1. We don't need to do big things—we can start out small.
[ترجمه مریم دستوم] نیاز نیست که کارهای بزرگ انجام دهیم می توانیم با کارهای کوچک شروع کنیم.|
[ترجمه ستایش] ما نیازی به انجام کار های بزرگ نداریم - ما می توانیم از کار های کوچک شروع کنیم.|
[ترجمه گوگل]ما نیازی به انجام کارهای بزرگ نداریم - می توانیم از کارهای کوچک شروع کنیم[ترجمه ترگمان]ما نیازی به کاره ای بزرگ نداریم - می توانیم کوچک را شروع کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. What time did you start out?
[ترجمه مریم دستوم] از چه زمانی شروع کردی؟|
[ترجمه مهتاب] از کی عازم شدی ؟|
[ترجمه گوگل]چه ساعتی شروع کردی؟[ترجمه ترگمان]از کی شروع کردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Why don't you start out early so that you don't have to hurry?
[ترجمه مریم دستوم] چرا زودتر شروع نمی کنی که مجبور به عجله نشوی؟|
[ترجمه گوگل]چرا زود شروع نمی کنی تا عجله نکنی؟[ترجمه ترگمان]چرا زود از اینجا شروع نمی کنی تا مجبور نباشی عجله کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The leaves start out a pale green, and later get darker.
[ترجمه مریم دستوم] برگ ها در ابتدای جوانه زدن سبز کمرنگ هستند و سپس کم کم سبز تیره می شوند.|
[ترجمه گوگل]برگها به رنگ سبز کم رنگ شروع می شوند و بعداً تیره تر می شوند[ترجمه ترگمان]برگ ها یک رنگ سبز کمرنگ را شروع می کنند و بعد تاریک تر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I never thought such an old woman could start out of the sofa.
[ترجمه حیدری] هرگز گمان نمیکردم چنان پیر زنی بتوانداز روی کاناپه بلند شود|
[ترجمه گوگل]هرگز فکر نمی کردم چنین پیرزنی بتواند از مبل شروع کند[ترجمه ترگمان]هرگز فکر نمی کردم که این پیرزن از روی کاناپه بلند شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. We'll have a nosh, then start out.
[ترجمه گوگل]ما یک نوش خواهیم داشت، سپس شروع می کنیم
[ترجمه ترگمان]شام می خوریم، بعد شروع می کنیم به خوردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شام می خوریم، بعد شروع می کنیم به خوردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Everyone is like a butterfly, they start out ugly and awkward and then morph into beautiful graceful butterflies that everyone loves. Drew Barrymore
[ترجمه گوگل]همه مثل یک پروانه هستند، شروع می کنند زشت و بی دست و پا و سپس به پروانه های زیبا و برازنده ای تبدیل می شوند که همه آنها را دوست دارند درو بریمور
[ترجمه ترگمان]همه مثل یک پروانه هستند و زشت و زشت به نظر می رسند و بعد به پروانه های زیبا و زیبایی که همه دوست دارند فرو می روند \" درو باری \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه مثل یک پروانه هستند و زشت و زشت به نظر می رسند و بعد به پروانه های زیبا و زیبایی که همه دوست دارند فرو می روند \" درو باری \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. So you start out from some curious notion you have hit on, or even not so curious.
[ترجمه گوگل]بنابراین شما از یک ایده کنجکاو شروع می کنید که به آن برخورد کرده اید، یا حتی چندان کنجکاو نیستید
[ترجمه ترگمان]بنابراین تو از یک فکر عجیب و غریب شروع کردی که به آن ضربه زدی، یا حتی خیلی هم کنجکاو نیستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین تو از یک فکر عجیب و غریب شروع کردی که به آن ضربه زدی، یا حتی خیلی هم کنجکاو نیستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I start out at a brisk trot.
[ترجمه گوگل]من با یورتمه سریع شروع می کنم
[ترجمه ترگمان]با یورتمه تند شروع به دویدن کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با یورتمه تند شروع به دویدن کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. How important is it to start out together?
[ترجمه گوگل]چقدر مهم است که با هم شروع کنیم؟
[ترجمه ترگمان]چقدر مهم است که با هم شروع کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چقدر مهم است که با هم شروع کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. People start out on them and then they go wrong.
[ترجمه گوگل]مردم از آنها شروع می کنند و سپس اشتباه می کنند
[ترجمه ترگمان]مردم از آن ها شروع می کنند و بعد هم اشتباه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مردم از آن ها شروع می کنند و بعد هم اشتباه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I always start out with one or two pieces I really want to play.
[ترجمه گوگل]من همیشه با یک یا دو قطعه شروع می کنم که واقعاً می خواهم بازی کنم
[ترجمه ترگمان]من همیشه با یکی دوتا تیکه شروع می کنم که واقعا دلم میخواد بازی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من همیشه با یکی دوتا تیکه شروع می کنم که واقعا دلم میخواد بازی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I start out slowly so I can take everything in.
[ترجمه گوگل]من به آرامی شروع می کنم تا بتوانم همه چیز را وارد کنم
[ترجمه ترگمان]به آرامی از اتاق بیرون می روم تا همه چیز را از خودم در بیاورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به آرامی از اتاق بیرون می روم تا همه چیز را از خودم در بیاورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. None the less, start out with a master plan and wherever possible, use it.
[ترجمه گوگل]با این حال، با یک طرح جامع شروع کنید و تا جایی که ممکن است، از آن استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]با یک برنامه مدیریت و هر جا که ممکن است شروع کنید، از آن استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با یک برنامه مدیریت و هر جا که ممکن است شروع کنید، از آن استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. On the other hand warrants invariably start out with much longer lives and are exercised on dates predetermined by the issuing company.
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، ضمانتنامهها همواره با عمر طولانیتری شروع میشوند و در تاریخهای از پیش تعیینشده توسط شرکت صادرکننده اعمال میشوند
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، احکام صادر شده همواره با زندگی های بیشتری شروع می شوند و در تاریخ های تعیین شده توسط شرکت صادر شده اعمال می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، احکام صادر شده همواره با زندگی های بیشتری شروع می شوند و در تاریخ های تعیین شده توسط شرکت صادر شده اعمال می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید