steeplechase

/ˈstiːpəlˌt͡ʃes//ˈstiːplt͡ʃeɪs/

معنی: اسبدوانی صحرایی
معانی دیگر: (در اصل) اسپریس صحرایی، مسابقه ی اسب دوانی صحرایی، اسب دوانی با مانع، مسابقه ی دو صحرایی با مانع (مستلزم پریدن از روی جوی آب و نرده و غیره)، اسب دوانی باپرش از مانع

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: steeplechaser (n.)
(1) تعریف: a long race during which riders on horseback leap over natural or artificial obstacles.
مشابه: chase

(2) تعریف: a similar race involving humans on foot.
مشابه: chase

جمله های نمونه

1. I was next to last in the steeplechase.
[ترجمه گوگل]من آخرین نفر در مسابقه با سرعت دویدم
[ترجمه ترگمان] دفعه بعد توی مسابقه پرش از مسابقه بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It was a steeplechase over rock and sand, like crossing mussel beds when the tide is out.
[ترجمه گوگل]این یک مسابقه دو و میدانی بر روی صخره و شن بود، مانند عبور از بسترهای صدف وقتی جزر و مد است
[ترجمه ترگمان]مثل این بود که از روی سنگ و ماسه ها، مثل عبور از بس تر آب، مثل عبور از بس تر آب، از روی مانع عبور می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Like the steeplechase where Vronsky breaks his mare's back with reckless riding, you can only wait for the pistol shot.
[ترجمه گوگل]مانند مسابقه ای که ورونسکی با سواری بی پروا کمر مادیان خود را می شکند، شما فقط می توانید منتظر شلیک تپانچه باشید
[ترجمه ترگمان]ورانسکی مانند the که مادیان خود را با سواری بی پروا شکسته، تنها برای شلیک تپانچه منتظر می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When it comes to the 000 metres steeplechase, no other country gets a look-in.
[ترجمه گوگل]وقتی نوبت به دویدن 000 متری می شود، هیچ کشور دیگری نگاهی به آن نمی کند
[ترجمه ترگمان]وقتی که مسابقه با مانع the متر انجام می شود، هیچ کشور دیگری به آن نگاه نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Phase B in the steeplechase and phase D, what eventing is all about, is the cross country course.
[ترجمه گوگل]فاز B در مسابقه با سرعت دوان و فاز D، چیزی که رویدادها به آن مربوط می شود، کورس کراس کانتری است
[ترجمه ترگمان]فاز B در پرش با مانع و مرحله D، آنچه که eventing در مورد آن است، مسیر عبور از کشور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. On steeplechase race courses, the hedges and water jumps are artificially constructed.
[ترجمه گوگل]در کورس‌های مسابقه با اتومبیل رانی، پرچین‌ها و پرش‌های آبی به‌طور مصنوعی ساخته می‌شوند
[ترجمه ترگمان]در دوره های مسابقه اسب دوانی با مانع، پرچین های سبز و آب به طور مصنوعی ساخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Xiaoming got first in the steeplechase contest.
[ترجمه گوگل]شیائومینگ در مسابقه ی دو و میدانی مسابقه ی اسب دوانی اول شد
[ترجمه ترگمان]Xiaoming در مسابقه پرش از مسابقه پرش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. At the same time, analysis 3000m Steeplechase from the angle of the world, and propose reasonable proposals for the development of 3000m Steeplechase.
[ترجمه گوگل]در عین حال، 3000 متر Steeplechase را از زاویه جهان تجزیه و تحلیل کنید و پیشنهادات منطقی برای توسعه 3000m Steeplechase ارائه دهید
[ترجمه ترگمان]در همین زمان، تحلیل ۳۰۰۰ متری از زاویه جهان، و پیشنهاد منطقی پیشنهادی برای توسعه ۳۰۰۰ متر مکعب را پیشنهاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Baby Soccer, Spider Walker, Frog Jump, Steeplechase. . . who is the winner?
[ترجمه گوگل]بیبی فوتبال، واکر عنکبوتی، پرش قورباغه ای، پرش با اسب برنده کیه؟
[ترجمه ترگمان]فوتبال، مرد عنکبوتی، قورباغه شکلاتی، بپر … کی برنده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Engraved with the central steeplechase "Philip Bridge, " the three characters.
[ترجمه گوگل]حکاکی شده با راهپیمایی مرکزی "پل فیلیپ"، سه شخصیت
[ترجمه ترگمان]Engraved با مانع مرکزی \"فیلیپ پل\"، \"سه شخصیت\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I never heard of the steeplechase until today. I'm sure I would fall over the obstacles if I were running.
[ترجمه گوگل]من تا به امروز چیزی در مورد مسابقه با سرعت نشنیدم مطمئنم اگر می دویدم از روی موانع می افتادم
[ترجمه ترگمان]من تا امروز از مسابقه پرش از روی مانع خبر نداشتم مطمئنم اگر فرار می کردم از روی موانع سقوط می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They found that a groundsman had dolled off the hurdle instead of the adjacent steeplechase fence - ommitted because of false ground.
[ترجمه گوگل]آن‌ها دریافتند که یک زمین‌باز به‌جای حصار مسابقه‌ی دوپینگ مجاور، از مانع خارج شده است - به دلیل زمین کاذب حذف شده است
[ترجمه ترگمان]آن ها دریافتند که groundsman به جای حصار پرش از مانع مجاور، موانع را به جای حصار با مانع مجاور تزیین کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. At 30 a man with a loudspeaker started calling for the steeplechase finalists.
[ترجمه گوگل]در 30 سالگی مردی با بلندگو شروع به فراخوانی برای فینالیست‌های مسابقه با سرعت کرد
[ترجمه ترگمان]در ساعت ۳۰، مردی با بلندگو شروع به فریاد finalists از روی مانع شروع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Charlie said there should have been markers to show the jockeys where to switch from the steeplechase course to the proper course.
[ترجمه گوگل]چارلی گفت که باید نشانگرهایی وجود داشته باشد تا به جوکی‌ها نشان دهد که کجا باید از مسیر مسابقه با اتومبیل رانی به مسیر مناسب تغییر مسیر دهند
[ترجمه ترگمان]چارلی گفت که باید jockeys را نشان دهند که در آنجا از مسابقه اسب دوانی از روی مانع به مسیر درست حرکت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اسبدوانی صحرایی (اسم)
steeplechase

انگلیسی به انگلیسی

• horserace over a course filled with natural or artificial obstacles; footrace over a course filled with natural or artificial obstacles
a steeplechase is a long horse race in which the horses have to jump over different obstacles such as hedges and water jumps.
a steeplechase is also a long race in which people jump over hurdles and water jumps round an athletics track.

پیشنهاد کاربران

بپرس