starlet

/ˈstɑːrlət//ˈstɑːlət/

معنی: ستاره کوچک، ستاره کوره
معانی دیگر: ستاره ی کوچک، ستارک، استارچه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a young and beautiful actress, esp. of films.

جمله های نمونه

1. The 19-year-old Boat Club starlet was struck down by glandular fever last summer, and spent a frustrating time on the sidelines.
[ترجمه گوگل]ستاره 19 ساله باشگاه قایق‌رانی تابستان گذشته دچار تب غده‌ای شد و زمان ناامیدکننده‌ای را در کنار زمین گذراند
[ترجمه ترگمان]\"باشگاه قایقرانی ۱۹ ساله\" (Boat starlet)در تابستان گذشته با تب glandular مورد اصابت گلوله قرار گرفت و اوقات بیکاری را به کندی سپری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Meanwhile, those garrulous starlets who utter a quotable phrase almost every time they open their mouths are few and far between.
[ترجمه گوگل]در همین حال، آن ستاره‌های پرحرفی که تقریباً هر بار که دهانشان را باز می‌کنند یک عبارت نقل‌قول به زبان می‌آورند، کم هستند
[ترجمه ترگمان]در همین حال، این اشخاص باهوش که هر بار که دهان خود را باز می کنند عبارت است از چند کلمه حرف می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She makes me feel like a starlet.
[ترجمه گوگل]او به من احساس یک ستاره را می دهد
[ترجمه ترگمان] اون منو مثل یه ستاره می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But never mind, the starlets of Hollywood, sorry, Hollyswamp aren't too far away.
[ترجمه گوگل]اما مهم نیست، ستاره های هالیوود، متاسفم، هالیسوامپ خیلی دور نیستند
[ترجمه ترگمان]ولی مهم نیست که ستاره های کوچک هالیوود خیلی دور نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They appeared with starlets at cabarets, guested on game shows and even flirted with politics, always wearing their masks.
[ترجمه گوگل]آنها با ستاره ها در کاباره ها ظاهر می شدند، در برنامه های بازی میهمان می شدند و حتی با سیاست معاشقه می کردند و همیشه ماسک های خود را به چهره داشتند
[ترجمه ترگمان]آن ها با starlets در میخانه ها، guested در نمایش ها بازی و حتی با سیاست لاس می زدند، و همیشه masks را به تن می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Anglers Choice starlet Graham Metcalfe topped the proceedings for the second successive week and set a new five-hour best of 16-8-0.
[ترجمه گوگل]گراهام متکالف، ستاره انتخابی ماهیگیران، برای دومین هفته متوالی در صدر جدول قرار گرفت و بهترین امتیاز پنج ساعته خود را با امتیاز 16-8-0 ثبت کرد
[ترجمه ترگمان]انتخاب Anglers Choice گراه ام Metcalfe برای دومین هفته پی درپی در صدر جلسه بود و یک دوره ۵ ساعته جدید برای ۱۶ - ۸ - ۰ تنظیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Calvin Klein hired starlet Brooke Shields to advertise his designer jean wear.
[ترجمه گوگل]کالوین کلاین ستاره ستاره بروک شیلدز را برای تبلیغ لباس جین طراح خود استخدام کرد
[ترجمه ترگمان]کالون کلاین، starlet بروک Shields را استخدام کرد تا طراح لباس خود را تبلیغ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Ternana starlet Luis Jimenez has distanced himself from reports linking him with a move to Juventus.
[ترجمه گوگل]لوئیس خیمنز، ستاره ترنانا، از اخباری مبنی بر انتقال او به یوونتوس فاصله گرفته است
[ترجمه ترگمان]Ternana starlet Luis Jimenez خود را از گزارش ها مبنی بر ارتباط او با یک حرکت به یوونتوس دور کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The sexy starlet was a real eye - popper in her black bikini.
[ترجمه گوگل]ستاره سکسی یک چشم واقعی بود - پوپر در بیکینی سیاه خود
[ترجمه ترگمان]ستاره فیلم سکسی ای که لباس زیر بیکینی پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Finnish starlet was making his first start of the season for the second string and netted after 42 minutes with an excellent finish from a seemingly impossible angle.
[ترجمه گوگل]ستاره فنلاندی اولین شروع فصل خود را برای رشته دوم انجام می داد و پس از 42 دقیقه با یک پایان عالی از زاویه ای به ظاهر غیرممکن به گل رسید
[ترجمه ترگمان]starlet فنلاندی اولین شروع فصل را برای رشته دوم ساخت و بعد از ۴۲ دقیقه با یک روکش بسیار عالی از یک زاویه غیر ممکن به دام افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Juventus starlet Raffaele Palladino has pledged his future to the Bianconeri.
[ترجمه گوگل]رافائله پالادینو ستاره یوونتوس آینده خود را به بیانکونری قول داده است
[ترجمه ترگمان]تیم یوونتوس starlet Palladino آینده خود را به the واگذار کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. "He likes people to be shook up," Starlet Lum, his first wife, told me.
[ترجمه گوگل]استارلت لوم، همسر اولش، به من گفت: "او دوست دارد مردم را تکان دهند "
[ترجمه ترگمان]Starlet lum، همسر اولش، به من گفت: \" او دوست دارد که مردم تکان بخورند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The sexy starlet is a real eye - popper in her black bikini.
[ترجمه گوگل]ستاره سکسی یک چشم واقعی است - پوپر در بیکینی سیاه خود
[ترجمه ترگمان]ستاره سکسی ای که لباس زیر شلواری مشکی تنش بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A starlet would prefer the crummiest, the rattiest, the phoniest movie wheel.
[ترجمه گوگل]یک ستاره ستاره‌ای، بدترین، نازک‌ترین و ساختگی‌ترین چرخ فیلم را ترجیح می‌دهد
[ترجمه ترگمان]starlet ترجیح می دهد که crummiest، the، چرخ فیلم phoniest را ترجیح دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He's gone overboard about a starlet.
[ترجمه گوگل]او در مورد یک ستاره بسیار زیاده روی کرده است
[ترجمه ترگمان]مثل یک ستاره دریایی از کشتی به دریا رفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ستاره کوچک (اسم)
starlet

ستاره کوره (اسم)
starlet

تخصصی

[سینما] نوستاره

انگلیسی به انگلیسی

• young actress being promoted as a future star

پیشنهاد کاربران

starlet ( سینما و تلویزیون )
واژه مصوب: نوستاره
تعریف: بازیگر زن جوانی که آیندۀ حرفه‏ای موفقی در پیش داشته باشد

بپرس