steelyard

/ˈstiːljɑːrd//ˈstiːljɑːd/

معنی: قپان، هر چیزی شبیه قپان
معانی دیگر: قپان، هرچیزی شبیه قپان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a balance or scale, consisting of two unequal arms, in which the object to be weighed is suspended from the shorter arm and its weight determined by a movable counterpoise that slides along the graduated longer arm.

جمله های نمونه

1. Doomsday, and developers fate steelyard weight: Union mergers and acquisitions sell?
[ترجمه گوگل]روز قیامت، و توسعه دهندگان سرنوشت استیل یارد وزن: ادغام اتحادیه و اکتساب فروش؟
[ترجمه ترگمان]روز قیامت، و توسعه دهندگان سرنوشت steelyard را تعیین می کنند: ادغام اتحادیه و خرید و فروش؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We need a new lifting cord for the steelyard.
[ترجمه گوگل]به یک طناب بالابر جدید برای حیاط فولادی نیازمندیم
[ترجمه ترگمان]ما به یک سیم رابط جدید برای the نیاز داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The sliding weight of a steelyard, though small in volume, may hold down a thousand catties.
[ترجمه گوگل]وزن لغزنده یک حیاط فولادی، اگرچه حجم کمی دارد، ممکن است هزاران گربه را نگه دارد
[ترجمه ترگمان]وزن لغزش یک steelyard، هر چند کوچک است، ممکن است هزاران catties را نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A steelyard is small but it carries a weight of a thousand catties.
[ترجمه گوگل]یک حیاط فولادی کوچک است اما وزن هزار گربه را حمل می کند
[ترجمه ترگمان]steelyard کوچک است اما وزن هزاران catties را حمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Weigh this ring in the small steelyard.
[ترجمه گوگل]این حلقه را در حیاط کوچک فولادی وزن کنید
[ترجمه ترگمان] تو این حلقه کوچیک از این حلقه استفاده کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Like a salver steelyard, stand of fair, notarization and bright.
[ترجمه گوگل]مانند یک حیاط فولادی، غرفه منصفانه، محضری و روشن
[ترجمه ترگمان]درست مثل یک بشقاب steelyard، درست مثل یک بشقاب بزرگ و روشن و روشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In steelyard hook alley, golden shuttle mother - in - law should push first.
[ترجمه گوگل]در کوچه قلاب حیاط فولادی، مادرشوهر شاتل طلایی باید اول فشار بیاورد
[ترجمه ترگمان]در گذرگاه hook، مادر شاتل طلا اول باید فشار وارد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There is a huge steelyard here.
[ترجمه گوگل]اینجا یک حیاط بزرگ فولادی وجود دارد
[ترجمه ترگمان] اینجا یه \"steelyard\" بزرگ هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. According to the record of ancient documents, this paper gives the possible structure of Li Lan's steelyard clepsydra, and demonstrates the principle for the stabilization of average flow velocity.
[ترجمه گوگل]با توجه به سوابق اسناد باستانی، این مقاله ساختار احتمالی کلپسیدرا حیاط فولادی لی لان را ارائه می‌کند و اصل تثبیت سرعت متوسط ​​جریان را نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]با توجه به سابقه اسناد و مدارک باستانی، این مقاله ساختار ممکن of Lan s Li را ارایه می دهد و اصل ثبات سرعت جریان متوسط را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The software includes the master routine, the demonstration, the keyboard, the frequency establishment small steelyard procedure.
[ترجمه گوگل]این نرم افزار شامل روال اصلی، نمایش، صفحه کلید، روش استقرار فرکانس کوچک فولادی است
[ترجمه ترگمان]نرم افزار شامل روتین اصلی، نمایش، صفحه کلید، طراحی فرکانس و روش steelyard کوچک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We need to reset the weight marks on this steelyard.
[ترجمه گوگل]ما باید علامت های وزنی را در این یارد بازنشانی کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید علائم وزنی روی این steelyard را دوباره تنظیم کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Exact measurment of quantities ( style includ; use cup measure and electron steelyard ).
[ترجمه گوگل]اندازه‌گیری دقیق کمیت‌ها (سبک شامل؛ استفاده از اندازه‌گیری فنجان و یارد فولادی الکترونی)
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری دقیق مقادیر (سبک)، استفاده از پیمانه (پیمانه)و اندازه گیری الکترونی (steelyard)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Selected installations: measuring cup equipment, screw measuring equipment, electronic automated measuring steelyard and mixed steelyard.
[ترجمه گوگل]تاسیسات منتخب: تجهیزات اندازه گیری فنجان، تجهیزات اندازه گیری پیچ، یارد فولادی اندازه گیری خودکار الکترونیکی و یارد فولادی مخلوط
[ترجمه ترگمان]تاسیسات منتخب: اندازه گیری تجهیزات فنجان، پیچ دادن تجهیزات، اندازه گیری خودکار اتوماتیک steelyard و steelyard مخلوط
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قپان (اسم)
bascule, steelyard

هر چیزی شبیه قپان (اسم)
steelyard

تخصصی

[عمران و معماری] قپان رومی

انگلیسی به انگلیسی

• portable hanging balance

پیشنهاد کاربران

بپرس