starlight

/ˈstɑːrˌlaɪt//ˈstɑːlaɪt/

معنی: نور ضعیف، نور ستاره، نور چشمک زن، وابسته به نور ستاره
معانی دیگر: استارشید، استارشیدی، وابسته بنور ستاره

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the light of the stars.

جمله های نمونه

1. Starlight Productions present the Chinese Children's Choir in concert.
[ترجمه گوگل]استارلایت پروداکشن گروه کر کودکان چین را در کنسرت ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این شرکت، گروه کر کننده کودکان چینی را در کنسرت حاضر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Everything seemed so strange and silvery in the starlight and every so often my head would nod and I'd stumble and start.
[ترجمه گوگل]همه چیز در نور ستارگان خیلی عجیب و نقره ای به نظر می رسید و هر چند وقت یکبار سرم تکان می داد و تلو تلو می خوردم و شروع می کردم
[ترجمه ترگمان]همه چیز عجیب و نقره ای در نور ستاره ها به نظر می رسید و هر بار سر من سر تکان می داد و من سکندری می خوردم و شروع می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I could see it in the starlight.
[ترجمه گوگل]می توانستم آن را در نور ستاره ببینم
[ترجمه ترگمان]می توانستم آن را در نور ستارگان ببینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We walked home by starlight.
[ترجمه گوگل]با نور ستاره به خانه راه افتادیم
[ترجمه ترگمان]با نور ستاره ها به خانه راه افتادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I could see from his silhouette in the starlight that he was hanging his head.
[ترجمه گوگل]از شبحش در نور ستارگان متوجه شدم که سرش را آویزان کرده است
[ترجمه ترگمان]می توانستم از چهره او در نور ستارگان ببینم که او سرش را اویزان کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Take me with you, stream, away in the starlight.
[ترجمه کارن] مرا با خودت ببر، نهر، در نور ستاره
|
[ترجمه گوگل]من را با خودت ببر، جریان، دور در نور ستاره
[ترجمه ترگمان]مرا با خودت ببر، نهر، در نور ستاره ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There was enough starlight coming in the window to make out the dim shapes of bunkbeds and rucksacks.
[ترجمه گوگل]نور ستارگان به اندازه‌ای از پنجره می‌آمد تا اشکال کم‌نور تخت‌خواب‌ها و کوله‌پشتی‌ها را مشخص کند
[ترجمه ترگمان]نور ستاره ها به اندازه کافی روشن بود که شکل تیره bunkbeds و rucksacks را تشخیص دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The room was totally dark, not even the starlight showing while my eyes adjusted.
[ترجمه گوگل]اتاق کاملاً تاریک بود، حتی نور ستاره در حالی که چشمانم تنظیم می‌شدند، نشان نمی‌داد
[ترجمه ترگمان]اتاق کاملا تاریک بود، نه حتی نور ستاره ها نشان می داد که چشمانم تنظیم شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Only place thats open out here is the Starlight Lodge.
[ترجمه گوگل]تنها جایی که در اینجا باز است Starlight Lodge است
[ترجمه ترگمان]تنها جایی که در اینجا باز است، ستاره سخنگو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This means that they measured how much starlight was blocked or reduced by the interstellar "fog," essentially telling them the surface density.
[ترجمه گوگل]این بدان معنی است که آنها اندازه گرفتند که چه مقدار نور ستاره توسط "مه" بین ستاره ای مسدود یا کاهش یافته است، که اساساً چگالی سطح را به آنها می گوید
[ترجمه ترگمان]این به این معنی است که آن ها اندازه گیری کردند که نور ستارگان چقدر مسدود شده و یا در میان مه میان ستاره ای کاهش یافته است، اساسا به آن ها چگالی سطحی می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Mona: Starlight Shopping Centre please. It's left at the traffic lights.
[ترجمه گوگل]مونا: مرکز خرید استارلایت لطفا پشت چراغ راهنمایی مانده است
[ترجمه ترگمان]مونا: لطفا مرکز خرید Starlight در چراغ های راهنمایی باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The starlight was sufficient to permit objects to be plainly distinguished when near at hand.
[ترجمه گوگل]نور ستارگان به اندازه ای بود که به اجسام اجازه می داد تا زمانی که نزدیک هستند به وضوح تشخیص داده شوند
[ترجمه ترگمان]نور ستاره ها به حدی بود که اجازه می داد اشیا را در آن نزدیکی مشخص کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Starlight passing close to the sun should experience some deflection.
[ترجمه گوگل]نور ستاره ای که از نزدیکی خورشید می گذرد باید مقداری انحراف را تجربه کند
[ترجمه ترگمان]نور خورشید که به خورشید نزدیک می شود باید کمی انحراف داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The sheen of the starlight stole over him.
[ترجمه گوگل]درخشش نور ستاره او را ربود
[ترجمه ترگمان]برق نور ستاره ها بر او چیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نور ضعیف (اسم)
gleam, starlight

نور ستاره (اسم)
starlight

نور چشمک زن (اسم)
starlight

وابسته به نور ستاره (صفت)
starlight

انگلیسی به انگلیسی

• light produced by the stars
lit by the stars
starlight is the light that comes from the stars at night.

پیشنهاد کاربران

بپرس