عبارت: estate agent
🔸 معنی فارسی:
مشاور املاک / بنگاه دار
توضیح ساده:
Estate agent کسی است که در خرید، فروش، اجاره یا معرفی خانه، آپارتمان، مغازه یا زمین به مشتری ها کمک می کند.
او به مشتریان کمک می کند تا ملک مناسب پیدا کنند یا ملک خود را بفروشند یا اجاره بدهند.
... [مشاهده متن کامل]
✔️ در آمریکا به این شغل معمولاً می گویند: real estate agent
✔️ در بریتانیا می گویند: estate agent
وظایف مشاور املاک:
نشان دادن ملک به خریدار یا مستأجر
تنظیم قرارداد خرید یا اجاره
قیمت گذاری
تبلیغ ملک
مذاکره بین فروشنده و خریدار
مثال های انگلیسی با ترجمه:
We contacted an estate agent to help us find a new flat.
ما با یک مشاور املاک تماس گرفتیم تا در پیدا کردن یک آپارتمان جدید کمکمان کند.
The estate agent showed us three houses in the same area.
مشاور املاک سه خانه در همان منطقه را به ما نشان داد.
He works as an estate agent in central London.
او به عنوان مشاور املاک در مرکز لندن کار می کند.
Estate agents usually earn a commission when they sell a house.
مشاوران املاک معمولاً هنگام فروش خانه، کمیسیون دریافت می کنند.
✅ واژه های مرتبط:
Property → ملک / دارایی
Real estate → املاک و مستغلات
Landlord → صاحب خانه
Tenant → مستأجر
Commission → کمیسیون
🔸 معنی فارسی:
مشاور املاک / بنگاه دار
توضیح ساده:
Estate agent کسی است که در خرید، فروش، اجاره یا معرفی خانه، آپارتمان، مغازه یا زمین به مشتری ها کمک می کند.
او به مشتریان کمک می کند تا ملک مناسب پیدا کنند یا ملک خود را بفروشند یا اجاره بدهند.
... [مشاهده متن کامل]
✔️ در آمریکا به این شغل معمولاً می گویند: real estate agent
✔️ در بریتانیا می گویند: estate agent
وظایف مشاور املاک:
نشان دادن ملک به خریدار یا مستأجر
تنظیم قرارداد خرید یا اجاره
قیمت گذاری
تبلیغ ملک
مذاکره بین فروشنده و خریدار
مثال های انگلیسی با ترجمه:
ما با یک مشاور املاک تماس گرفتیم تا در پیدا کردن یک آپارتمان جدید کمکمان کند.
مشاور املاک سه خانه در همان منطقه را به ما نشان داد.
او به عنوان مشاور املاک در مرکز لندن کار می کند.
مشاوران املاک معمولاً هنگام فروش خانه، کمیسیون دریافت می کنند.
✅ واژه های مرتبط:
Property → ملک / دارایی
Real estate → املاک و مستغلات
Landlord → صاحب خانه
Tenant → مستأجر
Commission → کمیسیون
دلال معاملات ملکی در زبان بریتیش که معادل realer در زبان امریکایی ست.