starred

/ˈstɑːrd//stɑːd/

معنی: ستاره نشان
معانی دیگر: (ستاره بینی) دارای طالع یا اختر بخصوص، ستاره آذین، مزین به ستاره، بد طالع

جمله های نمونه

1. she starred in our two other films
در دو فیلم دیگر نیز نقش اصلی را بازی کرد.

2. She has starred in this new film.
[ترجمه گوگل]او در این فیلم جدید بازی کرده است
[ترجمه ترگمان]او در این فیلم جدید بازی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He was starred in this film.
[ترجمه سید] او در این فیلم ستاره شد.
|
[ترجمه گوگل]او در این فیلم بازی کرد
[ترجمه ترگمان]او در این فیلم بازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Poitier starred in the classic film 'In the Heat of the Night'.
[ترجمه گوگل]پواتیه در فیلم کلاسیک «در گرمای شب» بازی کرد
[ترجمه ترگمان]Poitier در فیلم کلاسیک در گرما شب بازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The films in which Hoffmann starred have been well received.
[ترجمه گوگل]فیلم هایی که هافمن در آن ها بازی کرد با استقبال خوبی مواجه شده است
[ترجمه ترگمان]فیلم هایی که در آن Hoffmann starred به خوبی مورد استقبال قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Eastwood starred in 'The Good, the Bad, and the Ugly'.
[ترجمه گوگل]ایستوود در فیلم «خوب، بد و زشت» بازی کرد
[ترجمه ترگمان]Eastwood در فیلم خوب، بد و زشت بازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She had starred in several very indifferent movies.
[ترجمه گوگل]او در چندین فیلم بسیار بی تفاوت بازی کرده بود
[ترجمه ترگمان]او در چند فیلم بسیار بی تفاوت، ستاره ای به چشم دیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Ingrid Bergman starred with Humphrey Bogart in the film 'Casablanca'.
[ترجمه گوگل]اینگرید برگمن با همفری بوگارت در فیلم «کازابلانکا» بازی کرد
[ترجمه ترگمان]اینگرید برگمن در نقش هامفری بوگارت در فیلم کازابلانکا بازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She has starred with many leading actors.
[ترجمه گوگل]او با بسیاری از بازیگران برجسته بازی کرده است
[ترجمه ترگمان]او با بسیاری از بازیگران برجسته بازی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Which actress starred in the film 'Cleopatra'?
[ترجمه گوگل]کدام بازیگر در فیلم "کلئوپاترا" بازی کرد؟
[ترجمه ترگمان]کدام بازیگر در فیلم Cleopatra بازی کرده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He starred the yacht racing for his country.
[ترجمه گوگل]او در مسابقات قایق بادبانی برای کشورش نقش آفرینی کرد
[ترجمه ترگمان]او قایق تفریحی کشورش را بازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She starred in one of Welles's most enigmatic films.
[ترجمه گوگل]او در یکی از معمایی ترین فیلم های ولز بازی کرد
[ترجمه ترگمان]او در یکی از most فیلم های ولس بازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In his last film he starred as a cowboy.
[ترجمه گوگل]او در آخرین فیلم خود در نقش یک گاوچران بازی کرد
[ترجمه ترگمان]او در آخرین فیلم خود به عنوان یک گاوچران بازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Ben Kingsley starred in the film 'Gandhi'.
[ترجمه گوگل]بن کینگزلی در فیلم «گاندی» بازی کرد
[ترجمه ترگمان]Ben Kingsley در فیلم \"گاندی\" بازی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. His stone didn't throw at me but starred the glass behind me.
[ترجمه گوگل]سنگش به سمتم پرتاب نکرد اما به شیشه پشت سرم خیره شد
[ترجمه ترگمان]سنگ به سمت من پرتاب نشده بود، اما در پشت سرم لیوان پر ستاره بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ستاره نشان (صفت)
marked with a star, marked with an asterisk, starred

انگلیسی به انگلیسی

• full of stars; set or studded with stars, covered with starlike shapes; presented as a movie star; decorated with a star (military)

پیشنهاد کاربران

starred ( گردشگری و جهانگردی )
واژه مصوب: ستاره‏دار
تعریف: مربوط به ستاره‏بندی یک مجموعه
درخشیدن ( دریک فیلم )
ستاره بودن

بپرس