start on

پیشنهاد کاربران

مثال:
Work is yet to start on 11 million upgrade of flood defences.
Times, Sunday Times ( 2015 )
No need for you to start on the washing - up yet.
He has not finished his drama, in fact, he has not started on it.
دعوا کردن با ( کسی )
همچنین به معنی: شروع به استعمال دارو یا روش های درمانی
برخورد جدی با کسی کردن به خاطر کوتاهی هایی که داشته یا کار اشتباهش
شروع به استفاده و مصرف کر دن
با عصبانیت انتقاد کردن

بپرس