steerage

/ˈstɪərɪdʒ//ˈstɪərɪdʒ/

معنی: راهنمایی، اداره، تربیت، هدایت، سکان
معانی دیگر: (کشتی و غیره) هدایت، رانندگی، هدایت پذیری کشتی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the part of a passenger ship containing the cheapest cabins.

جمله های نمونه

1. The ship went with easy steerage.
[ترجمه گوگل]کشتی با فرمان آسان حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]کشتی با سفر راحت پیش می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Those in steerage tend to be forgotten, said Whitcomb, as do most people without money in the Edwardian era.
[ترجمه گوگل]به گفته ویتکامب، کسانی که در فرمانروایی هستند، فراموش می شوند، همانطور که اکثر افراد بدون پول در دوره ادواردیان
[ترجمه ترگمان]Whitcomb گفت: آن هایی که در steerage زندگی می کنند دوست دارند فراموش شوند، همان طور که بیشتر مردم بدون پول در دوران Edwardian کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The impoverished crossed in steerage for fifty dollars; the prosperous strolled first-class decks and drank champagne at captains' tables.
[ترجمه گوگل]فقیرها برای پنجاه دلار عبور کردند مرفه‌ها در عرشه‌های درجه یک قدم می‌زدند و سر میز کاپیتان‌ها شامپاین می‌نوشیدند
[ترجمه ترگمان]فقر پنجاه دلار در آنجا به سر برد؛ موفق شدم عرشه درجه یک طبقه اول را پیدا کنم و شامپاین را سر میزه ای ناخدا بخورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. With just enough power to give Joanna steerage way I felt my way slowly upstream.
[ترجمه گوگل]با قدرت کافی برای هدایت جوآنا به آرامی مسیرم را به سمت بالادست حس کردم
[ترجمه ترگمان]با وجود اینکه قدرت کافی برای تسلیم شدن به جوانا داشته باشم، به آرامی راه را به طرف بالای رودخانه احساس کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Passengers traveling in the steerage paid the lowest fares.
[ترجمه گوگل]مسافرانی که با رانندگان سفر می کردند کمترین کرایه را پرداخت می کردند
[ترجمه ترگمان]مسافرانی که در steerage سفر می کنند کم ترین هزینه را پرداخت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They would have to steerage on the ship, but it was only three days after all.
[ترجمه گوگل]آنها باید در کشتی هدایت می شدند، اما تنها سه روز بود
[ترجمه ترگمان]آن ها مجبور بودند با کشتی سفر کنند، اما فقط سه روز طول کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He was re - elected for his miraculous steerage of the country through an economic disaster.
[ترجمه گوگل]او به دلیل هدایت معجزه آسای کشور از طریق یک فاجعه اقتصادی دوباره انتخاب شد
[ترجمه ترگمان]او دوباره برای نجات miraculous از کشور از طریق یک فاجعه اقتصادی انتخاب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He is re - elected for his miraculous steerage of the country through an economic disaster.
[ترجمه گوگل]او به دلیل هدایت معجزه آسای کشور از طریق یک فاجعه اقتصادی دوباره انتخاب شد
[ترجمه ترگمان]او دوباره برای نجات miraculous از کشور از طریق یک فاجعه اقتصادی انتخاب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They go steerage on the ship, but it was only three days after all.
[ترجمه گوگل]آنها سوار کشتی می شوند، اما فقط سه روز بود
[ترجمه ترگمان]آن ها با کشتی سفر می کردند، اما فقط سه روز طول کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Yvonne Flatman had been designated the role of temporary helmsman and declared, cheerfully, that she had virtually no steerage way.
[ترجمه گوگل]ایوان فلتمن به عنوان سکاندار موقت تعیین شده بود و با خوشحالی اعلام کرد که عملاً هیچ راه هدایتی ندارد
[ترجمه ترگمان]ایوان Flatman نقش سکانبان موقتی را تعیین کرده و با خوشحالی اعلام کرده بود که او هیچ راهی را پیدا نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It would not be safe to have you going to and fro between the steerage and our quarters.
[ترجمه گوگل]این نمی تواند امن باشد که شما بین هدایت و محله ما به این طرف و آن طرف بروید
[ترجمه ترگمان]جای امن نیست که بین خود و مقر ما به این سو و آن سو بروی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The colours on the sea grew flat, flatly reflected flesh secretly seen at night down in the steerage.
[ترجمه گوگل]رنگ‌ها روی دریا صاف می‌شدند، گوشتی که به‌طور مسطح منعکس می‌شد که شب‌ها به‌طور مخفیانه در پایین فرمان دیده می‌شد
[ترجمه ترگمان]رنگ های دریایی روی دریا صاف و مسطح بود و در آن شب در آنجا گوشت و گوشت در آن دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The lower deck, shining clean now, was thronged with steerage passengers.
[ترجمه گوگل]عرشه پایینی که اکنون تمیز می‌درخشید، مملو از مسافران هدایت‌کننده بود
[ترجمه ترگمان]عرشه زیرین، که اکنون تمیز بود، پر از مسافرین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But the captain has informed me that there is a case of smallpox in the steerage.
[ترجمه گوگل]اما ناخدا به من خبر داده است که یک مورد آبله در فرمان وجود دارد
[ترجمه ترگمان]اما ناخدا به من اطلاع داده که در آنجا یک مورد آبله وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

راهنمایی (اسم)
orientation, lead, aim, instruction, admonition, guidance, leadership, steerage, leading

اداره (اسم)
office, operation, steerage, handling, ministration, helm, bureau, management

تربیت (اسم)
manner, steerage, cultivation, civility, nurture, upbringing, pedagogy, gentry, gentrice, pedagogics

هدایت (اسم)
direction, lead, guidance, steerage, leading, conductance, conduction

سکان (اسم)
steerage, helm, rudder

انگلیسی به انگلیسی

• act of steering; third-class passenger section of a ship

پیشنهاد کاربران

قسمتی از کشتی در گذشته که مسافرانی که بلیط ارزان قیمت داشتند در آن جا اقامت میکردند

بپرس