1. steamy weather
هوای گرم و مرطوب
2. The film has several steamy bedroom scenes.
[ترجمه گوگل]فیلم چندین صحنه اتاق خواب بخار دارد
[ترجمه ترگمان]این فیلم دارای چندین صحنه اتاق steamy است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He'd had a steamy affair with an office colleague.
[ترجمه گوگل]او با یکی از همکارهای دفترش رابطه نامشروع داشت
[ترجمه ترگمان]او با یکی از همکاران دفترش عشق بازی کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. To feel cool on those steamy, languid summer days ahead, it helps to look cool.
[ترجمه گوگل]برای احساس خنکی در آن روزهای تابستانی سرد و بیحال پیش رو، به خنک به نظر رسیدن کمک میکند
[ترجمه ترگمان]برای خنک کردن آن روزه ای گرم و شرجی روزه ای تابستان، به نظر خنک می امد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The steamy yellow gruel in the bucket splashed out on to the kitchen floor.
[ترجمه گوگل]کوفته زرد بخار شده داخل سطل به کف آشپزخانه ریخت
[ترجمه ترگمان]شیر زرد و steamy که روی زمین ریخته بود به کف آشپزخانه پاشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Shower cubicles were steamy with recent use, but also unoccupied.
[ترجمه گوگل]کابین دوش با استفاده اخیر بخار شده بود، اما همچنین خالی از سکنه بود
[ترجمه ترگمان]cubicles را با استفاده اخیر پر کرده بودند، اما دیگر خالی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. In contrast to steamy hearings on the waterfront plan over the past seven years, only two critics showed up Thursday.
[ترجمه گوگل]برخلاف شنیدهها در مورد طرح آبنما در طول هفت سال گذشته، تنها دو منتقد در پنجشنبه حضور داشتند
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با جلسات steamy در طول هفت سال گذشته، تنها دو منتقد در روز پنج شنبه ظاهر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A steamy surf of spice-bearing molecules pumped out from the pots on the stove.
[ترجمه گوگل]موجی بخار از مولکول های ادویه دار از دیگ های روی اجاق گاز بیرون می آید
[ترجمه ترگمان]موج steamy از مولکول های حاوی ادویه جات که از قابلمه روی اجاق گاز استفاده می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Yet given the steamy circumstances, this whole shebang seems oddly passionless.
[ترجمه گوگل]با این حال، با توجه به شرایط سخت، کل این شبنگ به طرز عجیبی بی علاقه به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]با این حال، به نظر میاد این قضیه به نظر عجیب و غریب میاد، این قضیه به نظر عجیب و غریب میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. These somewhat steamy romances feature a variety of contemporary problems all solved within an atmosphere of romantic fantasy.
[ترجمه گوگل]این عاشقانههای تا حدودی مبهم دارای انواع مشکلات معاصر هستند که همگی در فضایی از فانتزی رمانتیک حل شدهاند
[ترجمه ترگمان]این رمان های نسبتا steamy انواع مشکلات معاصر را در فضایی از خیال پردازی شاعرانه حل کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Hot and steamy, the smell of moist decay pervades the air.
[ترجمه گوگل]گرم و بخار، بوی پوسیدگی مرطوب هوا را فرا می گیرد
[ترجمه ترگمان]بوی پوسیدگی مرطوب در هوا موج می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. We drank a warm, steamy ale that Anders had brewed in the kitchen.
[ترجمه گوگل]ما یک نوشیدنی گرم و بخار پز را که آندرس در آشپزخانه دم کرده بود نوشیدیم
[ترجمه ترگمان]یک نوشیدنی گرم و شرجی که اندرس در آشپزخانه جا خورده بود، خوردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Then, mosquitoes and steamy jungle heat along a path that went up and up.
[ترجمه گوگل]سپس پشهها و جنگلهای بخاردار در مسیری که بالا و پایین میرفت گرم میشوند
[ترجمه ترگمان]بعد، پشه ها و گرما در کوره راهی که بالا و پایین می رفتند گرم می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید