stateliness

جمله های نمونه

1. The combination of old style stateliness with action and wild accessories lend an interesting duality to these characters.
[ترجمه گوگل]ترکیب شیک بودن سبک قدیمی با اکشن و اکسسوری های وحشی دوگانگی جالبی را به این شخصیت ها می بخشد
[ترجمه ترگمان]ترکیب این سبک قدیمی، با عمل و لوازم جانبی، یک دوگانگی جالب به این شخصیت ها نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She served coffee with great stateliness.
[ترجمه گوگل]او قهوه را با وقار عالی سرو کرد
[ترجمه ترگمان]با وقار فوق العاده قهوه سرو می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The first chapter summarizes the conception of Valueing Stateliness and explanates preliminarily the historical value and the practical significance of The Great HanWu Emperor.
[ترجمه گوگل]فصل اول مفهوم ارزش گذاری دولتمردی را خلاصه می کند و در ابتدا ارزش تاریخی و اهمیت عملی امپراتور بزرگ هان وو را توضیح می دهد
[ترجمه ترگمان]فصل اول مفهوم of stateliness و explanates preliminarily ارزش تاریخی و اهمیت عملی امپراتور بزرگ HanWu را خلاصه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Your stateliness attracts so many people to approach you. Why not restrain it?
[ترجمه گوگل]شیک بودن شما افراد زیادی را جذب می کند تا به شما نزدیک شوند چرا مهارش نمیکنی؟
[ترجمه ترگمان]stateliness خیلی از مردم را برای نزدیک شدن به تو جلب می کند چرا خویشتن داری نکند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The mourning hall for Laodan was adorned with stateliness and solemnness . His disciples standing on both sides, saluted silently back to the coming mourners.
[ترجمه گوگل]مجلس عزاداری لائودان با وقار و وقار مزین شده بود شاگردان او که در هر دو طرف ایستاده بودند، در سکوت به عزادارانی که می آمدند سلام کردند
[ترجمه ترگمان]تالار عزاداری برای Laodan، با وقار و وقار آراسته شده بود حواریون در هر دو طرف ایستاده بودند و بی صدا به the که نزدیک می شدند سلام کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The construction of county yamen symbolized its regime in Han Dynasty, and incarnated governmental stateliness.
[ترجمه گوگل]ساخت ناحیه یامن نمادی از رژیم آن در سلسله هان و تجسم قدرت دولتی بود
[ترجمه ترگمان]ساخت of شهرستان به عنوان نمادی از رژیم آن در سلسله هان شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They are similar to winged lions, the symbol of the southwest of France which represents power and stateliness .
[ترجمه گوگل]آنها شبیه شیرهای بالدار هستند، نماد جنوب غربی فرانسه که نشان دهنده قدرت و دولت است
[ترجمه ترگمان]آن ها شبیه به lions بالدار، نماد جنوب غربی فرانسه هستند که نشان دهنده قدرت و قدرت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Lions, the symbol of the southwest of France which represents power and stateliness .
[ترجمه گوگل]شیرها، نماد جنوب غربی فرانسه که نشان دهنده قدرت و دولت است
[ترجمه ترگمان]شیرها، نماد جنوب غربی فرانسه که معرف قدرت و stateliness است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Dragon means a lot in Chinese mind, and all the Kings in all dynasties use Dragon to show stateliness . So only the upper classes can have the "Long Bu".
[ترجمه گوگل]اژدها در ذهن چینی معنی زیادی دارد، و همه پادشاهان در همه سلسله ها از Dragon برای نشان دادن وقار استفاده می کنند بنابراین فقط طبقات بالا می توانند "Long Bu" را داشته باشند
[ترجمه ترگمان]اژدها به معنای خیلی زیادی در ذهن چینی ها است، و تمام پادشاهان در همه dynasties از اژدها برای نشان دادن stateliness استفاده می کنند بنابراین فقط طبقات بالاتر می توانند \"بو بو\" را داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Tell you the truth. I always remind myself to manage to avoid that if one day I've attained the stateliness .
[ترجمه گوگل]راستشو بگو من همیشه به خودم یادآوری می کنم که اگر روزی به مقامی رسیدم از آن اجتناب کنم
[ترجمه ترگمان] حقیقت رو به تو بگو من همیشه به خودم یادآوری می کنم که اگر روزی به the رسیده ام، از این کار اجتناب کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. People managing large enterprises, those managing the central ones in particular, should take care not to be rash and go in for new, large projects and stateliness in disregard of China's reality.
[ترجمه گوگل]افرادی که شرکت‌های بزرگ را مدیریت می‌کنند، به‌ویژه آن‌هایی که شرکت‌های مرکزی را مدیریت می‌کنند، باید مراقب باشند که عجول نباشند و به دنبال پروژه‌های جدید و بزرگ و بی‌توجهی به واقعیت چین نباشند
[ترجمه ترگمان]افرادی که شرکت های بزرگ را مدیریت می کنند، بخصوص آن هایی که بخش های مرکزی را به طور خاص اداره می کنند، باید مواظب باشند که عجله نکنند و به پروژه های جدید، بزرگ و stateliness در بی توجهی به واقعیت چین بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• quality of being stately, pomp and ceremony, magnificence, majesty

پیشنهاد کاربران

شکوه. شکوه مندی. فر
مثال:
the stateliness of the procession
شکوهِ حرکت دسته جمعی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : state / statement / station
✅️ اسم ( noun ) : state / stateliness / statement / station / statism / statist / statistics ( stats ) / statistician / stationariness / statue / stature / status / stater / stationery / stationarity / stationer / statistic
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ صفت ( adjective ) : state / stateless / stately / static / stationary / statist / statistical ( statistic ) / stative / stated
✅️ قید ( adverb ) : statically / statistically / stationarily

بپرس