statute of limitations


معنی: قانون مرور زمان
معانی دیگر: (حقوق) قانون مرور زمان (معمولا هفت سال)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a statute limiting the period of time during which legal action may be taken on a certain issue.

جمله های نمونه

1. By then, the three-year statute of limitations may have expired.
[ترجمه گوگل]تا آن زمان، مدت سه سال محدودیت ممکن است به پایان رسیده باشد
[ترجمه ترگمان]تا آن زمان، قانون سه ساله محدودیت ها ممکن است منقضی شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In the overall case, the four-year statute of limitations on alleged fraud, theft and financial elder abuse expires in February.
[ترجمه گوگل]در کل، مدت چهار سال محدودیت کلاهبرداری، سرقت و سوء استفاده از سالمندان مالی به پایان می رسد
[ترجمه ترگمان]در مورد کلی، اساسنامه چهار ساله در مورد اتهام کلاهبرداری، دزدی و سو مصرف بزرگ مالی در ماه فوریه منقضی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But appeals, deals and the expiry of the statute of limitations whittled the number in jail down to fewer than
[ترجمه گوگل]اما درخواست تجدیدنظر، معاملات و انقضای مدت محدودیت ها تعداد زندانیان را به کمتر از
[ترجمه ترگمان]اما درخواست ها، معاملات و انقضای قانون محدودیت تعداد زندانیان را به کم تر از حد کاهش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If the statute of limitations has run, the plaintiff is without redress.
[ترجمه گوگل]در صورتی که مرور زمان به پایان رسیده باشد، شاکی بلامانع است
[ترجمه ترگمان]اگر این اساسنامه اجرا شود شاکی بدون درخواست غرامت پرداخت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The statute of limitations problem has also received great attention in the asbestos cases.
[ترجمه گوگل]مشکل محدودیت زمانی نیز در موارد آزبست مورد توجه زیادی قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]قانون محدودیت همچنین توجه زیادی را در موارد پنبه نسوز به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There is no statute of limitations on the dreams you have for your children.
[ترجمه گوگل]هیچ محدودیتی برای رویاهایی که برای فرزندانتان می بینید وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ قانونی در مورد رویاهایی که برای کودکان خود دارید وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. So what's the statute of limitations on this fight?
[ترجمه گوگل]پس محدودیت این مبارزه چیست؟
[ترجمه ترگمان]پس اساسنامه این مبارزه چه محدودیت هایی داره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But Cheney has said statute of limitations has expired on many of his secrets.
[ترجمه گوگل]اما چنی گفته است که محدودیت های بسیاری از اسرار او به پایان رسیده است
[ترجمه ترگمان]اما چنی گفته که قانون محدودیت در بسیاری از اسرار او منقضی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In some cases, however, prosecutors may have thought about the five-year statute of limitations problem and done something about it.
[ترجمه گوگل]با این حال، در برخی موارد، دادستان ها ممکن است به مشکل محدودیت پنج ساله فکر کرده باشند و کاری برای آن انجام داده باشند
[ترجمه ترگمان]با این حال در برخی موارد، دادستان ها ممکن است در مورد اساسنامه پنج ساله مساله محدودیت فکر کرده و کاری در این مورد انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Persson said he was prepared to review the question of the statute of limitations on war crimes and acts of genocide.
[ترجمه گوگل]پرسون گفت که آماده است تا موضوع محدودیت های مربوط به جنایات جنگی و اعمال نسل کشی را بررسی کند
[ترجمه ترگمان]پرسون گفت که او آماده بررسی مساله اساسنامه بر علیه جنایات جنگی و اقدامات نسل کشی بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But a judge dismissed the criminal case a few months later, because the statute of limitations had expired.
[ترجمه گوگل]اما قاضی پرونده جنایی را چند ماه بعد رد کرد، زیرا مدت زمان منقضی شده بود
[ترجمه ترگمان]اما یک قاضی پرونده جنایی را چند ماه بعد مختومه اعلام کرد، زیرا قانون محدودیت منقضی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Only the fragments containing text that overlaps with known parts of the Justinian Code could be translated, and that text deals with appeals and the statute of limitations for an unknown matter.
[ترجمه گوگل]فقط قطعات حاوی متنی که با بخش‌های شناخته‌شده قانون ژوستینیان همپوشانی دارد قابل ترجمه است و آن متن به تجدیدنظرخواهی و محدودیت‌های موضوعی ناشناخته می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]تنها قطعات حاوی متن که با بخش های شناخته شده قانون Justinian همپوشانی دارند، می توانند ترجمه شوند، و این متن با استیناف و اساسنامه محدودیت ها برای یک موضوع ناشناخته سر و کار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The defendant may also move to dismiss if the statute of limitations has expired.
[ترجمه گوگل]در صورت انقضای مدت زمان، متهم می تواند به عزل اقدام کند
[ترجمه ترگمان]متهم نیز ممکن است حرکت کند تا اگر اساسنامه محدودیت ها منقضی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Some issues concerning the system of limitation system in legal actions cause many disputes in theory and practice as a result of the imperfections of the statute of limitations.
[ترجمه گوگل]برخی از مسائل مربوط به نظام تحدید در دعاوی حقوقی در اثر ایرادات مرور زمان موجب بروز اختلافات نظری و عملی فراوانی می شود
[ترجمه ترگمان]برخی مسائل مربوط به سیستم محدودیت سیستم در اقدامات قانونی باعث اختلاف بسیاری در تئوری و عمل به عنوان نتیجه of اساسنامه اساسنامه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قانون مرور زمان (اسم)
statute of limitations

تخصصی

[حقوق] (قاعده) مرور زمان

انگلیسی به انگلیسی

• law that determines the time frame within which a particular offense can be prosecuted

پیشنهاد کاربران

noun [ C] LAW specialized
a law that states a legal action must be brought before a particular period of time has passed/ a law that limits the amount of time allowed to bring a legal action against someone
...
[مشاهده متن کامل]

قانونی که بیان می کند یک دعوای حقوقی باید قبل از سپری شدن یک دوره زمانی خاص انجام شود
قانونی که مدت زمان مجاز برای اقامه دعوای حقوقی علیه کسی را محدود می کند
قانون مشمول مرور زمان
** قانون مرور زمان اشاره به قوانینی دارد که توسط قانون گذار تعریف می شود و به زمانی گفته می شود به موجب قانون پس از انقضای آن مدت، تعقیب فرد و مسئله قانونی موقوف خواهد شد. در کامن لا، مرور زمان عبارت است از گذشتن مدتی که به موجب قانون پس از انقضاء آن مدت، دعوی شنیده نمی شود و دیگر نمی توان بابت آن شکایتی کرد.
The case was thrown out because of the statute of limitations.
Under the state's statute of limitations, homeowners have until next Aug. 29 to take their insurance companies to court over unpaid claims.
The court ruled that the statute of limitations had run out.
Five years is the statute of limitations for racketeering charges.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/statute-of-limitations• https://en.wikipedia.org/wiki/Statute_of_limitations
مرور زمان

بپرس