state of affairs


معنی: موقعیت

جمله های نمونه

1. This lamentable state of affairs lasted until 194
[ترجمه گوگل]این وضعیت اسفناک تا سال 194 ادامه داشت
[ترجمه ترگمان]این وضعیت رقت بار برای امور تا سال ۱۹۴ به طول انجامید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This is a disgraceful state of affairs and cries out for a thorough investigation.
[ترجمه گوگل]این یک وضعیت شرم آور است و خواستار بررسی کامل است
[ترجمه ترگمان]این وضع disgraceful است و برای یک تحقیق کامل فریاد می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The present state of affairs cannot be allowed to go on.
[ترجمه گوگل]نمی توان اجازه داد که وضعیت فعلی ادامه یابد
[ترجمه ترگمان]وضعیت فعلی امور را نمی توان اجازه داد که ادامه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This state of affairs can no longer be ignored.
[ترجمه گوگل]دیگر نمی توان این وضعیت را نادیده گرفت
[ترجمه ترگمان]این وضعیت امور دیگر نمی تواند نادیده گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Several circumstances concurred to bring about the present state of affairs.
[ترجمه گوگل]شرایط متعددی برای ایجاد وضعیت فعلی اتفاق افتاد
[ترجمه ترگمان]در بسیاری از اوضاع و احوال، اوضاع و احوال مورد موافقت قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It's a sorry state of affairs when an old lady has to wait 12 hours to see a doctor.
[ترجمه گوگل]وقتی یک خانم مسن باید 12 ساعت صبر کند تا به پزشک مراجعه کند، مایه تاسف است
[ترجمه ترگمان]وقتی یک خانم پیر باید ۱۲ ساعت صبر کند تا یک دکتر ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. What has led to this unhappy state of affairs?
[ترجمه گوگل]چه چیزی منجر به این وضعیت ناخوشایند شده است؟
[ترجمه ترگمان]چه چیزی منجر به این وضع غم انگیز شده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It's a sorry state of affairs when there isn't any food in the house.
[ترجمه گوگل]زمانی که هیچ غذایی در خانه وجود ندارد، وضعیت تاسف بار است
[ترجمه ترگمان]وقتی در خانه غذا نیست، این وضع خیلی تاسف باره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. What a shocking state of affairs!
[ترجمه گوگل]چه وضعیت تکان دهنده ای!
[ترجمه ترگمان]چه وضع وحشتناکی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. How did this dangerous state of affairs come about?
[ترجمه گوگل]این وضعیت خطرناک چگونه به وجود آمد؟
[ترجمه ترگمان]این وضع خطرناک چطور پیش رفت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I must say this is a very unsatisfactory state of affairs.
[ترجمه گوگل]باید بگویم که این وضعیت بسیار نامناسبی است
[ترجمه ترگمان]باید بگویم که این وضع بسیار رضایت بخش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It was a sad state of affairs when children aren't taught to read properly.
[ترجمه گوگل]زمانی که به کودکان خواندن درست آموزش داده نمی شود، وضعیت غم انگیزی بود
[ترجمه ترگمان]زمانی که بچه ها خواندن صحیح را یاد نمی گیرند، وضعیت غم انگیزی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She misinformed me of the real state of affairs.
[ترجمه گوگل]او به من اطلاعات غلطی از وضعیت واقعی داد
[ترجمه ترگمان]او به من اطلاعات واقعی امور را به من داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There aren't enough teachers, which is a sad state of affairs .
[ترجمه گوگل]معلمان کافی وجود ندارد، که وضعیت غم انگیزی است
[ترجمه ترگمان]معلمان کافی وجود ندارند، که وضعیت غم انگیز امور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

موقعیت (اسم)
post, site, place, spot, situation, status, position, plight, setting, ball game, location, circumstances, station, locality, state of affairs, status quo

انگلیسی به انگلیسی

• way of things, face of matters, description of the happenings, what is going on
a state of affairs is the general situation and circumstances connected with someone or something.

پیشنهاد کاربران

مثال؛
The state of affairs in the economy is concerning.
In a business meeting, someone might say, “Let’s discuss the state of affairs in our department. ”
A person discussing a relationship might say, “The state of affairs between them is complicated. ”
چگونگی اوضاع
حال و روز
اوضاع و احوال
شرایط
وضع
موقعیت
وضعیت
وضع امور
شرایط کلی
اوضاع و احوال
در حقوق : علت اساسی
وضعیت، اوضاع، وضع امور، شرایط، حالت

بپرس