stayer


معنی: حائل، نگاهدار، کسی یا چیزی که توقف میکند
معانی دیگر: کسی یا چیزی که توقف میکند، نگاهدار، حائل

جمله های نمونه

1. This horse is an excellent stayer.
[ترجمه گوگل]این اسب یک اقامت عالی است
[ترجمه ترگمان]این اسب یک stayer فوق العاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The horse isn't very fast but it's a stayer and always finishes even the longest races.
[ترجمه گوگل]اسب خیلی سریع نیست اما ماندگار است و همیشه حتی طولانی ترین مسابقات را تمام می کند
[ترجمه ترگمان]اسب خیلی سریع نیست، اما این یک stayer است و همیشه the مسابقه را تمام می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Top class stayer, especially effective over the more stamina-testing trips.
[ترجمه گوگل]اقامت در کلاس بالا، به ویژه در سفرهای تست استقامت بیشتر موثر است
[ترجمه ترگمان]کلاس های بالاتر، به ویژه در انجام سفره ای آزمایشی بیشتر موثر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But Cool Ground is a dour stayer with a wealth of experience, who should adapt to Aintree.
[ترجمه گوگل]اما Cool Ground فردی سرسخت با انبوهی از تجربه است که باید با Aintree سازگار شود
[ترجمه ترگمان]اما گراند زمین یک stayer سرسخت با یک ثروت تجربه است که باید با Aintree سازگار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He is as advanced a stayer as Ms Smith (is).
[ترجمه گوگل]او به اندازه خانم اسمیت (هستند) پیشرفته است
[ترجمه ترگمان]او همان طور که خانم اسمیث (is)یک stayer پیشرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A title is entitled to the retired stayer which repwaterdroped the entire tire tirelessly.
[ترجمه گوگل]عنوانی به فرد بازنشسته ای تعلق می گیرد که تمام لاستیک را به طور خستگی ناپذیری رها کرده است
[ترجمه ترگمان]عنوانی برای the بازنشسته است که به طور خستگی ناپذیری کل تایر را از بین می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The recordr or stayer is coming to we educate tomorrow.
[ترجمه گوگل]ضبط کننده یا نگهدارنده می آید فردا آموزش دهیم
[ترجمه ترگمان]The یا stayer فردا به ما آموزش خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Working in the factory, he were an advanced stayer.
[ترجمه گوگل]او که در کارخانه کار می کرد، یک فرد پیشرفته بود
[ترجمه ترگمان]در کارخانه کار می کرد، he پیشرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Li Ming is a model stayer worthy of the title.
[ترجمه گوگل]لی مینگ یک مدل ماندگار است که شایسته این عنوان است
[ترجمه ترگمان]لی مینگ مدلی است که ارزش این عنوان را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The song am composed by a youth stayer.
[ترجمه گوگل]این آهنگ توسط یک جوان اقامتی ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]این آهنگ توسط یک stayer جوان ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I'm a regular office stayer.
[ترجمه گوگل]من یک دفتر کار معمولی هستم
[ترجمه ترگمان]من یک دفتر معمولی هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You are a stayer.
[ترجمه گوگل]شما یک ماندگار هستید
[ترجمه ترگمان] تو یه \"stayer\" هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Are you a stayer?
[ترجمه گوگل]آیا شما ساکن هستید؟
[ترجمه ترگمان]تو \"stayer\" هستی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He's not a fast horse but he's certainly a stayer.
[ترجمه گوگل]او یک اسب سریع نیست اما مطمئناً یک اسب است
[ترجمه ترگمان]اسب تندی نیست، اما مطمئنا a است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Kilmacar Dilemma-Already making a name for herself but a lot more is expected by those close to this talented stayer.
[ترجمه گوگل]معضل کیلماکار- در حال حاضر نامی برای خود دست و پا کرده است، اما افراد نزدیک به این بازیکن با استعداد، انتظار بیشتری دارند
[ترجمه ترگمان]برای خودش یک معما وجود دارد اما انتظار می رود افراد نزدیک به این stayer با استعداد خیلی بیشتر از این نام ببرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حائل (اسم)
stay, buffer, louver, louvre, guard, barrier, delimiter, buttress, stanchion, pall, coaming, shutter, stayer

نگاهدار (اسم)
stayer

کسی یا چیزی که توقف میکند (اسم)
stayer

پیشنهاد کاربران

بپرس