1. I will do my best to stave off his participation.
[ترجمه گوگل]تمام تلاشم را می کنم تا از مشارکت او جلوگیری کنم
[ترجمه ترگمان]من نهایت تلاش خود را خواهم کرد که شرکت او را از بین ببرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. In a desperate attempt to stave off defeat, he reluctantly promised wholesale reform of the constitution.
[ترجمه گوگل]در تلاشی ناامیدانه برای جلوگیری از شکست، او با اکراه وعده اصلاحات اساسی در قانون اساسی را داد
[ترجمه ترگمان]وی در تلاشی مایوسانه برای دفع شکست، قول داد که اصلاحات اساسی در قانون اساسی را اصلاح کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She brought some fruit on the journey to stave off hunger .
[ترجمه گوگل]او در سفر مقداری میوه آورد تا گرسنگی را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]کمی میوه آورده بود تا از گرسنگی عقب بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We were hoping to stave off these difficult decisions until September.
[ترجمه گوگل]ما امیدوار بودیم که تا سپتامبر از این تصمیمات دشوار جلوگیری کنیم
[ترجمه ترگمان]ما امیدوار بودیم تا ماه سپتامبر این تصمیمات دشوار را از بین ببریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The company managed to stave off bankruptcy for another few months.
[ترجمه گوگل]این شرکت توانست تا چند ماه دیگر از ورشکستگی جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]این شرکت توانست ورشکستگی را برای چند ماه دیگر از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. There was always the real ale to stave off the effects of ageing for a while.
[ترجمه گوگل]همیشه مشروب واقعی وجود داشت تا برای مدتی از اثرات پیری جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]همیشه آبجو واقعی می توانست اثرات سالمندی را برای مدتی از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The city has been just as quick to stave off potential security problems at its rock-walled transit center.
[ترجمه گوگل]این شهر به همان سرعت از مشکلات امنیتی احتمالی در مرکز حمل و نقل سنگی خود جلوگیری کرده است
[ترجمه ترگمان]این شهر به همان سرعتی است که مشکلات بالقوه امنیتی را در مرکز ترانزیت محصور با دیواره خود دفع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Bank makes last effort to stave off interest rise. 00am: Pound at 7790.
[ترجمه گوگل]بانک آخرین تلاش خود را برای جلوگیری از افزایش سود انجام می دهد 00 صبح: پوند در 7790
[ترجمه ترگمان]بانک آخرین تلاش را می کند تا توجه خود را به خود جلب کند ساعت ۹ \/ ۵ \/ ۵ \/ ۵ \/ ۵ \/ ۵ \/ ۵ \/ ۵ \/ ۵ \/ ۵ \/ ۵ \/
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Though Saskia musters all her forces to stave off adolescence, hormones are against her.
[ترجمه گوگل]اگرچه ساسکیا تمام نیروهایش را جمع می کند تا از نوجوانی جلوگیری کند، هورمون ها علیه او هستند
[ترجمه ترگمان]با این حال ساسکیا وان all تمام نیروهای خود را وادار به دفع نوجوانی می کند، اما هورمون ها مخالف او هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This could help stave off a damaging rise in interest rates.
[ترجمه گوگل]این می تواند به جلوگیری از افزایش مضر نرخ بهره کمک کند
[ترجمه ترگمان]این می تواند به دفع آسیب زیان آور در نرخ بهره کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Mr Gusinsky is seeking foreign investors to stave off Gazprom's grab.
[ترجمه گوگل]آقای گوسینسکی به دنبال سرمایه گذاران خارجی برای جلوگیری از چنگ انداختن گازپروم است
[ترجمه ترگمان]آقای Gusinsky به دنبال جذب سرمایه گذاران خارجی برای از بین بردن برداشت گازپروم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Media support organisations and Western governments have helped stave off the worst.
[ترجمه گوگل]سازمان های حمایت کننده رسانه ها و دولت های غربی به جلوگیری از بدترین ها کمک کرده اند
[ترجمه ترگمان]سازمان های حامی رسانه و دولت های غربی به دفع بدتر کمک کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The two-year subsidy is intended to stave off colliery closures until after the general election.
[ترجمه گوگل]این یارانه دو ساله برای جلوگیری از تعطیلی کارخانهها تا پس از انتخابات عمومی در نظر گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]این یارانه دو ساله به منظور جلوگیری از بسته شدن colliery تا زمان انتخابات عمومی در نظر گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید