statuette


معنی: مجسمه، مجسمه کوچک، سبک مجسمه، تندیسک
معانی دیگر: تندیسچه، تندیسه، مجسمه ی کوچک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a small statue.

جمله های نمونه

1. A china statuette of a shepherdess stood on the table.
[ترجمه گوگل]مجسمه چینی یک چوپان روی میز ایستاده بود
[ترجمه ترگمان]یک مجسمه کوچک چینی روی میز ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. And he had never taken home a statuette on Oscar night.
[ترجمه گوگل]و او هرگز مجسمه ای را در شب اسکار به خانه نبرده بود
[ترجمه ترگمان]و او هرگز یک مجسمه را در شب اسکار به خانه نبرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Black prince was the only smoothly tapered statuette, easily grasped, eleven inches from helmet to plinth.
[ترجمه گوگل]شاهزاده سیاه تنها مجسمه ای بود که به راحتی باریک شده بود و به راحتی در دست بود، از کلاه ایمنی تا پایه یازده اینچ
[ترجمه ترگمان]پرنس به لک فقط به آرامی به نظر می رسید، و به راحتی توانست ۱۱ اینچ از کلاه ایمنی تا plinth را بدست بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Photographs, framed posters, the odd award statuette.
[ترجمه گوگل]عکس ها، پوسترهای قاب شده، تندیس جایزه عجیب و غریب
[ترجمه ترگمان]یک سری عکس، قاب عکس ها، یک مجسمه جایزه عجیب و غریب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She is beaming at her just-won statuette.
[ترجمه گوگل]او به تندیس تازه برنده اش می درخشد
[ترجمه ترگمان]او فقط یک مجسمه کوچک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In my house there is a statuette.
[ترجمه گوگل]در خانه من یک مجسمه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]تو خونه من یک مجسمه هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A statuette awarded annually for outstanding achievement in radio and television advertising.
[ترجمه گوگل]تندیس که هر ساله برای دستاوردهای برجسته در تبلیغات رادیویی و تلویزیونی اعطا می شود
[ترجمه ترگمان]یک جایزه به طور سالانه برای دستاورد برجسته در تبلیغات رادیویی و تلویزیونی اهدا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A nearly 700-year-old ivory cat statuette from Israel suggests the cat was a common sight around homes and villages in the Fertile Crescent before its introduction to Egypt.
[ترجمه گوگل]تندیس گربه عاج نزدیک به 700 ساله از اسرائیل نشان می دهد که این گربه قبل از ورود به مصر یک منظره رایج در اطراف خانه ها و روستاهای هلال حاصلخیز بوده است
[ترجمه ترگمان]یک گربه تقریبا ۷۰۰ ساله از اسرائیل نشان می دهد که این گربه در اطراف خانه ها و روستاهای هلال حاصلخیز، قبل از آشنایی با مصر، منظره مشترکی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Emmy:a statuette awarded annually by the academy of Television arts and Sciences for outstanDing achievement in television.
[ترجمه گوگل]امی: مجسمه ای که هر ساله توسط آکادمی علوم و هنرهای تلویزیونی برای دستاوردهای برجسته در تلویزیون اعطا می شود
[ترجمه ترگمان]جایزه امی: یک جایزه سالانه توسط آکادمی هنر و علوم تلویزیون برای دستیابی به موفقیت در تلویزیون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. An Oscar statuette also may be presented as an Honorary Award.
[ترجمه گوگل]یک تندیس اسکار نیز ممکن است به عنوان یک جایزه افتخاری ارائه شود
[ترجمه ترگمان]جایزه اسکار نیز ممکن است به عنوان جایزه افتخاری اهدا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Academy's world - renowned statuette was born.
[ترجمه گوگل]مجسمه مشهور آکادمی در جهان متولد شد
[ترجمه ترگمان]مجسمه مشهور جهانی فرهنگستان به دنیا آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There's nothing like a little golden statuette on the mantelpiece to burnish a fragile ego.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز مانند یک مجسمه طلایی کوچک روی شومینه وجود ندارد که یک نفس شکننده را درخشان کند
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز شبیه یک مجسمه طلایی کوچک روی طاقچه نیست که بتواند یک نفس شکننده را صیقل بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When Todd's grandson attempted to sell Todd's Oscar statuette to a movie prop collector, the Academy won the legal battle by getting a permanent injunction.
[ترجمه گوگل]زمانی که نوه تاد سعی کرد مجسمه اسکار تاد را به یک مجموعه دار لوازم سینمایی بفروشد، آکادمی با گرفتن یک حکم دائمی در نبرد قانونی پیروز شد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که نوه تاد کوشید تا جایزه اسکار تاد را به یک جمع کننده پشتیبان فیلم بفروشد، آکادمی با دریافت دستور اکید برنده این نبرد قانونی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This $ 350,000 solid gold statuette is not the original trophy.
[ترجمه گوگل]این مجسمه طلای جامد 350000 دلاری جایزه اصلی نیست
[ترجمه ترگمان]این مجسمه طلایی ۳۵۰،۰۰۰ دلاری نشان پیروزی اصلی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Ledger's parents afterward said his Oscar statuette would be held in trust by the Academy of Motion Picture Arts and Sciences.
[ترجمه گوگل]والدین لجر پس از آن گفتند که مجسمه اسکار او در امانت توسط آکادمی علوم و هنرهای تصاویر متحرک نگهداری خواهد شد
[ترجمه ترگمان]پدر و مادر او بعد از این گفته بودند که جایزه اسکار او به وسیله آکادمی علوم و هنرهای تصاویر متحرک نگهداری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مجسمه (اسم)
bust, statue, sculpture, statuette

مجسمه کوچک (اسم)
statuette

سبک مجسمه (اسم)
statuette

تندیسک (اسم)
statuette

انگلیسی به انگلیسی

• small piece of sculpture
a statuette is a very small statue.

پیشنهاد کاربران

مجسمه کوچک. تندیسک
مثال:
a statuette made of plaster
یک مجسمه ی کوچک/تندیسک ساخته شده از گچ
Figurine

بپرس