1. a starless sky
آسمانی بی ستاره
2. The night skies were sombre and starless.
3. Of cloudless clime and starless sky.
[ترجمه گوگل]از آب و هوای بی ابر و آسمان بی ستاره
[ترجمه ترگمان]آسمان بی ابر و آسمان بی ستاره بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A starless sky with a solitary moon would be dull and cheerless, why not let there be a moonlit night resplendent with twinkling stars.
[ترجمه گوگل]آسمان بدون ستاره با ماه منفرد، کسلکننده و بینشاط خواهد بود، چرا اجازه ندهیم شبی مهتابی و درخشان با ستارههای چشمک زن وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]آسمان بی ستاره با ماه تنهائی کسل و عاری از اندوه بود، چرا که نه یک شب مهتابی با ستاره های درخشان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. On starless nights the great cliff was as black as stone, a darkness towering high above the wide world, but when the moon came out it shimmered pale and icy as a frozen stream.
[ترجمه گوگل]در شبهای بدون ستاره، صخره بزرگ مثل سنگ سیاه بود، تاریکی بر فراز جهان گسترده، اما وقتی ماه بیرون میآمد، مثل نهر یخزده رنگ پریده و یخی میدرخشید
[ترجمه ترگمان]در شب های بی ستاره، صخره عظیم همچون سنگی سیاه بود، تاریکی بر فراز جهان پهناور، اما هنگامی که ماه بیرون آمد، بارنگ پریده و یخ زده بر روی رودخانه یخ زده، رنگ پریده و سرد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Books in: Streams of Silver, the Halfling's Gem, Starless Night, Siege of Darkness.
[ترجمه گوگل]کتابهایی در: جریانهای نقره، گوهر نیمهپره، شب بدون ستاره، محاصره تاریکی
[ترجمه ترگمان]کتاب ها در: جریان های نقره ای، Gem هافلینگ، شب starless، محاصره تاریکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The night was starless and extremely dark. No doubt, in the gloom some immense angel stood erect with wings outspread, awaiting that soul.
[ترجمه گوگل]شب بی ستاره و به شدت تاریک بود بدون شک، در تاریکی، فرشتهای عظیم با بالهای باز ایستاده بود و منتظر آن روح بود
[ترجمه ترگمان]شب بی ستاره و بسیار تاریک بود بی شک در تاریکی، فرشته ای عظیم با بال های گشوده ایستاده و منتظر این جان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Into the starless night, I follow the stench.
[ترجمه گوگل]در شب بی ستاره، بوی تعفن را دنبال می کنم
[ترجمه ترگمان]در شب بی ستاره، بوی زننده را دنبال می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Books in: Exile, Starless Night, Siege of Darkness.
[ترجمه گوگل]کتاب هایی در: تبعید، شب بی ستاره، محاصره تاریکی
[ترجمه ترگمان]کتاب ها در: تبعید، شب starless، محاصره تاریکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Into the starless night, I must go.
11. I often have dreams a moonless and starless dark night.
[ترجمه گوگل]من اغلب رویاهای یک شب تاریک بدون ماه و بی ستاره را می بینم
[ترجمه ترگمان]من اغلب اوقات خواب بی ماه و بی ستاره را می بینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Into the starless night, I follow the call.
[ترجمه گوگل]در شب بی ستاره، من تماس را دنبال می کنم
[ترجمه ترگمان]در شب بی ستاره، تلفن را دنبال می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It was a false dawn, replaced soon after by a now starless night that was blacker than the previous hours.
[ترجمه گوگل]سپیده دم کاذبی بود که کمی بعد با شبی بی ستاره که سیاه تر از ساعت های قبل بود جایگزین شد
[ترجمه ترگمان]صبح کاذب بود، درست بعد از یک شب بی ستاره، که تیره تر از ساعت قبلی بود، جای خود را عوض کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Wembley Park, London, no money, no furniture, no nothing, short winter days and starless nights.
[ترجمه گوگل]پارک ومبلی، لندن، بدون پول، بدون مبلمان، بدون هیچ چیز، روزهای کوتاه زمستان و شب های بی ستاره
[ترجمه ترگمان]پارک Wembley، لندن، نه پول، نه اثاثیه، نه هیچ چیز، نه هیچ چیز، روزه ای کوتاه زمستانی و بی ستاره را
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. So heartless, so selfish, so in darkness, when all your nights are Starless, You're running outta hope.
[ترجمه گوگل]خیلی بی عاطفه، خیلی خودخواه، آنقدر در تاریکی، وقتی تمام شب هایت بی ستاره است، تو از امید می گذری
[ترجمه ترگمان]خیلی بی عاطفه، خیلی خودخواه، پس در تاریکی، وقتی همه nights starless، از امید فرار می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید