steeply


بطور سراشیب یا سرازیر

جمله های نمونه

1. hills rising steeply
تپه هایی که شیب تند داشتند

2. the ship's deck is quite steeply cambered at this point
عرشه ی کشتی در اینجا دارای شیب زیادی به سوی طرفین است.

3. The path began to climb quite steeply.
[ترجمه گوگل]مسیر با شیب زیاد شروع به بالا رفتن کرد
[ترجمه ترگمان]مسیر شروع به بالا رفتن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The stands at the sports ground rake steeply.
[ترجمه گوگل]غرفه ها در زمین ورزشی با شیب تند
[ترجمه ترگمان]جایگاه تماشاچیان در زمین ورزشی با شیبی تند بالا می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A narrow track wound steeply up through dense forest.
[ترجمه گوگل]مسیر باریکی که به شدت از میان جنگل انبوه پیچید
[ترجمه ترگمان]یک جاده باریک و باریک با شیبی تند به میان جنگل انبوه منتهی می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The plane lifted off and climbed steeply into the sky.
[ترجمه گوگل]هواپیما بلند شد و با شیب تند به آسمان رفت
[ترجمه ترگمان]هواپیما بلند شد و با شیبی تند به آسمان رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Be careful round the corner,the road inclines steeply to the left.
[ترجمه گوگل]در گوشه گوشه مراقب باشید، جاده شیب تند به سمت چپ دارد
[ترجمه ترگمان]حواست را جمع کن، جاده به سمت چپ شیب دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The path started to ascend more steeply.
[ترجمه گوگل]مسیر با شیب بیشتری شروع به بالا رفتن کرد
[ترجمه ترگمان]جاده شروع به بالا رفتن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The path descended steeply into the valley.
[ترجمه گوگل]مسیر با شیب تند به دره فرود می آمد
[ترجمه ترگمان]جاده با شیبی تند به دره سرازیر می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The path started to ascend more steeply at this point.
[ترجمه گوگل]مسیر در این نقطه با شیب بیشتری شروع به صعود کرد
[ترجمه ترگمان]در این لحظه کوره راه با شیبی تند بالا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Protesters found a novel way of demonstrating against steeply rising oil prices.
[ترجمه گوگل]معترضان راهی جدید برای تظاهرات علیه افزایش شدید قیمت نفت پیدا کردند
[ترجمه ترگمان]معترضان یک روش جدید برای نشان دادن شدید قیمت نفت در حال افزایش پیدا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Convictions will rise steeply now photographic evidence is admissible.
[ترجمه گوگل]اکنون که مدارک عکاسی قابل قبول است، محکومیت ها به شدت افزایش خواهند یافت
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر Convictions به شدت افزایش پیدا خواهد کرد و شواهد تصویری قابل پذیرش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Then we ascend steeply through forests of rhododendron.
[ترجمه گوگل]سپس با شیب تند از میان جنگل های رودودندرون بالا می رویم
[ترجمه ترگمان]آن وقت از میان جنگل های گل دبری بالا می رویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The plane climbed steeply.
[ترجمه گوگل]هواپیما با شیب تند بالا رفت
[ترجمه ترگمان]هواپیما با شیبی تند بالا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a steep manner, precipitously, with an almost vertical slope

پیشنهاد کاربران

1. با شیب تند 2. به طور بی رویه ای. بطور سرسام آوری
مثال:
the road climbs steeply
جاده با شیب تند بالا می رود.
به شکل فزاینده
شدیدا ( افزایش پیدا کردن )
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : steepen / steep
✅️ اسم ( noun ) : steepness
✅️ صفت ( adjective ) : steep
✅️ قید ( adverb ) : steeply
Sharply

بپرس