reasons why Abbot Faxian built the pagoda.
[ترجمه گوگل]این استیل دلایل ساخت بتکده را ابوت فاکسیان ثبت کرده است
[ترجمه ترگمان]ستون سنگی reasons دلایلی را ثبت می کند که چرا ابوت آباد the را ساخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Many temples on the mountain, stele, Qulang Pavilion, shade trees.
[ترجمه گوگل]معابد زیادی روی کوه، استیل، غرفه کولنگ، سایه درختان
[ترجمه ترگمان]بسیاری از معابد روی کوه، ستون سنگی Qulang، درخت های سایه دار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Stele The vascular tissue and associated parenchyma tissue and (if present) the surrounding pericycle and endodermis of a stem or root.
[ترجمه گوگل]Stele بافت آوندی و بافت پارانشیم مرتبط و (در صورت وجود) دور چرخه اطراف و اندودرم ساقه یا ریشه
[ترجمه ترگمان]بافت آوندی و بافت parenchyma مرتبط و (در صورت وجود)the اطراف ساقه یا ریشه را تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Now left the Northern Wei Dynasty Stele, with a very high artistic value and historical value, is a rare art of calligraphy art.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر استیل سلسله وی شمالی باقی مانده است، با ارزش هنری بسیار بالا و ارزش تاریخی، هنر نادری از هنر خوشنویسی است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، دودمان وی \"وی\"، که دارای ارزش هنری بسیار بالا و ارزش تاریخی بسیار بالا می باشد، هنر خوشنویسی هنر خوشنویسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The tissues of the stele and cortex are derived from the corpus.
[ترجمه گوگل]بافت‌های استل و قشر از بدن مشتق شده‌اند
[ترجمه ترگمان]بافت ستون سنگی و cortex از پیکره زبانی مشتق شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دستگیره (اسم)
catch, belay, knob, stele, handhold, handgrip, maulstick, stela

ستون سنگی یادبود (اسم)
stele, stela

یاد بود یالوح سنگی (اسم)
stele, stela

استوانه اوندی (اسم)
stele, stela

انگلیسی به انگلیسی

• upright pillar with an inscription or design (used as a monument or marker)

پیشنهاد کاربران

سنگ نوشته
stele ( باستان‏شناسی )
واژه مصوب: ایستاسنگ
تعریف: یادمانی سنگی یا به ندرت چوبی، به صورت ایستاده ، که اغلب بر روی آن نقش یا نوشته وجود دارد

بپرس