🔸 تعریف ها:
1. ( طنزآمیز – استعاری ) :
توصیف کاری که بسیار ساده و بدون مقاومت انجام می شه
مثال: Winning that game was like stealing candy from a baby.
بردن اون بازی مثل دزدیدن شکلات از بچه بود—خیلی راحت!
... [مشاهده متن کامل]
2. ( منفی – اخلاقی ) :
گاهی برای اشاره به کاری آسون ولی غیراخلاقی یا ناجوانمردانه
مثال: Taking advantage of them was like stealing candy from a baby.
سوءاستفاده ازشون مثل دزدیدن شکلات از بچه بود—بی انصافانه ولی آسون.
3. ( فرهنگی – کنایه آمیز ) :
استفاده برای نشان دادن بی عدالتی یا سادگی بیش ازحد موقعیت
مثال: With no security, robbing that store was like stealing candy from a baby.
بدون نگهبان، دزدیدن از اون مغازه مثل دزدیدن شکلات از بچه بود.
🔸 مترادف ها:
ridiculously easy – effortless – like taking candy from a baby – a piece of cake – child’s play
1. ( طنزآمیز – استعاری ) :
توصیف کاری که بسیار ساده و بدون مقاومت انجام می شه
مثال: Winning that game was like stealing candy from a baby.
بردن اون بازی مثل دزدیدن شکلات از بچه بود—خیلی راحت!
... [مشاهده متن کامل]
2. ( منفی – اخلاقی ) :
گاهی برای اشاره به کاری آسون ولی غیراخلاقی یا ناجوانمردانه
مثال: Taking advantage of them was like stealing candy from a baby.
سوءاستفاده ازشون مثل دزدیدن شکلات از بچه بود—بی انصافانه ولی آسون.
3. ( فرهنگی – کنایه آمیز ) :
استفاده برای نشان دادن بی عدالتی یا سادگی بیش ازحد موقعیت
مثال: With no security, robbing that store was like stealing candy from a baby.
بدون نگهبان، دزدیدن از اون مغازه مثل دزدیدن شکلات از بچه بود.
🔸 مترادف ها: